درآمدی بر اضطراب
اضطراب، دلشوره، تشويش و نگراني، دلهره و دلواپسي، بيقراري، دلآشوب كلماتي هستند كه هر انساني خواهناخواه تلخي آنها را چشيده، ميتوان با اطمينان گفت كه امكان ندارد انساني در اين كرة زمين زيسته باشد و مزة دلشوره و اضطراب را نچشيده باشد. اضطراب هنگامي بيماري قلمداد ميشود كه دلشوره و دلواپسي ناشي از آن هيچگونه منطقي نداشته و با شرايط زمان و مكان وابستگي نداشته باشد و نتيجه آن سازندگي و انطباق با محيط نبوده و حاصلي جز رنج و فرسايش نداشته باشد. بيشتر اضطرابها دو بعد مجزا دارند. يكي علائم رواني و ديگري نشانههاي جسمي .همانطور كه بدن ذهن را تحتتأثير قرار ميدهد، ذهن نيز ميتواند بدن را تحتتأثير قرار دهد. اگر شما دچار اضطراب هستيد و دائم بابت هرچيز نگرانيد و زماني نسبتاً زياد را صرف يادآوري حوادث ناگوار زندگي خود ميكنيد، نه تنها با اين اعمال به اضطراب خود دامن ميزنيد بلكه پيوسته بدن خود را تحت فشار قرار ميدهيد.
همچنانكه ذهن خود را مشغول رويدادهاي ناگوار و اشتباهات گذشته ميكنيد، بيآنكه متوجّه باشيد، بدنتان را نيز براي تحمّل علائم هشداردهنده استرس تحت فشار قرار ميدهيد.بدن شما نميتواند تشخيص دهد كه اين وضعيت ناخوشايند واقعي است يا زاييدة تصورات شماست، در نتيجه در برابر اين تحريكات واكنش نشان ميدهد ، فشار خون بالا ميرود ،ضربان قلب افزايش مييابد،درون خون آدرنالين ترشح ميشود،تمامي عضلات منقبض ميشوند و آماده واكنش ؛ از نوع جنگوگريز اگر بدن شما به طور مداوم در درازمدّت در معرض اين انقباضات عمومي ناشي از اضطراب قرار گيرد دچار عوارضي چون سردرد و ناراحتيهاي پشت و گردن و اختلالات تنفسي خواهد شد .
اضطراب از ديرباز به عنوان يك عكسالعمل طبيعي در برابر استرس تلقي ميشد و تحقيق و مداواي آن، چنان موردتوجه نبوده . تحقيقات اخير نشان داده كه اضطراب در واقع يك بيماري است كه اساس بيولوژيكي دارد و با دارودرماني و رفتاردرماني ميشود بر آن غلبه كرد .اغلب بيماراني كه براي درمان اضطراب دارو مصرف ميكنند اميدوارند كه روزي بتوانند بدون دارو زندگي طبيعي داشته باشند، با اين حال ممكن است بيمارانشفايافته نيز پس از چند سال به حملات ضعيف اضطراب دچار شوند. به همين دليل حتي پزشكاني كه به دارودرماني اصرار ميكنند از بيماران ميخواهند خود را به ابزارهاي رفتاردرماني مجهز كنند تا از برگشت اضطراب در امان بمانند.بايد بر اين نكته نيز توجه داشت كه وقتي يكي از اعضاي خانواده، دچار بيماري اضطراب ميشود، زندگي تمام خانواده به كلي تحتتأثير قرارميگيرد و حمايت خانواده نقش مهمي در بهبودي درازمدت ايفا می كند.
تاريخچه اضطراب
طي هزاران سال نقش اصلي اضطراب در حالات رفتاري و دروني بشر توسط فيلسوفان ارزيابي شده .در بررسي زمينه تاريخي اضطراب خواهيم ديد كه براي اولين بار يك پزشك آلماني به نام بيرد به سال 1869 نوراستني را تعريف كرد . وي چند مورد از بيماراني را به علاوه علل احتمالي آن زمان را شرح داد:بيماراني را كه امروزه آنها را مبتلا به نوروز اضطراب مي شناسيم در نوراستني بيرد گنجانده ميشوند. در سال 1871 لاكوستاسندرم قلب تحريك پذير را عنوان كرد. در سال 1898 يعني حدود يك قرن پيش فرويد ؛ نوروز اضطراب را به عنوان يك واحد باليني از پسيكاستني باز شناخت. وي دونوع اضطراب مشخص كرد . يك نوع اضطراب از ليبدومهار شده ناشي مي شود . به عبارت ديگر افزايش فيزيولوژيك در تنش جنسي به افزايش برابر در ليبدو ، معرف ذهني آن رويداد فيزيولوژيك منجر ميشود. نوع ديگر اضطراب به بهترين وجه با احساس نگراني يا ترس كه از فكر يا ميلي سركوب شده ناشي ميشود مشخص ميگردد. اين نوع اضطراب مسئول پيدايش پسيكونوروزهاست.
او اين اختلالات و اضطراب وابسته به آنها را در درجه اول به عوامل روانشناختي ربط ميداد تا عوامل فيزيولوژيك. از نظر تاريخي، اصطلاحاتي چون خستگي شديد عضله قلب، قلب تحريكپذير، نوروز قلبي، سندرم فعاليت و آستني عصبي عروقي همه براي توصيف اختلالات مزمن اضطراب كه د رآنها تنگي نفس، تپش قلب، خستگي، عدم تحمل فعاليت و اشتغال ذهني با حالات جسمي علائم عمده اختلال را تشكيل، مورد استفاده قرار گرفته است. در دهه گذشته نيز به طور چشمگيري مشكلات روحي در كشورهاي توسعه يافته و به ندرت مي توان در كشورهاي صنعتي و در حال توسعه مشكلات رواني , روحي را ناديده گرفت . به راحتي مي توان متوجه شد كه وجود تقاضاي زياد و فشارهاي دنياي تكنولوژيك جديد سبب بالا رفتن اضطراب در بين مردم شده . در اين زمينه سازمان بهداشت جهاني در سال 1976 اقدام به بررسي ميزان اختلالات روحي در كشورهاي مختلف صنعتي و در حال توسعه دنيا در قاره هاي مختلف نمود كه در نتيجه آن در صدي از ناراحتي هاي رواني به خصوص اضطراب است ، در كشورهاي در حال توسعه 6/8 و در صنعتي 3/9 درصد گزارش شد . در طي اين بررسي مشخص شد كه نيمي از مردم كه مبتلا به اختلالات روحي و جسمي هستند از اضطراب و افسردگي رنج مي برند .
تعريف اضطراب
اضطراب يك احساس منتشره بسيار ناخوشايند و اغلب مبهم دلواپسي است كه با يك يا چند احساس جسمي همراه مي گردد . مثل احساس خالي شدن سردل ، تنگي قفسه سينه ، طپش قلب ، تعريق ، سر درد ، يا ميل جبري ناگهاني براي دفع ادرار ، بي قراري و ميل براي حركت نيز از علائم شايع است .اضطراب يك حالت احساسي يا هيجاني است كه از خصوصيات برجسته آن توليد يك حالت بي قراري و دلواپسي است كه با اتفاقات زمان و شرايط مكان تناسب ندارد . مثلاً دلهره موقع امتحان درسي و يا اضطراب دير رسيدن به فرودگاه يا ايستگاه قطار يا دلواپسي ناشي از به موقع نرسيدن عزيزي به منزل نمونه هايي از اضطراب سالم هستند . فرويد ، معتقد است اضطراب بهايي است كه بشر كنوني براي تمدن مي پردازد . آدلر عقيده دارد كه اضطراب بهايي است كه بشر كنوني براي بيتمدني ميپردازد.
به نظر رولومي، اضطراب عبارت است از ترسي كه در اثر به خطر افتادن يكي از ارزشهاي اصولي زندگي شخصي ايجاد مي شود .چاپ سوم فرهنگ و بستر اضطراب را چنين تعريف مي كند ، حالت مضطرب بودن يا احساس تركيبي نيرومند يا مستولي از عدم يقين ، بي تابي ، بيم و ترس ريشه دار و عميق درباره يك اتفاق احتمالي و نا آرامي است. از نظر روان پزشكي اضطراب را مي توان چنين توصيف كرد، نا آرامي، هراس، ترس ناخوشايند و منتشر با احساس خطر قريبالوقوع كه منبع آن قابل شناختن نيست . اضطراب واكنشي است طبيعي و لازم كه در حقيقت جزئي از زندگي است و باعث يادگيري و رشد شخصيت و بالا بردن ميزان كارآيي و هوشياري و حتي تحريك ميشود.اضطراب واكنشي است گاهي سودمند زيرا موجب افزايش سودمندي و جدي گرفتن چيزها يا كارهاي مهم مي شود و براي ايجاد تغيير و رشد، انگيزه مي دهد . اضطراب زماني به مشكل تبديل؛ و در پاسخ به محركها يا رويدادهاي بي خطر پديد آيد يا به شكل ترس غير واقعي از ضعف در انجام كارها ظاهر شود .
اضطراب از ديدگاههاي مختلف
- فرويد: وي معتقد بود كه شخصيت انسان متشكل از سه بخش اساسي است: نهاد ـ خود ـ فراخود. وي مي گويد نخستين تجربه اضطراب هنگام تولد شكل ميگيرد. نوزاد از دنياي امن و راحت رحم به دنيايي نا آشنا و نوپا ميگذارد. سپس اين ؛ نخستين اضطراب الگوي ديگر تجربههاي اضطراب مي شود.
مراد از اضطراب اخلاقي در نظريه وي ، ترس از تنبيهي است كه از جانب فراخود به خاطر ناتواني در فرمانبرداري از معيارهاي رايج و پيروي از رفتارهايي كه به فرمان نهاد هستند ، اعمال مي شود اين اضطراب به شكل احساس گناه وشرمساري بروز مي كند . سومين شكل اضطراب يعني اضطراب روان رنجوري در اثر خطر تسلط نهاد برخود ايجاد ميشود كه در نتيجه آن رفتارهاي ناپسند اجتماعي چون لذت جويي و پرخاشگري تجلي ميشود.
- هورناي: مفهوم اضطراب اساسي را مطرح كرد. او اين مفهوم را به عنوان احساس تنها ماندن و بي پناهي كودك در جهاني حصمانه تعريف كرده است .
- ساليوان: اضطراب در مكتب ساليوان ، تنشي است ناشي از اختلال در كنش متقابل با افراد مهم كه سبب عدم تعادل در ارگانيسم را فراهم مي آورند .
- جرج كلي: به نظر وي اضطراب را زماني فرد احساس ميكند كه ساختاري براي تعبير و تفسير درك و روشن كردن وقايع وجود ندارد و نمي تواند به درستي پيش بيني كند كه چه اتفاقي خواهد افتاد و چه راه حلي براي آن موجود است و وي اضطراب را محصول تعارضات ناخود آگاه و غريزي مي داند.
- بندورا: ديدگاه يادگيري شناختي بندورا ريشه در رفتارگرايي دارد. بندورا پذيرفته بود كه ترس و اضطراب آموختني هستند اما براي اين يادگيري شناختي چهارهمكانيسم پيشنهاد كرد. نخست وي اظهار مي دارد كه ترس ها احتمالاً درست به همان راه شرطي سازي كلاسيك آموخته ميشوند. دوم او مي گويد تجربه جانشيني ؛ مشاهده افراد ديگري كه به خاطر رفتارهايشان دچار ناراحتي، تنبيه و درد ميشوند، از اهميت فراواني برخوردار است. به اين فرايند ؛ سرمشق گيري نيز مي گويند. سوم ؛ آموزش نمادين است كه مراد از آن يادگيري از طريق تعليم و تربيت، خواندن يا شنيدن مطالبي در مورد ترسناك بودن، دردناك بودن برخي چيزهاست. چهارم بندورا مي گويد ؛ منطق نمادين عامل بالقوه با اهميتي در ايجاد اضطراب است. ممكن است فرد دريابد يا استنباط كند برخي چيزها خطرناكند. اين فرايند ممكن است منطقي يا غير منطقي باشد. بدين ترتيب، نظريه هاي يادگيري اجتماعي شناختي بر اهميت تلفيق اصول يادگيري با نقش تفكرواستدلال فرد در ايجاد اختلالهاي اضطرابي تأكيد ميكنند.
- راجرز: اضطراب را نتيجه ادراك تهديد به مفهوم خود انگاره ميداند .
- فرانكل: اصل نبودن و نيستي را مطرح نموده و منشأ اضطراب را تعارض بين وجود و عدم وجود و تهديد ودلهره نبودن توصيف مي كند .
- اريكسون: منشأ اضطراب را در عدم تجربه امنيت در كودكان و احساس نا امني بيان مي كند.
منبع
زاهدی عراقی،فریبا(1394)، روایی تشخیصی فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشکاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید