تعریف مفهومی فرهنگ

از نظر اکثر محققان و صاحبنظران، ارائه تعریفی یگانه ازفرهنگ کاری بسیار دشوار است. زیرا فرهنگ مقوله‏ای پیچیده و مناقشه انگیزاست. شاید به تعداد متفکرانی که در حوزه فرهنگ فعالیتی قابل توجه انجام داده اند، بتوان تعاریفی متعدد ازآن ارائه داد. کروبروکلاک هون ، که درسال 1952 کتاب ارزشمند  فرهنگ: مروری انتقادی بر مفاهیم و تعاریف را به رشته تحریر درآورده اند، تنها در میان انسان شناسان آمریکایی و انگلیسی توانستند 164 تعریف متفاوت از فرهنگ را شناسایی نمایند.

به اعتقاد تایلور: فرهنگ و تمدن با مفهوم گسترده ای که در قوم نگاری دارد، مجموعه ای پیچیده است شامل دانش، باور، هنر، اخلاقیات، حقوق، آداب و رسوم و دیگر عادات و توانایی هایی که انسان به عنوان عضو جامعه آن را داراست.

کلایدوکلاک هون ، در اثر مهم مردم شناسی خود : آینه انسان  معانی زیر را برای فرهنگ پیشنهاد کردند:

  1. شیوه کلی زندگی مردم
  2. میراث اجتماعی که یک فرد از گروه خود کسب می کند.
  3. شیوه تفکر، احساس و باور
  4. نظریه ای در حوزه مردم شناسی در خصوص شیوه های رفتار واقعی گروهی از مردم
  5. مخزنی برای معرفت
  6. مجموعه ای از جهت گیری های استاندارد شده در برابر مسائل تکراری
  7. رفتار آموزش دیده شده
  8. طریقه ای برای کنترل هنجاری رفتار
  9. مجموعه ای از تکنیک ها برای سازگاری با محیط خارج و همین طور با انسان های دیگر.

 دقت در تعاریفی متعددی که از جانب صاحبنظران در حوزه فرهنگ ارائه شده است، نشان می دهد صاحبنظران در این حوزه، فرهنگ را در دو معنا به کار برده اند که اگر بتوان آن‏ها را در کنار هم جمع کرد، تعریف قابل قبول ازفرهنگ ارائه خواهدشد. البته دراین پژوهش، منظور از واژه فرهنگ به دو معنا خواهد بود:

  • نخستین معنا در چارچوب مردم شناسی یا جامعه شناسی، مفهومی فراگیراست که مجموعه نگرش ها، اعتقادات، آداب و رسوم، عرف ها، ارزش ها و اعمالی را توصیف می‏کند که در هر گروهی مشترک یا مطرح است.
  • تعریف دوم از فرهنگ جهت گیری کارکردی تری دارد و بر پاره ای از فعالیت های مردم و محصولات این فعالیت ها که به جنبه فکری، اخلاقی و هنری زندگی انسان مربوط می شوند دلالت دارد.

 در این معنا فرهنگ به فعالیت هایی مربوط می شود که مبتنی بر روشنگری و پرورش ذهن است البته برای آنکه فعالیتی را فرهنگی بنامیم باید سه شرط اساسی برای آن قائل شویم:

  1. فعالیت های مورد نظر شامل نوعی خلاقیت در تولید باشند.
  2. فعالیت های مورد نظر به آفرینش و انتقال معنای نمادین بپردازند.
  3. محصول آن‏ها، حداقل واجد نوعی ویژگی عقلانی باشد.

براین اساس فرهنگ عبارتست ازمجموعه ای ازنگرش ها، اعتقادات، آداب و رسوم، ارزش ها و هنجارهایی که در هر گروهی مشترک است و همچنین شامل اعمال، فعالیت هاو محصولاتی است که به جنبه های فکری، اخلاقی و هنری زندگی انسان مربوط می شود. بر اساس تعریف فوق، فرهنگ شامل شیوه زندگی ارزش‏ها و هنجارهای مشترک در میان گروهی از مردم و نیز شامل اعمال و فعالیت های آن‏ها و محصولات این فعالیت ها که جنبه فکری، اخلاقی و هنری دارند می شود.

                                    جدول معانی فرهنگ و شروط آن
معانیشروط
نگرش ها، اعتقادات، آداب و رسوم، ارزش ها و هنجارهای گروهی از مردمدر میان آن‏ها مشترک باشد
فعالیت ها و محصولات فکری، اخلاقی و هنری -داشتن نوعی خلاقیت در تولید

-آفرینش و انتقال معانی نمادین

-واجد بودن ویژگی عقلانی

 نگرش

پژوهشگران، نگرش را زمینه رفتار می دانند. نگرش را می توان آمادگی ویژه فرد از نظر روانی در رویارویی با پدیده ها، مسائل، وقایع و بروز عکس العمل توام با هیجان نسبت به آن‏ها دانست. نگرش از واژه لاتین (Attitude) سرچشمه گرفته است و به معنای گرایش در راستای یک کنش می باشد نگرش با واژه هایی همانند گرایش، وجه نظر، شیوه تلقی، وضع روانی، وضع رفتار، بازخورد، شیوه ی اندیشه، باور و رویه مترادف گرفته شده است. نگرش ها در زندگی افراد اهمیت بسزایی دارند تا آن جایی که برخی از صاحبنظران همچون توماس ، موضوع اصلی روان شناسی اجتماعی را نگرش می دانند و آن را علم مطالعه نگرش افراد تعریف می کنند.بخشی از این اهمیت ناشی از آن است که این صاحبنظران مطالعه نگرش را برای درک رفتار اجتماعی حیاتی می دانند. در پژوهش حاضر منظور از رفتار اجتماعی همان چیزی که تحت عنوان مشارکت جمعی آمده است و ما در پی بررسی نگرش های دانشجویان در ارتباط با روحیه مشارکت جمعی هستیم. بخش دیگری از این اهمیت مبتنی بر این فرض است که نگرش ها تعیین کننده رفتارها هستند و این فرض بطور ضمنی دلالت بر این امر دارد که با تغییر دادن نگرش های افراد می توان رفتارهای آن‏ها را تغییر داد. از فواید دیگری که برای نگرش ذکر شده است، این است که با افزایش نگرش‏های شخص در مورد مسائل مختلف، احتیاج او به تفکر و اخذ تصمیم های تازه کم می شود. و رفتار او نسبت به آن چیز ها عادتی، قالبی، شخصی و قابل پیش بینی می گردد. و در نتیجه زندگی اجتماعی او آسان می گردد. آگاه بودن از نگرش افراد دارای اهمیت زیادی می باشد. که ما در این تحقیق در پی آگاهی از نگرش دانشجویان نسبت به فعالیت های فرهنگی و هنری هستیم. اگر نگرش های افراد را بدانیم، می‏توانیم رفتار آنان را پیش بینی کنیم و بر رفتار آنان کنترل داشته باشیم. مثلا اگر سازمانی از نگرش های افراد خود در باره مسائل مختلف آگاهی درستی داشته باشد بهتر می تواند رفتار آن‏ها را پیش بینی کند. بنابراین ما در این تحقیق در پی آگاهی از نگرش های دانشجویان نسبت به فعالیت های فرهنگی و هنری هستیم تا با استفاده از این آگاهی هایی که نسبت به نگرش آنان بدست می آوریم بتوانیم از نتایج حاصله در فرایند برنامه ریزی فرهنگی جهت غنای این فعالیت ها به نحو احسن سود جوییم. تعاریف متعددی از نگرش ارائه شده است که ما در اینجا به تعدادی از آن‏ها اشاره می کنیم:

  • ازدیدگاه اسمیت ، نگرش یک پیش آمادگی برای تجربه کردن و برانگیخته شدن برای عمل در یک جهت به شیوه ای قابل پیش بینی است.
  • ازدیدگاه کرچ، کراچفیلد، و بالاکی ترکیب شناخت ها، احساس ها و آمادگی برای عمل نسبت به یک چیز معین را نگرش شخص نسبت به آن چیز می گویند.
  • کرچ، کراچفیلد، بالاکی ، در تعریف دیگری نگرش را نظام با دوامی از ارزشیابی مثبت یا منفی، احساسات عاطفی و تمایل به عمل، مخالفت یا موافقت نسبت به یک موضوع اجتماعی می دانند.
  • از نظر راکیج ، نگرش سازمان با دوامی از باورهاست که حول یک شی یا موقعیت که فرد را آماده می کند تا به صورتی ترجیحی نسبت به آن واکنش نشان دهد.
  • آلپورت ، معتقد است که می توان در تعریف های ظاهرا متفاوت نگرش، فصل های مشترکی پیدا نمود. هرکدام از این تعریف ها به صورتی خصوصیت اصلی نگرش را آمادگی برای پاسخ دادن می دانند. نگرش به جای اینکه علنی و عملی باشد حالت درونی و آمادگی است. یعنی نگرش رفتار نیست بلکه پیش شرط رفتار است. نگرش ممکن است به صورت تمام درجات آمادگی از پنهانی ترین و مسکوت ترین عادات فراموش شده گرفته تا تنش ها و جنبشی که فعالانه تعیین کننده یک رشته رفتارهای در حال ظهور باشد.
  • گوردون آلپورت ، در بررسی خود درباره نگرش اشاره می کند که نگرش می تواند به عنوان یک گرایش و آمادگی برای پاسخ گویی مطلوب یا نا مطلوب نسبت به اشیاء، اشخاص و مفاهیم یا هر چیز ی تلقی می شود.

بنا براین تعریف، فرض های زیر مهم است :

  1. نگرش با رفتار رابطه دارد. شخص بر اساس نگرش خود نسبت به چیزی، این آمادگی را دارد که به گونه‏ای خاص رفتار کند.
  2. نگرش متغیر یک بعدی است که بستگی به احساس شخصی نسبت به موضوع دارد، آن احساس ناشی از التفات، علاقه و یا کشش و جاذبه است.
  3. نگرش، احساس نهفته در فرد است. پیامدهای نگرش را می توان مشاهده کرد لیکن خود آن قابل روئت نیست.

مایرز ، نگرش را واکنش ارزشیابانه ای خوشایند یا نا خوشایند به چیزی یا کسی تعریف کرده است که در باورها، احساس ها یا رفتارهای ارادی فرد منعکس می شود. نگرش عبارت است از یک حالت عاطفی مثبت و منفی نسبت به هر چیزی که می توانیم در ذهن خود منسجم کنیم. به عبارت دیگر ترکیب شناخت‏ها، احساس ها و آمادگی برای عمل نسبت به یک چیز معین را نگرش شخص نسبت به آن چیز می‏گویند ، نگرش دلایل بروز رفتارهای هر فرد می باشد .

یاسپرس ، درباره نگرش می گوید: نگرش آمادگی برای کنش یعنی آمادگی برای نوع ویژه ای از فعالیت می‏باشد. و می تواند نوعی جهت گیری مثبت یا منفی در برابر یک شئ، یک شخص، جمع ویژه ای از اشخاص، یک گروه باشد. وی در جای دیگر نگرش را باور ها، ادراک ها و مجموعه ای از آگاهی ها یا شناخت های مردم نسبت به یک پدیده تعریف می کند که افراد به کمک آن‏ها معنی و مفهوم رفتار و رویدادها را تفسیر می کنند.

روان شناسان اجتماعی، نگرش را نظامی دارای سه جزء زیر می دانند:

  1. عنصرشناختی، شامل دانش، اطلاعات، اعتقادات و باورها ی شخصی در باره ی موضوع یا شیءمشخص
  2. عنصر عاطفی: جنبه هیجانی و ارزشیابانه نگرش که تظاهر آن بصورت دوست داشتن یا نداشتن موضوع نگرشست
  3. عنصر رفتاری: تمایل به عمل و آمادگی برای نشان دادن واکنشی مثبت یا منفی به موضوع نگرش .

بر این اساس در تحقیق حاضر عنصر ادراکی در واقع همان درک دانشجویان از ضرورت اطلاعات فرهنگی و هنری است که نوعی نگرش در آن‏ها ایجاد می کند. عنصر عملی و رفتاری شرکت در برنامه های فرهنگی و هنری و عنصر ارزشیابانه در واقع، همان بعد ارزشیابی فایده است    .

منبع

جهان تاب،زینب(1393)، نگرش دانشجویان دانشگاه نسبت به فعالیت‏های فرهنگی و هنری، پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی، دانشکده علوم انساني و اجتماعي مازندران

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0