دلایل اهمیت ایجاد حاکمیت شرکتی جهت کنترل شرکت ها

  • فرایند خصوصی سازی و سرمایه گذاری مبتنی بر بازار یکی از مهم ترین مباحث اقتصادی روز است خصوصی سازی میزان حاکمیت شرکتی را در بخشهایی که قبلا در اختیار دولت بوده است افزایش داده و شرکت ها ناچارند که برای تامین سرمایه به بازار متوسل شوند ،بنابر این تلاش نمودند تا در بورس پذیرفته شوند .
  • به دلیل پیشرفت های تکنولوژی ، آزاد سازی بازار های مالی ، آزاد سازی معاملات و سایر اصلاحات ساختاری به ویژه در زمینه مقررات زدایی بخش قیمت گذاری ، حذف محدودیت های مربوط به مالکیت و نحوه تخصیص سرمایه ،در میان شرکت های ملی و فرا ملی از پیچیدگی های خاص خود برخوردار است .
  • حرکت سرمایه از مالکیت شخصی به سمت مالکیت شرکتی افزایش یافته و نقش واسطه حذف شده است ، به عبارت دیگر نقش سرمایه گذاران نهادی در بسیاری از کشور ها پر رنگتر شده است .
  • برنامه های اصلاحی در زمینه مسائل مالی باعث شکلگیری مجدد این بخش از اقتصاد کشور ها شده است . گرچه قوانین فعلی حاکمیت شرکتی جایگزین قوانین پیشین بوده و از راهکارهای لازم برخوردار نبوده و تعارضاتی را ایجاد نموده است .
  • افزایش انسجام مالی در سطح بین المللی و گردش سرمایه و معاملات ،موضوعاتی در زمینه مسائل بین المللی شده است .
  • با توجه به این موارد ، مسیر هایی که حاکمیت شرکتی می تواند از طریق آن بر رشد و توسعه اقتصادی اثر گذار باشند عبارتند از :
  1.  میزان دسترسی شرکت ها به تامین مالی از طریق خارج از شرکت افزایش یافته است .
  2. حاکمیت شرکتی باعث کاهش هزینه های سرمایه ای شده است و در نتیجه ارزش شرکت را افزایش می دهد این موضوع ،منجر به جذب سرمایه گذاری شده و اشتقال بیشتری را به همراه دارد .
  3. حاکمیت شرکتی ،عملکرد عملیاتی شرکت را بهبود بخشیده و علاوه بر مدیریت مناسب باعث تخصیص مناسب منابع نیز می شود ،که در نهایت به افزایش ثروت می انجامد .
  4. وجود حاکمیت شرکتی با کاهش ریسک ناشی از بحران مالی همراه است ،که چنین ریسکی میتوانست هزینه های بالایی را ایجاد کند .

هدف حاکمیت شرکتی نه تنها حاکمیت از منافع سهامدار است بلکه در ارتقا مدیریت موثر هم نقش دارد .برای ارتقا مدیریت موثر رهبران یک شرکت ،بایستی اطلاعات و هوش لازم برای تصمیمگیری راجبه تقاضای سهامداران و دیگر نهادها را داشته باشند .اصول OECD اهدافی را برای چارچوب حاکمیت شرکتی بیان کرده است از جمله :

  •  محافظت از حقوق سهامدار
  •  اطمینان از رفتار عادلانه برای همه سهامداران
  • شناسایی حقوق ذینفعان و ارتقائ مفهوم تابعیت خوب شرکت
  •  اطمینان از افشائ به موقع و صحیح اطلاعات شرکت از جمله موقعیت مالی ،عملکر ،مالکیت .
  • راهنمایی استراتژیک شرکت ،نظارت موثر مدیریت بوسیله هیات مدیره ،پاسخگویی هیات مدیره در مقابل شرکت و سهامداران .

مرکز موسسات خصوصی بین المللی بعضی از اهداف اصلی حاکمیت مناسب را به صورت زیر فهرست کرده است :

  • کاهش ریسک
  • برانگیختن عملکرد
  • بهبود دسترسی به بازار های سرمایه
  • ارتقا قابلیت عرضه کالاها و خدمات
  • افشا و پاسخگویی اجتماعی

حاکمیت شرکتی برای ذینفعان ، سرمایه گذاران ، اعتبار دهندگان ،هیت مدیره ،مدیریت و کارکنان و همچنین صنایع و بخشهای اقتصادی می تواند مفید باشد .حاکمیت شرکتی مناسب با حل تضاد منافع ، به ذینفعان کمک می کند ،عملکرد شرکت را بهبود می بخشد و بازده مناسبی از سرمایه گذاری را برای سهامداران ایجاد می کند .مزایای بدست آمده از حاکمیت شرکتی به صورت مستقیم ؛گردش بهتر سرمایه و دستیابی به هزینه پایین تر سرمایه  و غیر مستقیم ؛ اعتبار و فرصت های سرمایه گذاری بیشتر  می باشد .

شرکت های دارای حاکمیت مناسب از سیستم های قانونی قوی ،تخصیص منابع کارا ، ثبات مالی و اقتصادی و نرخ رشد ملی و جهانی برخوردارند ،حاکمیت شرکتی یک عنصر اساسی در افزایش اعتماد سرمایه گذار ،ارتقا حس رقابتی و در نهایت بهبود رشد اقتصادی است.البته این فرایند ساده ای نیست.مزایای حاکمیت شرکتی در بلند مدت ظاهر می شود و هزینه کوتاه مدت بر شرکت تحمیل می کند .مدیران اجرایی که بر نتایج کوتاه مدت تمرکز می کنند تنها این هزینه ها را می بینند نه مزایای آن را ، بنابراین باید انگیزه ای در مدیریت برای اجرای اهداف حاکمیت شرکتی ایجاد شود این اهداف شامل ایجاد فرهنگ اخلاقی و مطیع قانون بودن شرکت ،تشکیل حسابرسی داخلی موثر که بر مدیریت بر امور مالی و عملیاتی نظارت کند .

چارچوب حاكميت شركتي بايد با کنترل و بررسی عملکرد شرکت ها به توسعه بازارهاي شفاف و كارا كمك كند. با حاكميت قانون سازگار باشد و تقسيم بندي مسئوليت ها را بين سازمان هاي مختلف مسئول سرپرستي نظارت و اجرا   به روشني شرح دهد.

  • درتدوين چارچوب حاكميت شركتي بايد به تأثير كلي اين چارچوب بر عملكرد اقتصادي، انسجام بازار، انگيزه هايي كه براي فعالان بازار ايجاد مي كند و پيشبرد بازارهاي شفاف و كارا توجه شود.
  • الزامات قانوني و نظارتي مؤثر بر رويه هاي حاكميت شركتي درهر كشور بايد سازگار با حاكميت قانون، شفاف و قابل اجرا باشد.
  •  تقسيم مسئوليت ها بين سازمآن هاي مختلف مسئول در هر كشور بايد به روشني شرح و بسط داده شود و متضمن خدمت به منافع عمومي باشد.
  •  سازمان هاي مسئول سرپرستي، نظارت و اجرا بايد از اختيارات، انسجام و منابع لازم جهت ايفاي    وظايف خود به صورت حرفه اي و بي طرفانه برخوردار باشند. در ضمن احكام آن ها بايد به هنگام وشفاف بوده و به تفضيل بيان شوند.

منبع

پارسامهر،نسیم(1393)، ارتباط بین ساز و کارهای کنترلی شرکت ها و میزان نگهداشت وجه نقد آن ها،پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی  ،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید

0