تعریف شاخص آموزشی

 نشانگرها وشاخص ها، ابزار اندازه گیری مورد استفاده در گردآوری داده ها برای عملکرد یک ملاک انتخاب شده هستند که برای توصیف و درک نظام آموزشی ضروری اند. شاید جامع ترین تعریف نشانگر را مشایخ ، به نقل از دایرة المعارف پژوهش های آموزشی، ارائه کرده باشد؛ بدین مظمون که نشانگر آموزشی، آماره ای مرتبط با سیاست های آموزشی است که به منظور فراهم آوردن اطلاعات درباره ی رتبه، کیفیت و عملکرد نظام آموزشی طراحی می شود. نشانگرها با نشان دادن نقاط قوت و ضعف نظام آموزشی، زمینه های لازم برای انجام بررسی های کیفی ومشاهدات عینی در نظام آموزشی را به وجود می آورند.

نشانگرهای آموزشي برنامه ملی آموزش برای همه:

نظام آموزش و پرورش با گروه وسيعي از كودكان لازم‌التعليم در حوزه‌هاي مختلف شهري و روستايي، دختر و پسر، مناطق محروم و برخوردار، گروه‌هاي متنوع اجتماعي، افراد آسيب ديده و…، در ارتباط است و براساس قوانين آموزشي مكلف به ارايه آموزش در دسترس و با كيفيت به همه گروه‌هاي ياد شده مي‌باشد. همچنين پس از جذب دانش‌آموزان به داخل نظام آموزشي، ناگزير از پايش وضعيت دانش‌آموزان از لحاظ بررسي وضعيت پيشرفت تحصيلي، ارتقاء به پايه يا دوره‌هاي بالاتر تحصيلي، جلوگيري از افت و ترك تحصيل و به پايان رساندن تحصيل در زمان مقرر نيز هست. از اين رو، دسترسي به نظام اطلاعات آماري مورد نياز براي برنامه‌ريزي مناسب قبل از ورود دانش‌آموزان به نظام آموزشي و در حين تحصيل در نظام آموزشي يكي از ابزارهاي اصلي براي تحقق موارد پيش گفته است. بخش آموزش و پرورش، علاوه بر استفاده از نظام‌هاي اطلاعات مديريت آموزشي كه در قالب آمارنامه‌هاي آموزشي، نتايج حاصل از سرشماري آموزشي و تحقيقات پيمايشي دسته‌بندي مي‌شود از نظام نشانگرهاي آموزشي نيز استفاده مي‌كند.

در فرآيند جمع‌آوري، پردازش و تحليل اطلاعات آماري بخش آموزش، داده‌ها اصلي‌ترين جزء محسوب مي‌شوند. داده‌هاي مورد نياز براساس پرسشنامه‌هاي طبقه‌بندي شده و به تفكيك اطلاعات مربوط به عوامل مختلف آموزشي جمع‌آوري مي‌شوند. سپس اين داده‌ها با قرارگرفتن در طبقه‌هاي بزرگ‌تر، اطلاعات آموزشي را تشكيل مي‌دهند. براي مثال، داده‌هاي مربوط به دانش‌آموزان دوره‌هاي مختلف تحصيلي به تفكيك دختر و پسر، مناطق جغرافيايي، آموزش دولتي و غيرانتفاعي، مدارس عادي و بزرگسال، دانش‌آموزان تيزهوش و استثنايي در داخل طبقه «اطلاعات دانش‌آموزي» دسته‌بندي شده و اطلاعات مورد نياز را براي انجام تحليل‌هاي مربوط در اختيار برنامه‌ريزان و كارشناسان قرار مي‌دهد. با وجود كاربرد گسترده داده‌ها و اطلاعات، محدوديت‌هايي نيز براي اين گروه آماري وجود دارد.

داده‌ها و اطلاعات در هر دو شكل خود، به صورت اعداد خام بيان شده و اطلاعات دقيق وضعيت يا عملكرد نظام آموزشي در يك حوزه مشخص را ارايه نمي‌دهند. داده‌هاي خام علاوه بر اينكه نيازمند طبقه‌بندي شدن آماري دارند، براي معنادار شدن نيازمند انجام عمليات تكميلي و محاسباتي نيز هستند تا بهتر بتوانند هدف وضعيت نظام آموزشي باشند. اين امر در نظام نشانگرهاي آموزشي و از طريق كنار هم قراردادن داده‌هاي گروه‌هاي مختلف اطلاعاتي و انجام عمليات رياضي براي معنادار كردن آنها تحقق مي‌يابد.ساوژه ، نشانگرهاي آموزشي را نتيجه فرآوري شده و محاسبه شدن عمليات رياضي بر گروه يا گروه‌هاي خاصي از داده‌هاي مرتبط با عملكرد نظام آموزشي می‌داند كه از كنار هم قرار گرفتن، معني مشخصي از وضعيت نظام آموزشي در يك حوزه پيدا مي‌كنند.

تاكنون دسته‌بندي‌هاي متعددي از نظام نشانگرهاي آموزشي به عمل آمده است كه پركارترين آنها مربوط به دسته‌بندي به عمل آمده توسط يونسكو است. اين دسته‌بندي، نشانگرهاي آموزشي را به شش گروه: دسترسي به آموزش، مشاركت در آموزش، كارآيي داخلي، نشانگرهاي منابع انساني، نشانگرهاي وضعيت سواد و نشانگرهاي منابع مالي آموزش، طبقه‌بندي مي‌كند. با تفكيكي كه نشانگرهاي ياد شده در حوزه‌هاي جنسيت، منطقه جغرافيايي و نوع آموزش پيدا مي‌كند، مجموع نشانگرهاي استاندارد در يك نظام در حدود 39 نشانگر است. همان طور که در خلال متن توضیح داده شد، اعلاميـه داكار اهداف مهمي از جمـله افزايش و گستـرش مراقبت و آموزش جامع در اوان كودكي، افزايش پوشـش تحصيلي، رسيـدن به آمـوزش كيـفي، پايان دادن به نـابرابري‌هاي جنسيـتي درآمـوزش،يادگـيري متنـاسـب با مهـارتهاي زنـدگي و ريشـه‌كني بيسـوادي را در چهـار گروه هـدف ؛ قبـل از دبستـان، آمـوزش پايه ابتدايي،راهنمايي، بزرگسالان و كودكان خارج از مدرسه مورد تأكيد قرار داده است.

با گذشت 10 سال از اجراي برنامه آموزش براي همه، به هدف آخر برنامه يادشده كه همان كيفيت آموزش است، نزديك مي‌شويم. ويژگي اصلي برنامه آموزش براي همه، با شرايط خاص آموزشي که در ايران از ابتداي سال 2000 به وجود آمده تا حدودي با كاهش شيب رشد دانش‌آموزي مواجه بوده است. يعني فرصت طبيعي كه روندهاي جمعيتي دانش‌آموزي در اختيار قرار مي‌دهد. بنابراين، آن‌طور كه در برخي از نشانگرهاي آموزشي ديده مي‌شود، بيان‌كننده کم مایه بودن جامعه هدف به‌ويژه در حوزه ارتقاي نشانگر باسوادي و بالابردن پوشش تحصيلي در آموزش پايه و…، است. بديهي است، برآيند همه اين ويژگي‌ها در نتيجه سياستگذاري‌هاي ويژه، استفاده از ابزارهاي خاص، تشريك مساعي و بالابردن همكاري‌هاي بخشي و بين‌بخشي است كه به نظر مي‌رسد، ضرورت بازنگري در سند ملي آموزش برای همه در زمينه سياستگذاري‌ها را مي‌طلبد. و از طریق بررسی شاخص های آن به شناخت علل و عوامل ضعف کارایی نظام آموزشی کشورمان در بعضی شاخص ها نائل آییم .

منبع

باقری،بابک(1391)،بررسی کارآیی درونی آموزش ابتدایی،پایان نامه کارشناسی ارشد،برنامه ریزی آموزشی،دانشگاه آزاداسلامی دزفول

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0