تعاریف خلاقيت

 مثل هر مفهوم نظری و انساني ديگر، تعريف خلاقيت نيز تابع گرايشات و برداشت هاي شخصي و مكتبي صاحبنظران است كه در مجموع مشابه به نظر مي رسند. بمنظور جلوگيري از طولاني شدن بحث، ذيلا به ذكر تعاريف خلاصه چند تن از مشاهير زمينه تحقيقات و منابع علمی خلاقيت اشاره مي گردد.

  • فرهنگ توصیفی اصطلاحات روانشناسی: تفکرخلاق تفکری است که مشخصه اصلی آن توانائی کنارگذاشتن فرض های غیرلازم و زایش افکاراصیل است .
  • استيفن رابینز:خلاقیت به معنای ترکیب ایده ها دریک روش منحصر بفرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده هاست
  • استین، پارنس و هاردینگ : خلاقیت همان چیزی است که به ایجاد یک کار جدید منجر می شود، که در زمانی به عنوان یک چیز قابل دفاع یا مفید یا خشنود کننده مورد قبول گروه قابل توجهی قرار گیرد.
  • مدنیک : خلاقیت عبارت از سازمان دادن به عناصر همخوانده به صورت ترکیبهای جدیدی است که به خواسته های خاص پاسخ می دهند یا اینکه به گونه ای مفید هستند .
  • فاکس: فرآیند خلاق به هر نوع فرآیند تفکری گفته می شود که مساله را به طریق مفید و بدیع حل کند.
  • هورلاک : خلاقیت در واقع همان شکل کنترل شده تخیل است که منجر به نوعی ابداع و نوآوری می گردد.
  • استرنبرگ : خلاقیت ترکیبی از قدرت ابتکار، انعطاف پذیری و حساسیت در برابر نظریاتی که یادگیرنده را قادر می سازد خارج از نتایج تفکر نامعقول به نتایج متفاوت و مولد بیندیشد که حاصل آن رضایت شخصی و احتمالا خشنودی دیگران خواهد بود.
  • لوتانز : خلاقيت به وجود آوردن تلفيقي از انديشه ها و رهيافت هاي افراد و يا گروهها در يك روش جديد، است .
  • فرانکن : خلاقیت رویکرد خلق یا تشخیص ایده ها و احتمالاتی است که در حل مسئله یا در ارتباطات انسانی و سرگرم کردن خود و دیگران مفید است،وی اضافه می کند که برای خلاق بودن، افراد باید قادر باشند که مسائل را از دیدی تازه بنگرند، احتمالات و جایگزینهای بدیع خلق نمایند .
  • هالپرن: خلاقيت توانائي شكل دادن به تركيب تازه اي از نظرات يا ايده ها براي رسيدن به يك نياز يا تحقق يك هدف می باشد .
  • تورنس : خلاقيت عبارت است از حساسيت به مسائل، كمبودها، مشكلات وخطاهاي موجود در دانش، حدس زدن، تشكيل فرضيه هايي در باره اين كمبودها، ارزشيابي و آزمايش اين حدسها و فرضيه ها و احتمالاً اصلاح و آزمودن مجدد آنها و در نهايت نتيجه گيري.
  • تورنس ،که تحت تاثیر چهارچوب نظری گیلفورد، است خلاقيت را مركب از چهار عامل اصلي مي دانند كه عبارتند از:
  • سيالي  : توانائي توليد تعداد بي شماري ايده در قالب تصوير با فرض پاسخ و عقیده در مورد آن.
  • ابتكار  : توانائي توليد ايده هايي كه از ايده هاي عادي و رايج متفاوت است.
  • انعطاف پذيري  : توانائي توليد انواع گوناگون و متنوع ايده ها در قالب تصوير و ارائه راه حلهای نو.
  • بسط : توانائي اضافه كردن جزئيات يا تكميل ايده هاي تصويري.

به زبان ساده می توان گفت : خلاقیت عبارت است از بکارگیری توانائیهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید . از مضامین بکار گرفته شده در تعاریف فوق چنین برمی آید که اولاً ماهیت خلاقیت به چگونگی تفکر انسان و نتیجه آن بستگی دارد و ثانیاً مشتمل بر یافتن راهها و روش های جدید و مؤثر می باشد. بنابراین بدون وجود سه ویژگی اساسی:

  •  ذهنی بودن
  •  نوبودن
  •  موثر بودن

نمی توان لفظ خلاقیت را بر یک فرآیند و فعالیت ذهنی و یا عملکرد اطلاق نمود.درحقیقت، از آنچه که ما به عنوان خلاقیت و تفکر خلاق  ازآن نام می بریم شامل یک فرآیند ذهنی و نتیجه نوع فکرانسان است یعنی چیزی که چگونگی فعالیت فکری فرد و نتیجه آن است بعبارتی خلاقیت تفکری است که شامل نگرش نو و ایده های بکر می باشد. بديهي است خلاقيت مثل هر مفهوم ديگر ذهني، تعاریف مختلفی از اصطلاح خلاقیت ارائه شده است. پيچيدگي و دشواري شناخت ماهيت، تعريف و كاركرد خلاقيت، بيشتر ناشي از ماهيت غامض كنشهاي مغزي است .

منبع

بهرمان،حسین(1393)،  رابطه عزت نفس وخلاقیّت با تعصّب، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی هرمزگان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0