توانمندسازی کارکنان وکتابداران دانشگاه
پژوهشگران تعاریف گوناگونی از توانمندسازی ارائه کردهاند. برخی آن را مترادف با قدرت، غنی سازی شغل، مشارکت کارکنان و تفویض اختیار میدانند و برخی آن را متمایز از آن. در زیر برخی از تعاریف این مقوله آورده شده است تا ابعاد گوناگون آن مشخص گردد:اولین تعریف رسمي از واژه توانمندسازی به سال 1788 بر میگردد که در آن توانمندسازی به عنوان تفویض اختیار در نقش سازمانی مطرح شد و این اختیار بایستی به فرد اعطا یا در نقش سازمانی وی دیده میشد. توانمندسازی به معنی اشتیاق فرد برای پذیرش مسئولیت واژه ای بود که برای اولین بار بطور رسميبه معنی پاسخگویی تفسیر شد. واژه انگلیسیEmpower درفرهنگ فشرده آکسفورد ؛ قدرتمندشدن، مجوزدادن، قدرت بخشیدن و تواناشدن معنا شده است. این واژه در اصطلاح دربرگیرنده قدرت و آزادی عمل بخشیدن برای اداره خود است و در مفهوم سازمانی به معنای تغییر در فرهنگ و شهامت در ایجاد و هدایت یک محیط سازمانی است. توانمندسازی در کارکنان شرایطی را ایجاد میکند که آنان زندگی کاری خود را در پرتو آن کنترل میکنند و به رشد کافی برای پذیرش مسئولیتهاي بیشتر درآینده دست یابند .در تعریف دیگری از توانمندسازی آمده است، توانمندسازی فرایند پیوستهای است که بر اساس آن افراد یک جامعه از نوعی خوداعتمادی برخوردار میشوند و قادر به ارزیابی درست و شناخت واقعی خویش باشند و از تواناییها و قابلیتها برای رسیدن به هدفهاي خود آگاه شوند و بتوانند با افزایش توانمندی خود به هدفهاي مورد نظر دست یابند. کارتر، توانمندسازی کارکنان را مجموعهای از سیستمها، روشها و اقداماتی که از راه توسعه قابلیت و شایستگی افراد در جهت بهبود و افزایش بهرهوری، بالندگی و رشد و شکوفایی سازمان و نیروی انسانی که با توجه به هدفهاي سازمان بکار گرفته میشوند، میداند .
توانمندسازی از دیدگاه گایسلر، به معنای تزریق نیرو در کارکنان است. او معتقد است سازمان باید احساس نیروی شخصی کارمند را تقویت کند .توانمندسازی، به معنای داشتن حس قدرت شخصی و آزادی با محدودیتهای خاص برای استفاده از آن قدرت است. افراد غیر توانمند، هم دارای حس قدرت شخصی نیستند و هم این احساس را دارند که مجاز به استفاده از این قدرت نیستند .
بلاک ، نیز توجه به عامل روانی و ذهنی افراد را یک عامل موثر در توانمندسازی میداند. او معتقد است توانمندسازی چنانچه محصول یک وضعیت مناسب، سیاستها و تمرینات خاص باشد، یک وضعیت ذهنی است. در احساس توانمندی، احساس ميکنیم که حیاتمان در اختیار خودمان است و دارای اهداف زیربنایی هستیم که متعهد به دستیابی به آن میباشیم .برخی نیز از جمله اسمیت توجه به مدیریت مشارکتی و کار گروهی را در تعریف توانمندسازی موثر ميدانند و معتقدند توانمندسازی سبب القای حس قدرت و اعتماد به نفس افراد و شکوفاکننده استعداد بالقوه انسان است .
وتن و کمرون، معتقدند توسعه تواناییها و دانش افراد و استفاده از آن برای رسیدن به اهداف فردی و سازمانی رمز توانمندسازی کارکنان است و معتقدند در واقع توانمندسازی فرایند تغییر عقاید درونی افراد است .
منبع
کیهان فر،پیام(1393)، وضعیت توانمندسازی روانشناختی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی،پایان نامه کارشناسی ارشد،رشته علم اطلاعات ودانش، دانشکده علوم اجتماعی شاهد
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید