دلايل ارزشيابي آموزش

شركتها و سازمانها براي كسب مزيت رقابتي ميليونها دلار در برنامه هاي آموزشي سرمايــــه گذاري مي كنند. به طوري كه سرمايه گذاري مستقيم شركتهاي آمريكايي در آموزشهاي رسمي و شغلي از 1/5 درصد حقوق پرداختي در سال 1996 به 2 درصد در سال 1998 و در دو سال اخير به 40 درصد افزايش يافته است.سرمايه گذاري در آموزش درحال افزايش است زيــرا يادگيري، دانشي ايجاد مي كند كه مي تواند شركتهاي موفق را از ناموفق تميز دهد. ازطرفي ديگر، از آنجايي كه شركتها و سازمانها سرمايه گذاريهاي عمده اي در آموزش انجام مي دهند و آموزش را به عنوان يك استراتژي جهت موفقيت خود انتخاب كرده اند لذا انتظار دارند فوايد و نتايج آموزش را ارزيابي كنند تا سهم آموزش در توليد محصول / خدمات شركت مشخص گردد. به طور كلي دلايل ارزشيابي آمــوزش را مي توان به شرح ذيل جمع بندي كرد:

  • براي مشخص كردن قوتها و ضعفهاي برنامه؛
  • جهت ارزيابي اينكه آيا محتوا، سازمان و مديريت برنامه آموزش، در به كارگيري آموزش در شغل كمك مي كند يا خير؛
  • جهت مشخص كردن فوايد آموزش براي فراگيران؛
  • جهت ارزيابي ميزان رضايت فراگيران از برنامه آموزش؛
  • براي تعيين فوايد و هزينه هاي مالي برنامه براي شركت / سازمان؛
  • جهت مقايسه هزينه و فايده برنامه هاي مختلف آموزشي جهت انتخاب بهترين برنامه.

اصول ارزشيابي و كاربرد آن در برنامه هاي آموزشي :

بطور قطع و مسلم ارزشيابي يكي از قسمت هاي عمده و مهم برنامه هاي آموزشي به شمار ميرود زيرا نتايج آن مي تواند برنامه هاي آموزشي را مجدداً تغذيه كند و در نتيجه كمبودها ، نواقص و نارساييهاي برنامه را بر طرف نموده و كيفيت و ميزان تاثير برنامه هاي آموزشي را ترقي دهد .در اين صورت ارزشيابي بايد به طور مداوم در طول مدت برنامه آموزشي ، در پايان آن وحتي در دنباله آن در محيط واقعي و زنده كار ، ادامه داشته باشد تا نكات ضعف برنامه را پس از شناخت از بين برده و نكات مثبت آن را تقويت نمايد لذا با در نظر گرفتن مطالب ذكر شده مي شود  چنين نتيجه گيري كرد كه :

  1. براي ارزشيابي برنامه هاي آموزشي ، در درجه اول لازم است قبل از اجراي برنامه ، ميزان اطلاعات شركت كنندگان معين گردد .
  2. ارزشيابي برنامه هاي آموزشي بايد قسمتي از برنامه هاي آموزشي باشدو بطور مداوم ضمن اجراي برنامه انجام پذيرد .
  3. ارزشيابي برنامه هاي آموزشي همچنين بايد در خاتمه دوره انجام گيرد .
  4. ارزشيابي برنامه هاي آموزشي حتي بايد پس از انجام برنامه هاي آموزشي براي اندازه گيري درجه موفقيت شركت كنندگان در اجراي وظايف و فعاليت هاي شغلي در محيط واقعي كار نيز ادامه داشته باشد .
  5. در ارزشيابي برنامه هاي آموزشي ، بايد از كليه افرادي كه در برنامه هاي آموزشي به طور مستقيم و غير مستقيم سهيم هستند و همچنين افرادي كه از محصولات برنامه آموزشي بهره مند مي شوند . نظر خواهي گردد
  6. اهميت ارزشيابي در اين است كه نتايج آن در برنامه هاي آموزشي مجدداً مورد استفاده واقع شود و گرنه ارزشيابي ، كاري بيهوده و بي ثمر خواهد بود .

چگونگي اجراي ارزشيابي :

براي اجراي اصول ششگانه ارزشيابي كه در بالا معرفي شدند مي توان به شرح زير عمل كرد .

مرحله اول : ارزشيابي قبل از شروع برنامه را مي توان به صورت مصاحبه و يا آزمايشهاي كتبي انجام داد و از آن طريق به ميزان اطلاعات و كارداني شركت كنندگان پي برد . نتيجه اين عمل از دو جهت مورد استفاده قرار خواهد گرفت : اولاً پس از تعيين درجه و ميزان اطلاعات شركت كنندگان ، اساس برنامه و مواد آن را طوري تنظيم كرد كه براي شركت كنندگان در دوره تكرار مكررات نبوده و براي آنها تازگي داشته باشد . ثانياً نتايج ارزشيابي مقدماتي ، معياري خواهد بود تا در پايان دوره با نتايج ارزشيابي هاي  نهايي مقايسه گرديده و از طريق ميزان موفقيت برنامه آموزشي در راه آموختن مطالب جديد به شركت كنندگان مورد سنجش قرار گيرد .

مرحله دوم : اجراي ارزشيابي در ضمن برگزاري دوره آموزشي كه خود شامل دو قسمت : يكي ارزشيابي از شركت كنندگان در دوره هاي آموزشي است كه توسط مربيان آموزشي انجام مي شود و مي تواند به همان طرق معمول انجام پذيرد . و از روشهايي مانند تعيين ميزان همكاريهاي فردي و يا گروهي در كلاس ، اجراي تكاليف عملي ، شيوه هاي مرسوم كه با فرهنگ اين جامعه منطبق باشد ، استفاده شود .

ديگر ، ارزشيابي است كه شركت كنندگان دوره هاي آموزشي از برنامه و از مربيان آموزشي به عمل مي آورند . در اين قسمت از ارزشيابي بايد از آنان ضمن شركت در برنامه نظر خواهي شود ، ولي بايد به اين نكته توجه داشت كه منظور از اين نظر خواهيها چون ممكن است اعتبار لازم و كافي نداشته باشد و چه بسا بعضي  از اين نظريات ممكن است تا آخر دوره تغيير كند . اجراي اين ارزشيابي و نظر خواهيها به اين جهت است كه بتوان نتايج آن را با ارزشيابيهايي كه در خاتمه دوره و يا در محيط واقعي كار انجام مي گيرد  ، مقايسه كرد و چنانچه نتايج آن نشان داد كه نظريات ، اساسي و منطقي است ، در آن صورت مي توان از نتايج اين تحقيقات مطلع ساخت .

مرحله سوم : ادامه اجراي ارزشيابي در محيط واقعي و زنده كار است كه در آن ، نظريات سازمانها و مخصوصاً روساي مستقيم شركت كنندگان بايد پيرامون اثرات برنامه هاي آموزشي و دوره هاي آموزشي گرفته شود و البته نظريات اصلاحي آنان به صورت بازخور مجدداً به برنامه هاي آموزشي بازگردانده شود تا عيوب و نواقص آن بر طرف شود اين عمل را مي توان به وسيله مصاحبه ، پرسشنامه و يا در صورت امكان با مراجعه به پرونده هاي استخدامي و ارزشيابي كاركنان با در نظر گرفتن مدت زمان مناسبي كه كاركنان توانسته باشند آموخته هاي خود را پياده كرده و به كار بگيرند ، مورد اجرا قرار داد . بديهي است كه كار ارزشيابي و تعيين نتايج آن ، به همين جا خاتمه پيدا نخواهد كرد زيرا  همان  طور كه اشاره شد ، چه بسا برنامه هاي آموزشي كه بسيار دقيق ، كامل  جامع و بدون نقص  بوده اند و شركت كنندگان هم كمال استفاده را از شركت در آن برنامه هاي آموزشي نموده و مهارتهاي تازه ، دانش و اطلاعات جديد وهمچنين تكنيكهاي مهم و موثر را آموخته باشند ، لاكن متاسفانه محيط كار آنان طوري باشد كه به آنها اجازه ندهد  و و يا لااقل از آنها پشتيباني لازم  را به عمل نياورد تا از آموخته هاي خود استفاده كامل بنمايد . در آن صورت مسلم است كه عيب و نقص متوجه برنامه هاي  آموزشي نبوده ، بلكه محيط كار به تغييرات اساسي نياز دارد .

مراحل ارزشيابي آموزشي :

اگر چه ما از انواع مختلف ارزشيابيها بحث ميكنيم ، اين بدان معنا نيست كه فرايند هاي مختلف ارزشيابي وجود دارند . صرف نظر از اينكه چه چيزي مورد ارزشيابي قرار مي گيرد  . فراينداساسي ارزشيابي يكي است . در انواع مختلف ارزشيابيها چيزي كه تغيير مي كند  موضوع مورد ارزشيابي ، نحوه كار بست فرايند ارزشيابي ، ونوع تصميماتي كه گرفته مي شود  هستند . بسته به اينكه چه چيزي مورد ارزشيابي قرار بگيرد،اطلاعات مختلفي جمع آوري مي شوند ، ملاكهاي مختلفي به كار ميروندوتصميمات مختلفي اتخاذ ميگردند اما فرايند اساسي ارزشيابيها هميشه يكسان است و مفاهيم واصول كلي اندازه گيري و ارزشيابي يكساني به كار ميروند .

