تروریسم درجهان امروز

انجام فعالیتهای تروریستی در اکثر موارد با هدفهای سیاسی توسط برخی گروهها و سازمانهای تروریستی به اجرا در آمده است.برخی از نویسندگان، اسلام را زاییده تروریسم دانسته و تلاش کرده اند تا آموزه های اسلامی را عامل ایجاد تروریسم معرفی نمایند، در حالی که دین انسانی نمی تواند ضد انسانی باشد. اسلام دین زندگی است و هرگز شعار مرگ نمی دهد، علت رشد تروریسم را باید در نابسامانی های اجتماعی، تبعیض اقتصادی، فشار قدرت های جهانی و مناسبات نابرابر در جهان امروز دانست. اسلام دین صلح، عدالت، سلامت، امنیت و کرامت انسانی است و واژه هایی معادل ترور، خشونت و ارعاب با روح اسلام بیگانه است.بعد از جنگ سرد، بخصوص پس از حوادث یازدهم سپتامبر 2001 میلادی، بدون شک تروریسم یکی از اصلی ترین مباحث مورد توجه جهانیان است. بهر ترتیب سازمانهای تروریستی با توجه به هدفها و تمایلات خود پیگیر ایجاد تغییراتی در حوزه سیاسی جهان هستند و هر کدام از این گروههای خرابکار و خشونت طلب برای خود یکسری اهداف کوتاه مدت و بلند مدت قرار داده اند. ترورسیم جزء واژگانی است که در دنیای کنونی تعریف مشخصی در مورد آن وجود ندارد. و افراد برمبنای میزان فهم خود و همچنین برداشتی که از این واژه دارند دست به تعریف و تبیین آن می زنند.

واژگانی از قبیل ترور، تروریست و تروریسم در عصر کنونی دارای بار معنایی منفی هستند که نتایج این اعمال خشونت بار تاثیرات مخربی بر اذهان و افکار عمومی جهانیان گذارده است و در طی این اقدامات خرابکارانه جان میلیونها انسان در خطر قرار گرفته است، از این رو باید با شناخت دقیق این حوادث هنجارشکنانه راههای کنترلی با آن را جستجو و بیابیم و از این طریق با برنامه ریزی مناسب و در پیش گرفتن اقدامات کنترلی از دستیابی آنها برای رسیدن به اهداف و مقاصدشان جلوگیری به عمل آید، در تعریف لفظی واژه تروریسم، به طور خلاصه می توان گفت که تروریسم به معنی ترس، ترساندن و وحشت است و تعریف موجود عبارتست از، هر نوع استفاده یا تهدید به استفاده از خشونت غیرقانونی، به منظور ایجاد جو رعب و وحشت، برای تحت تاثیر قراردادن یا تسلط بر فرد یا مجموعه ای از افراد و یا خشونت کل جامعه.تروریسم ،عنوانی است که برای خشونت افراد، گروهها و دولتهای بدون حمایت قویترها به کار می رود. سازمانهای تروریستی متناسب با اهداف و خواسته هایشان بر تغییر رژیم، تغییر منطقه و زمین، تغییر سیاسی، کنترل اجتماعی و حفظ وضع موجود متمرکز می شوند.

برای نخستین بار واژه ترور به معنای ترساندن، ترس و وحشت در فرانسه برای توصیف حکومت ترس و وحشتی که در سالهای 1789 تا 1794 در آن کشور حاکم بود بکار رفت.

ترور در لغت، در زبان فرانسه، به معنای هراس و هراس افکنی است و در سیاست به کارهای خشونت آمیز و غیر قانونی حکومتها برای سرکوبی مخالفان خود و ترساندن آنها ترور می گویند و نیز کردار گروههای مبارزی که برای رسیدن به هدف سیاسی خود دست به کارهای خشونت آمیز و هراس انگیز می زنند ترور نامیده می شوند.هر چند تلاشهایی برای تعریف تروریسم به عمل آمده است ولی نمی توان تعریفی را یافت که مورد اجماع همه اندیشمندان علوم سیاسی باشد.

پاول پیلار، تروریسم را اینگونه توصیف می نماید :

خشونت از پیش طراحی شده، با جهت گیری سیاسی است که علیه اهداف غیرنظامی از سوی گروههای خرده ملی و عوامل مخفی که معمولا برای تاثیرگذاری بر مخاطبین به کار گرفته می شود .

در لغتنامه دهخدا نیز، تروریسم به معنای اصول حکومت، وحشت و فشار تعریف شده است، در دیگر فرهنگ های فارسی نیز تروریسم به معنی نرم آدم کشی و تهدید و خوف و وحشت در میان مردم برای نیل به هدف های سیاسی، و یا برانداختن حکومت و در دست گرفتن زمام امور دولت، یا تفویض آن به دسته دیگری است که مورد نظر می باشد.

درکتاب فرهنگ معاصرفارسی نیزاینگونه ترور و تروریسم را شرح می دهد که ترور به معنای اقدام پنهانی وغافلگیرانه برای کشتن کسی و در تعریف تروریسم بیان می دارد که به کارگیری ترور به عنوان شیوه عمل برای دست یافتن به هدف .عمید، نیز در فرهنگ فارسی خود ترور و تروریسم را اینگونه توصیف می نماید :

ترس زیاد، بیم، هراس، خوف، وحشت، کشتن و از بین بردن مخالفان و ایجاد رعب و وحشت میان مردم را معنای ترور می داند و از سویی در معنای تروریسم اینگونه بیان می دارد که روش کسانی که آدمکشی وتهدید مردم وایجاد خوف و وحشت را به هر طریقی که باشد برای رسیدن به هدفهای سیاسی خود از قبیل تغییر حکومت یا دردست گرفتن زمام امور لازم و مباح می دانند.

در واقع واژه تروریسم به مفهوم بکارگیری خشونت و تهدید با انگیزه سیاسی می باشد. و در حالی که هر چند تروریسم موضوع تازه ای نیست و از گذشته های دور مطرح بوده ولی در دهه های اخیر و موکدا در سالهای اخیر از اهمیت زیادی برخوردار بوده است.

اعمال خشونت و زور، تعقیب اهداف سیاسی، ایجاد وحشت وترس، تهدید واکنش های پیش دستانه آماج خشونت و سازمان یافتگی خشونت از ویژگیهای تروریسم است ،واژه تروریسم که از زبان فرانسوی به زبان فارسی و دیگر زبانها راه یافته، از ریشه لاتین به معنی احساس ترس است، به طور معمول در فرهنگها ترور را کلمه ای ماخوذ از زبان فرانسه و به معنی قتل سیاسی به وسیله اسلحه توضیح داده اند.

برخی تروریسم را عملی فردی دانسته اند و برخی اقدامی اجتماعی، جمعی آن را یک اقدام سازمان یافته گروهی و حساب شده معرفی می کنند و جمعی دیگر آن را ناشی از احساسات و عواطف جریحه دار شده یا عقده های فروخورده می شمارند. عده ای آن را یگانه احقاق حق مظلومان و ستم دیدگان پنداشتند، در حالی که عده ای دیگر آن را ظلم و تجاوز به حقوق دیگران دانسته و مستحق شدیدترین مجازاتها شمرده اند، حتی بعضی تا حدی پیش رفته اند که تروریسم را جنایتی علیه بشریت دانسته و خواستار دادرسی تروریستها در دادگاه بین المللی لاهه شده اند.در واقع اصل کلمه ترور عبارتست از  terrere (ترساندن) و Deterrere (ترساندن از)، که از زبان لاتین  ters مشتق شده است، در عربی واژه ارعاب یا تروریسم به معنای ترس و ترساندن و مصدر آن رعب است. الگوی نظام یافته از رفتار خشونت آمیز که به نوعی طراحی شده است تا جمعیتی مورد تهدید واقع شوند و بدین ترتیب سیاستهای دولت خاصی تحت تاثیر قرار گیرد و همچنین اقدامات نهادینه ولی نامعمول که به منظور تاثیرگذاری بر رفتار سیاسی خاصی انجام می گیرد و همواره با کاربرد تهدید یا خشونت همراه است و استفاده از زور، خشونت یا تهدید به منظور نیل به اهداف سیاسی از طریق ایجاد رعب و وحشت، ارعاب و قوای قهریه و در نهایت تقریبا ارتکاب هرعملی غیر قانونی که برای نیل به اهداف سیاسی صورت پذیرد را تروریسم می نامند .

انور خامه ای،  تروریسم را اینگونه تعریف می کند :

تروریسم یعنی اقدام غیرمشروع و توطئه آمیز برای کشتن یک یا چند انسان با نیت سیاسی یا به خاطر نیل به هدفهای سیاسی معین .

