تفاوت خلاقیت و نوآوری و تغییر و اختراع

خلاقيت واژه اي عربي است كه ريشه آن خلق،  به معني آفريدن است.  در لغت نامه دهخدا خلاقيت،  خلق كردن و به وجود آوردن است و خلّاق،  شخصي است كه داراي عقايد نو باشد. دانشمندان،  خلاقيت را با تعابير متعدد و متنوعي تعريف كرده اند؛ به طوري كه گاهي هر تعريف فقط بيانگر يك بعد از ابعاد فراگرد خلاقيت است.  براي مثال،  هربرت فوكس معتقد است كه فراگرد خلاقيت عبارت است از هر نوع فراگرد تفكري كه مسئله اي را به طور مفيد و بديع حل كند.

همچنين به اعتقاد جرج سيدل،  توانايي ربط دادن و وصل كردن موضوعات،  صرف نظر از اينكه در چه حوزه يا زمينه اي انجام گيرد،  از مباني بهره گيري خلّاق از ذهن است.  اريك فروم نيز متعقد است كه خلاقيت،  توانايي ديدن (آگاه شدن) و پاسخ دادن است.  استيفن رابينز خلاقيت را به معناي افكار به شيوه اي بي نظير با ايجاد ارتباط غير معمول بين نظرات،  تعريف كرده است.  خلاقيت عبارت است از فراهم ساختن انديشه ها و روش هاي تازه در برخورد با مسائل و فعاليت ها .  خلاقيت فرايند تكامل بخشيدن به ديدگاه هاي بديع و تخيلي درباره موقعيت هاي مختلف نيز تعريف شده است.  خلاقيت عبارت است از توانايي تلفيق ايده ها به شيوه اي منحصر به فرد براي برقراري ارتباط غير معمول بين ايده هاي مختلف.  در حالي كه نوآوري فرايند به كار بردن يك ايده خلاق و تبديل آن به يك محصول،  خدمت يا شيوه مفيد مي باشد.  نويسنده ديگري خلاقيت را به كارگيري توانايي هاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد دانسته است.

نوآوري يعني به اجرا گذاشتن يا توليد محصولات و خدمات جديد يا قبول روش هاي نو به صورت اقتصادي.  نوآوري با طرح و برنامه است.  جهت گيري آن در راستاي ايجاد فايده و منفعت اجتماعي است.  بدين ترتيب يك شركت نسبت به احتياجات و شرايط جديد محيطي انطباق پذير مي گردد.  تقليد هم يك نوع تغيير به شمار مي آيد نوآوري به معناي ايجاد،  قبول و اجراي ايده ها و فرآيندها و محصولات يا خدمات جديد است.  بنابراين نوآوري،  استعداد و توانايي تغيير يا انطباق را به وجود مي آورد.  نوآوري،  فرآيند اخذ ايده خلاق و تبديل آن به محصولات،  خدمات و روش هاي جديد عمليات است.  خلاقيت پيدايي و تولد يك انديشه و فكر نو است.  در حالي كه نوآوري عملي ساختن آن انديشه و فكر است.  (خی خیلیون ، 1381)

اگر چه واژه خلاقيت با نوآوري به طور مترادف استفاده مي شود اما غالب محققان معتقدند كه دو اصطلاح نوآوري و خلاقيت بايد به طور جداگانه مدنظر قرار گيرند،  چرا كه داراي معاني و تعاريف جداگانه اي مخصوصاً در سازمان ها هستند. .  خلاقيت اشاره به آوردن چيزي جديد به مرحله وجود،  دارد.  در حالي كه نوآوري دلالت بر آوردن چيزي جديد به مرحله استفاده ،  دارد.  ماهيت خلاقيت يا اختراع از نوآوري را به وسيله این معادله مي توان تفكيك گردد:   انتفاع + اختراع + مفهوم = نوآوري

در معادله نوآوري فوق،  “مفهوم” اشاره بر ايده اي است كه با توجه به چارچوب مرجعي آن فرد،  بخش يا گروه،  سازمان و يا يك دانش انباشته شده جديد است.  كلمه “اختراع” اشاره به هر ايده اي جديد است كه به حقيقت رسيده باشد.  كلمه “انتفاع” بر به دست آوردن حداكثر استفاده از يك اختراع دلالت دارد.  همچنين با توجه به اين كه تلاشهاي خلاق بايستي منجر به نتايج خلاق شود،  پس نوآوري،  خلاقيت عينيت يافته مي باشد.

خلاقيت يعني استفاده از انديشه هاي قبلي و توليد انديشه هاي جديد.  در نوآوري از انديشه هاي توليد شده استفاده مي شود در ريشه هر نوآوري يك فكر خلاق پنهان است.  آلرشت خلاقيت و نوآوري و وجه تمايز آنها را به اين صورت مطرح كرده است كه خلاقيت يك فعاليت ذهني و عقلاني براي به وجود آوردن ايده جديد و بديع است؛ حال اينكه نوآوري تبديل خلاقيت به عمل يا نتيجه است.  او نوآوري را عمليات و مراحل مورد نياز براي نتيجه گيري يك فكر بكر و واقعيت جديد مي داند.  از اين زاويه شخص خلاقي ممكن است نوآور نباشد يعني مي تواند داراي ايده هاي جديد و نو باشد،  ولي توانايي عرضه و يا فروش آنها را نداشته باشد.  بنابراين فرد نوآور،  غالباً خلاق است ولي همه افراد خلاق لزوماً نوآور نيستند

خلاقيت نقطه آغاز نورآوري موفق است.  بنابراين،  نياز به پرورش و توسعه دارد.  نويسنده اي اعتقاد دارد خلاقيت به طور معمول به توانايي و قدرت پرورش افكار نو مربوط مي شود،  در حالي كه نوآوري به معناي استفاده از اين افكار است.  نوآوري فرايند دريافت فكر خلّاق و تبديل آن به محصول،  خدمت يا شيوه اي نو براي انجام دادن كارهاست. در واقع؛ نوآوري،  بهره برداري موفقيت آميز از ايده هاي نو است.

خلاقيت بيشتر يك فعاليت ذهني و فكري است؛ اما نوآوري بيشتر جنبه عملي دارد؛ در حقيقت محصول نهايي خلاقيت است.  نوآوري در خط مشي ها،  فرآيندها و فنون نيز مانند فعاليت ها و رفتارهاي افراد اتفاق مي افتد.  نوآوري مهارتي است كه با بسياري همكاري هاي ديگر همراه است.  وات من مي گويد: اگر بخواهيد نوآور باشيد بايستي تا حدودي باز برخورد كنيد سعي كنيد اشتباهاتي مرتكب شويد! اگر افراد شكست نخورند چيزي هم ياد نمي گيرندخلاقيت و نوآوري آن چنان بهم عجين شده اند كه شايد به دست دادن تعريف مستقلي از هر كدام دشوار باشد،  اما براي روشن شدن ذهن مي توان آنها را به گونه اي مجزا هم تعريف نمود.

خلاقيت پيدايي و توليد يك انديشه و فكر نو است،  در حالي كه نوآوري عملي ساختن آن انديشه و فكر است.  به عبارت ديگر خلاقيت اشاره به قدرت ايجاد انديشه هاي نو دارد و نوآوري به معناي كاربردي ساختن آن افكار نو و تازه است.  اگرچه در عمل مي توان اين دو را از هم متمايز ساخت،  ولي در يك تصور مي توان گفت خلاقيت بستر رشد و پويش نوآوري هاست.  از خلاقيت تا نوآوري غالباً راهي طولاني در پيش است.  تا انديشه اي نو به صورت محصول جديد درآيد،  زماني طولاني مي گذرد.  گاهي ايده و انديشه اي نو از ذهن فرد مي تراود و سال هاي بعد آن انديشه نو به وسيله فرد ديگري به صورت نوآوري در محصول يا خدمات تجلي پيدا مي كند

تغيير سازماني با اتخاذ يك فكر يا رفتار جديد به وسيله سازمان مشخص مي شود؛ اما نوآوري سازمان،  اتخاذ ايده رفتاريست كه براي نوع شرايط،  سازمان،  بازار يا محيط كلي سازمان جديد است.  اولين سازماني كه اين ايده را معرفي مي كند نوآور است؛ سازماني كه كپي مي كند يك تغيير را اتخاذ كرده است.  تغيير ايجاد هر چيزي است كه با گذشته تفاوت داشته باشد؛ اما نوآوري اتخاذ ايده هايي است كه براي سازمان جديد است.  بنابراين تمام نوآوري ها منعكس كننده يك تغييرند اما تمام تغييرها نوآوري نيستند.  اختراع يعني در يك زمان نا بهنگام با قدرت انديشه و تحقيق،  كشف يك چيز ناشناخته كه تا آن زمان ناشناخته مانده است.  اختراع يك شرط ضروري براي نوآوري است.