مرحله طرح ريزي شامل اقدامات زير :

  • تحليل موقعيت
  • تعيين و توصيف هدفها
  • توصيف رفتارهاي ورودي
  • انتخاب و توليد وسايل اندازه گيري
  • توصيف استراتژيها يا راهبردها
  • انتخاب طرح پژوهشي
  • تدارك يك برنامه آموزشي
  • مرحله فرايندي يا اجرايي
  • مرحله فراورده اي يا توليدي

تعيين و توصيف هدفها :

   هدفهاي ارزشيابي آموزشي معمولاً در دو سطح بيان مي شوند :

  1. كلي
  2. جزيي و دقيق

هدفهاي كلي را معمولاً غايت و هدفهاي جزيي را هدف  مي نامند . غايت ها ياهدفهاي كلي ، به سبب كلي بودن ، مبهم اند و بسادگي قابل اندازه گيري نيستند . در مقابل ، هدفهاي جزيي و دقيق ، قابل  تبديل به كميت ، و اندازه پذيرند . غالباً ضرورت دارد كه غايتها تحليل شوند و به صورت هدفهاي دقيق در آيند . هدفها نيز به دو دسته كلي تقسیم می شوند.

  1. هدفهاي فرايندي
  2. هدفهاي فراورده اي يا توليدي

هدفهاي فرايندي ، به كوششها و اقداماتي اشاره ميكنند كه در ضمن اجراي برنامه انجام خواهند گرفت در مقابل هدفهاي فراورده اي به بازده ها و نتايج كوششها و اقدامات اشاره ميكنند .در ارزشيابي از برنامه ها و پروژه هاي آموزشي هر دو نوع هدف آموزشي بالا به كار مي روند .هدفهاي فراورده اي عمدتاً  بازده هاي مورد انتظار را وصف مي كنند و معمولاً به صورت تغييرات مطلوبي كه در رفتار يادگيرندگان رخ خواهند داد ، بيان مي شوند ، در مقابل هدفهاي فرايندي كمتر با رفتار يادگيرنده و بيشتر با راهبردها و فعاليتهايي كه براي ايجاد هدفهاي فراورده اي ديده ميشدند و به اجرا در مي آيند سروكار دارند ، بنابر اين چنين فرض مي شود  كه :

تحقق يافتن هدفهاي فرايندي يعني تحقق يافتن هدفهاي فراورده اي

هدفها به فعاليتهاي بعدي ارزشيابي جهت ميدهند و نهايتاً در ارزشيابي ميزان تحقق اين هدفها سنجش مي شود  ، پس چون هدفها اساسي فعاليتهاي بعدي ارزشيابي را تشكيل ميدهند بايد خود آنها بر حسب ربط داشتن ، اندازه پذير بودن ، مبهم بودن ، و ساير ويژگيهاي مطلوب هدفهاي ارزشيابي شوند .

 جدول خلاصه تصميمات و فعاليتهاي سه مرحله اصلي ارزشيابي

مرحله ارزشيابيزمان اجرانوع تصميمهافعاليتهاي ويژه
مرحله طرح ريزيپيش از اجراي آموزش ، برنامه ، پروژه ، و غيره1ـ نتايجي كه قرار است به دست آيند

2ـ اعمالي كه بايد انجام شوند

1ـ تحليل موقعيت

2ـ تعيين و توصيف هدفها

3ـ توصيف پيش نيازها

4ـ انتخاب يا تهيه وسايل اندازه گيري

5ـ توصيف استراتژيها

6ـ انتخاب طرح پژوهشي

7ـ تدارك برنامه زمانبدي

مرحله فرايندي

ضمن اجراي آموزش ،برنامه ، پروژه و غيره1ـ به چه ميزاني مراحل طرح ريزي شده به اجرا در مي آيند

2ـ چه تغييراتي بايد داده شوند تا پيشرفت لازم به دست آيد ؟

 

1ـ اجراي پيش آزمون

2ـ اجراي آزمون رفتار ورودي

3ـ سنجش مناسب بودن هدفها

4ـ جمع آوري داده ها به طور دوره اي ، مثل اجراي آزمون

5ـ تحليل اثر بخشي استراتژيها

مرحله فراورده اي يا توليدي

پس از اجراي آموزش ،برنامه ، پروژه و غيره1ـ اثر بخشي كلي آموزش ، پروژه ، برنامه ، و غيره

2ـ اقدامات آتي

1ـ جمع آوري داده هاي مربوط به هدفها ، مثلاً اجراي پس آزمون

2ـ جمع آوري داده هاي مربوط به بازده هاي پيش بيني نشده

3ـ تحليل و تفسير داده ها

4ـ تهيه گزارش

منبع

زارعی،احمد(1393)، بررسی عوامل موثر بر میزان اثربخشی آموزش کارکنان شبکه بهداشت و درمان پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت اموزشی،دانشگاه آزاداسلامی پردیس هرمزگان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0