تعریف پیشرفت تحصیلی

پیشرفت تحصیلی ، محصول نهایی فرایند یادگیری فعال است که با کمک آموزش وفعالیت های تربیتی انجام می گیرد. سنجش عملکرد یادگیرندگان و مقایسه نتایج حاصل با هدف های آموزشی از پیش تعیین شده به منظور تصمیم گیری در این باره که آیا فعالیت های آموزشی معلم و کوشش های یادگیری دانش آموزان به نتایج مطلوبی انجامیده است و به چه میزانی است.

 دلبستگی و سلامت

تئوري بالبي، تاثير آشکاری بر دامنه وسيعي از وقايع زندگي دارد، موضوعات مرتبط با زندگي و مرگ،رفتارهاي فيزيكي و احساسي، رشد هنجاري و غير هنجاري و فقدان شخصيت و روابط ميان فردي. در تمام اين حوزه هاي زندگي ، به نظر مي آيد كه مدل هاي عملي دلبستگي، روشي را كه مردم محرك تنش زا را ارزشيابي مي كنند و با آن كنار مي آيند و همچنين واكنش احساسي به اين وقايع را شكل مي دهد.

دلبستگي كودك به والدين ، نقش مهمي در رشد بهنجار كودك دارد. رشد جسمي، ذهني، عاطفي و اجتماعي كودكان متاثر از دو نوع مراقبت مادر است. بسياري از اختلالات رواني ناشي از آسيب ديدگي هاي پيوند دلبستگي است. اكثر افرادي كه از اختلالات رواني رنج مي برند، از ايجاد پيوندهاي عاطفي با ديگران عاجزند. عدم شكل گيري رابطه دلبستگي در طول سه سال اول زندگي، جدايي از دلبستگي در محدوده سني 3 تا 4 سالگي به مدت طولاني، و تغيير چهره دلبستگي در دوره حساس شكل گيري دلبستگي، از عوامل ايجاد آسيب هاي عاطفي و رواني در كودكان است .

دلبستگي ايمن منبع دروني باشد كه سازگاري را آسان مي كند و سلامتي را در زمان استرس افزايش مي دهد. اين نقش تطابقي از سه منبع اصلي مي تواند به دست آيد. اولين منبع، ارزشيابي شناختي فرد ايمن از جهان است. نگرش خوش بينانه اي كه فرد ايمن از زندگي دارد و اعتماد نسبت به جهان ممكن است به عنوان يك سپر عليه مشكلات غيرمنتظره عمل كند. علاوه بر اين فرد ايمن به ارزيابي موقعيت تنش زا در اصطلاح بي خطر تمايل  دارد ، كه به نظر مي آيد براي انطباق ساختاري و مديريت استرس لازم باشد.دومين منبع ، ترمیم روشي است كه فرد ايمن به وسيله آن ديدگاهش را سازمان مي دهد.

ميكالينسر، دريافت كه فرد ايمن خودش را با اصطلاحات مثبت توصيف ميكند و ويژگي هاي منفي اش را مي پذيرد و طرحواره هاي مختلفش با هم هماهنگي دارند و اختلاف نسبتا كمي بين آنها وجود دارد . ديد مثبت فرد ايمن نسبت به خودش باعث مي شود فرد احساس كنترل براي مقابله با مشكلات زندگي را داشته باشد و توانايي آنها براي سازمان دادن تجارب درون طرحواره هاي مختلف خود به آنها اجازه مي دهد كه استرس را كنترل كند و مانع گسترش آن به داخل ساختار خود شود. به علاوه ، همبستگي ساختاري آنها در زماني كه در رسيدن به استانداردهاي فردي خودشان شكست مي خورند مانع تجربه استرس می شود .

منبع سوم نگرش فرد ايمن درباره پردازش اطلاعات و فعاليت هاي شناختي است . ميكالينسر، دريافت كه فرد ايمن نگرش مثبتي در جهت پردازش اطلاعات دارد. مخصوصا ، اين نگرش در تلاش فرد ايمن براي جستجوي اطلاعات ، تحمل بالاي آنها در حوادث غيرقابل پيش بيني، اختلال و ابهام روشن می شود و بي ميلي آنها براي تصديق عقايد خشك، و تمايل آنها براي اينكه شواهد جديد را داخل ساخت شناختي اش هماهنگ كند هنگامي كه مي خواهد قضاوت اجتماعي كند. جستجو براي اطلاعات جديد و يكپارچگي اطلاعات جديد داخل طرحواره فرد، يادگيري مهارت هاي مناسب تر براي حل و كنار آمدن با مشكلات زندگي را آسانتر مي كند .

بالبي ، معتقد است كه يك شخص براي رشد سالم نياز به پيوند عاطفي دارد. والدين حساس و احساس امنيت در كودك پايه اي براي سلامت رواني وي مي باشد. بنظر بالبي رابطه نا ايمن موجب بي اعتمادي، مشكل در هماهنگي وحساس بودن و نارضايتي هيجاني درروابط عاشقانه ميشود . بر طبق نظر بالبي ، والدين به حمايت خود در سرتاسر كودكي ادامه مي دهند و مدل عملي دروني كودك از تاريخ تعامل متقابل با مراقب بر ادراكات آنها از وقايع اجتماعي و انتظارات راجع به ارتباطات تاثير مي گذارد.

ادامه تعامل والد- كودك، بين كيفيت دلبستگي بچه در كودكي مياني و هيجان بعدي و سازگاري او ، عامل ميانجي مهمي است.كودك ايمن قادر به كمك گرفتن از والدين به عنوان پايگاه امني در شرايط استرس آميز است .بالبي، معتقد است والديني كه پاسخگو،ياري دهنده ، قابل دسترسي و قابل دوست داشتن باشند در مواقع نياز بتوانند آسايش و حمايت لازم را براي كودك فراهم كنند، سلامت رواني آينده كودك خود را تضمين خواهند كرد. وی می گوید عشق مادری در دوره نوزادی و کودکی برای سلامت روانی همانند ویتامین ها و پروتئین ها برای سلامت جسمانی ، ضروری است  .

به اعتقاد اریکسون، اگر مادر رفتاری طردکننده ، بی توجه و بی ثبات داشته باشد ، کودک نگرش بی اعتمادی را پرورش خواهد داد ومظنون ، ترسو و مضطرب خواهد شد .مطالعات درباره دلبستگي در سال هاي دانشگاه و در جواني نشان داده كه دلبستگي ايمن با بهبودپذيري بالاي خود، اعتماد به نفس بالا ، و برقراري ارتباط با ديگران به آسانی مرتبط است.

مقايسه جوانان با سبك هاي مختلف نشان داد كه جوانان ايمن آسان تر ارتباطاتي را برقرار مي كنند كه شادي بخش،دوستانه، قابل اعتماد و طولاني باشند.آنها نسبتا كمتر تنهايي مزمن را گزارش مي كنند ودلبستگي اجتنابي با عدم اعتماد به ديگران ، فاصله گرفتن از آنان، تنهايي و بيماري ارتباط دارد. دلبستگي اجتنابي همچنین با اضطراب و استرس مرتبط است .

شواهد نشان مي دهند كه نوع خاصي از نا امني در پيش بيني سطح مشكلات رفتاري مهم است. كودكان با الگوهاي دلبستگي ناايمن در سن پيش دبستاني و دبستان به طور معنا داري نسبتاً بيشتر به عنوان برونگرا و پرخاشگر رتبه بندي شدند .یافته های گیوانی لیوتی،  نشان می دهد که دلبستگی نا ایمن در افزایش آسیب پذیری به اختلال های تجزیه ای مؤثر است و افرادی که دچار اختلال چند شخصیتی بودند در کودکی به صورت نا ایمن دلبسته شده بودند.

ویلکینسون و والفورد، نقش دلبستگی ، روان رنجوری ، برون گرایی و وقایع مثبت و منفی زندگی در درماندگی و سلامت روان شناختی نوجوانان بررسی کردند و نتایج نشان داد که کیفیت دلبستگی به والدین در افزایش سلامت و کاهش درماندگی مؤثر است.طلائیان، گزارش کرد که کیفیت دلبستگی با سلامت روانی بالاتر و افسردگی پائین تر رابطه دارد.بر طبق تحقیق برینگل و همکاران ، افراد با سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا نسبت به افراد با سبک دلبستگی ایمن ، والدینی سرد و مشکلات خانوادگی بیشتری داشتند.

تحقیقات موره و لیونگ، نشان داد افراد با سبک دلبستگی ایمن نسبت به افراد با سبک دلبستگی ناایمن کمتر تنها و منزوی هستند و همچنین استرس کمتری دارند.در برخي از مطالعات نیز سعي شده است كه ارتباط طولاني مدت بين دلبستگي و بهزيستي رواني مورد بررسي قرار گيرد. ازجمله كوباك و هازن، نشانه هاي افسردگي را دوبار با فاصله زماني اندازه گيري كردند و دريافتند كودكان دلبسته ناايمن دربار دوم اندازه گيري ، ميزان بيشتري از نشانه هاي افسردگي را نشان مي دهند .

منبع

ترابی،زهرا(1399)، سبک های دلبستگی و سبک های هویت با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان،پایان نامه کارشناسی ارشد، روانشناسی عمومی،دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0