در مورد نوآوري و تغيير ني‍ز،  تفاوت هايي وجود دارد .  تغيير ايجاد هر چيزي است كه با گذشته تفاوت داشته باشد.  اما نوآوري ايجاد ايده هايي است كه براي سازمان جديد است.  از اين رو،  تمام نوآوري ها مي توانند منعكس كننده يك تغيير باشند.  در حالي كه تمام تغييرها،  نوآوري نيستند.  تغيير نتيجه اي از فرآيند خلاقيت و نوآوري است؛ مانند تغيير يك تناوب در سياست و ساختار سازماني يا طرز تلقي افراد به منظور بهبود عملكرد.  خلاقيت مي تواند در نوآوري به كار برده شود؛ زماني كه يك ايده ي جديد (قرض گرفته شده يا اصلي) در موقعيتي مورد استفاده قرار گيرد كه قبلاً به كار برده نشده است.  نوآوري ممكن است خلاقيتي باشد كه توسط يك عمل مديريت دنبال شده و اثر اقتصادي به همراه داشته باشد.  افراد خلاق و نوآور ممكن است با يكديگر تفاوت هايي داشته باشند.

رابطه خلاقيت،  نوآوري و تغيير

بر اساس اين تعاريف،  خلاقيت لازمه نوآوري است و تحقق نوجويي وابسته به خلاقيت مي باشد.  اگر چه در عمل نمي توان اين دو را از هم متمايز ساخت ولي مي توان تصور كرد كه خلاقيت بستر رشد و پيدايي نوآوري هاست.  خلاقيت پيدايش و توليد يك انديشه و فكر نو است.  در حالي كه نوآوري عملي ساختن آن انديشه و فكر است.  از خلاقيت تا نوآوري غالباً راهي طولاني در پيش است و تا انديشه اي نو به صورت محصولي يا خدمتي جديد درآيد زماني طولاني ميگذرد و تلاش ها و كوشش هاي بسيار به عمل مي آيد.  گاهي ايده و انديشه اي نو از ذهن فرد مي تراود و در سال هاي بعد آن انديشه نو به وسيله فرد ديگري به صورت نوآوري در محصول يا خدمت متجلي مي گردد. خلاقيت اشاره به قدرت ايجاد انديشه هاي نو دارد و نوآوري به معناي كاربردي ساختن آن افكار نو و تازه است.  به طور خلاصه با در نظر گرفتن نظريات فوق مي توان چنين نتيجه گرفت كه خلاقيت اشاره به آوردن چيزي جديد به مرحله وجود داشته و يا به عبارتي به معناي دلالت بر پيدا كردن چيزهاي جديد است؛ هر چند كه ممكن است به مرحله استفاده در نيايد.  نوآوري به عنوان هر ايده جديدي است كه در برگيرنده توسعه يك محصول،  خدمات يا فرايند مي گردد كه ممكن است نسبت به يك بخش،  سازمان،  يك صنعت يا ملت باشد.  اين نوآوري ها به تغيير و انطباق بهتر سازمان با ايده هاي جديد منجر مي شود.

همانطور كه ملاحظه مي گردد در اين تعريف ها خلاقيت ،  نوآوري،  تغيير و انطباق در خيلي موارد معادل هم گرفته شده و برخي هم خلاقيت و نوآوري را فراتر از تغيير و انطباق مي دانند.  با توجه به اين تعريف ها،  خلاقيت ايجاد يك ايده يا مفهوم جديد از طريق بكارگيري توانايي هاي ذهني و علت و سبب نوآوري است.  بدون خلاقيت،  نوآوري صورت نمي گيرد.  نوآوري ايجاد و توسعه محصول،  خدمات يا فرآيند جديد است كه حاصل ايده هاي جديد است.  اين نوآوري براي صنعت،  بازار و محيط كلي مربوط،  جديد است و به تغيير و انطباق بهتر با شرايط محيطي منجر مي شود.  برداشت افراد از مفاهيم خلاقيت،  نوآوري و تغيير متفاوت است؛ حتي اين مفاهيم در حوزه هاي علمي مختلف هم داراي تعابير مختلفي هستند؛ مثلاً روانشناسان معتقدند كه آفرينشگري فقط نوع خاصي از رهيابي است؛ علامت مشخصه آن ويژگي هايي مانند ابداع،  پايداري و قدرت فزاينده اي در فرمول بندي و تنظيم مسأله است.

منبع

بردبار، نجمه(1394)، بررسی رابطه بین نوآوری دانشگاهی و گرایش دانشجویان به یادگیری مادام العمر با واسطه گری مهارت اعضای هیئت علمی در فرایند یاددهی یادگیری در دانشگاه شیراز، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، دانشگاه شیراز.

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0