تعاریف و نشانه های هوش هیجانی

از هوش هیجانی به عنوان یک چشم انداز جدید به قابلیت های انسانی، تعاریف متعددی ارایه شده است. مایر و سالووی  به عنوان پیشگامان پژوهش در زمینه ی هوش هیجانی، با در نظر گرفتن آن به عنوان زیرمجموعه یی از هوش اجتماعی، آن را توانایی جمع آوری اطلاعات عاطفی به ویژه اطلاعاتی که شامل درک، تجزیه و تحلیل، فهم و نحوه ی کنترل هیجان است، می دانند. بعبارت دقیق تر، هوش هیجانی شامل چهار توانایی ذهنی است، که عبارتند از:

  • تشخیص، درک و ابراز هیجانی (توانایی تشخیص هیجانات در نقاشی، موزیک یا داستان).
  • توانایی تفکر هیجانی ( استفاده از عواطف و احساسات در تعقل و حل مسأله ).
  • فهم هیجانی (حل مسایل مربوط به عواطف و این که چه روابطی بین عواطف وجود دارد).
  • مدیریت هیجانی ( درک و فهم اصول مربوط به اقدامات اجتماعی بر روی عواطف و هیجانات و قانون حاکم بر نحوه ی کنترل آن در خود و دیگران) .

به طور کلی مایر و سالووی، هوش هیجانی را نوعی از پردازش هیجانی می دانند که شامل توجه به هیجان ها، ارزیابی صحیح و دقیق ازآن درخود ودیگران، نظم بخشی سازش یافته ی هیجانها وابراز مناسب آنها میباشد.در همین راستا گلمن هوش هیجانی را توانایی حفظ انگیزه، پایداری در مقابل ناملایمات، کنترل در مقابل تکانش ها، به تعویق انداختن کامیابی، همدلی با دیگران و امیدوار بودن می داند.از طرفی بارآن در تعریف خود از هوش هیجانی آن را دسته ای از مهارت ها، استعداد ها و توانایی های غیرشناختی می داند که توانایی موفقیت فرد را در مقابله با فشارها و اقتضاهای محیطی افزایش می دهد.

کوپر و ساواف، هوش هیجانی را بر حسب سواد هیجانی، تناسب هیجانی، عمق هیجانی و کیمیاگری هیجانی تعریف کرده اند. مراد از سواد هیجانی، دانشی است که فرد از ماهیت و کنش احساسات خود دارد، تناسب هیجانی،انعطاف پذیری وشدت احساسات وهیجانهاست.عمق هیجانی،استعدادی برای رشدوتقویت و یا عمق بخشیدن به هیجان ها و کیمیاگری هیجانی، توانایی استفاده از احساسات وهیجانها برای خلاقیت می باشد.تاکر ، با استفاده از نظرات مایر و سالووی، هوش هیجانی را توانایی درک عواطف خود و دیگران و تمیز بین آن ها، برای جهت دهی فکر و عمل تعریف کرد .لیزا گاردنر، در تعریف هوش هیجانی، معتقد است که هوش هیجانی توانایی فرد در شناسایی و ابراز هیجان ها در خود و دیگران است .

نشانه های ذهن هیجانی :

تنها در سال های اخیر , الگویی علمی از ذهن هیجانی پدیدار شده است که نشان می دهد اعمال ما تا چه اندازه منشا هیجانی دارند – اینکه چطور زمانی بسیار منطقی و لحظه ای بعد بسیار غیر منطقی هستیم- و اینکه هیجان ها, دلایل و منطق خاص خود را دارند شاید بتوان گفت بهترین ارزیابی های انجام شده درباره ذهن هیجانی به صورتی جداگانه از طرف پل اکمن , رئیس “لابراتورا بررسی کنش های متقابل بشری” در دانشگاه کالیفرنیا ، سانفرانسیسکو و سیمور اپستاین روانشناس دانشگاه ماساچوست ارائه شده اند . هرچند اکمن و اپستاین هر کدام بر شواهد علمی متفاوتی تکیه کرده اند ، اما آن دو در مجموع فهرستی اولیه از کیفیاتی ارائه کرده اند که هیجان ها را از دیگر اجزای زندگی عقلانی متمایز می سازند.

پاسخی سریع اما سست بنیاد :

عملکرد ذهن هیجانی بسیار سریع تر از ذهن فرد گراست .ذهن هیجانی بدون آنکه حتی لحظه ای درنگ  کند که چه می کند، مانند فنر از جا می جهد و دست به عمل می زند . نقطه تمایز ذهن هیجانی از واکنش سنجیده و تحلیل گرانه ای که مشخصه ذهن اندیشمند است ، سرعت عمل آن است. از نقطه نظر تکامل ، این سرعت عمل به احتمال زیاد در اتخاذ اساسی ترین تصمیمات به کار می آمده است و آن اینکه بلافاصله حواس خود را جمع کند و این سئوال که آیا من آن را بخورم یا آن حیوان مرا خواهد خورد در درجه بعدی قرار می گرفت . موجوداتی که برای سنجیدن این پرسش ها ، نیاز مند آن بودند که مدت زیادی درنگ کنند، احتمالا” چندان عمر نمی کردند تا ژنهای  کند کار خود را به نسل های بعدی منتقل سازند.

اعمالی که از ذهن سرچشمه می گیرند با قطعیت شدید و مشخص همراهند که حاصل  روش جاری و آسان گیر آنان در نگریستن به اطراف است که می تواند برای ذهن خرد گرا کاملا” مبهوت کننده باشد. پس از فرو نشستن گرد وغبار یا حتی در میانه ی راه ، متوجه می شویم که داریم  از خود می پرسیم “راستی چرا آن کار را کردیم ؟ که این سئوال نشانه ای از آن است که ذهن خرد گرا در حال آگاهی یافتن از آن لحظه است اما نه با سرعت ذهن هیجانی.

منبع

بنی فاطمه،بتول(1391)،سبک های حل مسئله وهوش هیجانی ،پايان نامه كارشناسي ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی تهران

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0