دولتها در قوانین خود معیارهای جداگانه ای برای تفکیک جرایم در نظر می گیرند که با مفاهیم بین المللی متفاوت است، دولتها اغلب موارد از اینگونه واژه ها و مفهوم آن  تعابیر و تفاسیر متعدد می کنند، مطابق با منافع دولتها، هر دولتی در تعریف تروریسم محتاطانه عمل نموده و بر طبق همان منفعت و مصلحت خود از تروریسم تعریفی به دست می دهد.در نظام های حقوقی داخلی نیز تعاریف متعددی از تروریسم به چشم می خورد و حتی در بیشتر آنها، اقدامات تروریستی عنوان مجرمانه مستقلی محسوب نمی شوند، بلکه تحت عناوین کیفری دیگری هم چون قتل، آدم کشی با آن برخورد می شود، لذا دولتها بر سر تعریف مفهوم تروریسم از دیدگاه حقوقی وفاق ندارند و درک صحیح از معنا و حوزه شمول تروریسم در حقوق داخلی مشخص نیست.

همه این تعاریف، در برگیرنده معیارهای مشترک هستند که مهمترین آنها عبارتند از :

  1. استفاده از خشونت به عنوان تاکتیکی برای ایجاد ارعاب توسط تروریستها.
  2. استفاده ازغافلگیری که به تروریستها فرصت می دهد تا زمان و مکان حمله خود را انتخاب کنند.
  3. نشانه تروریسم، شهروندان غیر نظامی می باشد .
  4. انگیزه اقدام تروریستی، سیاسی یا مذهبی است .
  5. هدف تروریسم،ارعاب حکومت یا جامعه است .
  6. فرد یا گروه تروریست، دولتی و غیردولتی است، عمل تروریستی علیه فرد یا مجموعه ای از افراد و یا کل جامعه صورت می گیرد .
  7. اقدام تروریستی،اقدامی غیر قانونی است.

برخی از نویسندگان حقوق و روابط بین الملل معتقدند تروریسم به معنای استفاده از خشونت برای دستیابی به اهداف روانی و نه نظامی به شکل کلاسیک می باشد، یعنی تروریست به دنبال اهداف مشخص نظامی یا بر پایی یک سازمان نظامی نیست، بلکه در تلاش است اعتماد به نفس و ثبات جامعه مشخصی را سلب کند.تروریسم یک پدیده جدید نیست، ولی تهدیدات آن متفاوت از گذشته است، عصری که در آن زندگی می کنیم دوره ای است که تروریستها می توانند به سلاحهای کشتار جمعی دست یابند و کل جامعه جهانی را به خطر بیندازند، از این روی دو موضوع را در ارائه هر نوع تعریف حقوقی پیرامون تروریسم باید در نظر داشته باشیم که عبارتند از :

  1. تعریف بدون غرض ورزی یا بی طرفانه از تروریسم در میان دولتها وجود ندارد، بسیاری ازکشورها در برخورد با این پدیده احتیاط می کنند و منظور از تعریف بی طرفانه این است که تعریف جامع تروریسم باید برای همه دارای درک یک مفهوم و ماهیت باشد.
  2. دولتها تلاش می کنند از برخی گروهها حمایت به عمل آورند، این گونه پشتیبانی ها از گروههای مبارز که دست به خشونت می زنند، تعریف تروریسم را با دشواری مواجه می کند، اگر در حقوق تعریف کاملی از تروریسم ارائه شود، در آینده رویه دولتها مطابق با تعریف مزبور خواهد بود.

علیرغم شکست سازمان ملل متحد در ارائه تعریفی کاربردی از تروریسم، برخی کشورها به توافقات دوجانبه و چندجانبه مهمی در خصوص تعریف تروریسم و اجبار به تعقیب یا استرداد مجرمین دست یافته اند، برای نمونه می توان به کنوانسیون اروپایی استرداد مجرمین اشاره کرد، اینگونه توافقات منعکس کننده اعتقاد مشترک طرفهای قرارداد در مورد حملات تروریستی است.

دشواری تعریف تروریسم، تا حدودی از آنجا سرچشمه می گیرد که تنها یک نوع تروریسم نداشته و نداریم، گونه های مختلفی از آن وجود داشته و دارد که اغلب ویژگی های مشترک چندانی با هم ندارد.

از سویی مطلع شدن از انواع تروریسم نیز خالی از لطف نخواهد بود :

 تروریسم دولتی: در آن سازمانهای دولتی و حکومتی خود به کشتار شهروندان خود می پردازد، در این خصوص می توان به عملکردهای رژیم های مستبد و دیکتاتور علیه شهروندان خودشان اشاره نمود.

 تروریسم بین الملل: در آن تروریست ها با حمایت برخی از دولتها اقدام به عملیات تروریستی در کشورهای دیگر می نمایند. از جمله اینگونه عملیات تروریستی می توان به تسلیح فالانژهای لبنانی از سوی صهیونیست ها علیه مردم لبنان.

 تروریسم محلی: در آن تروریست ها در داخل کشور خود بر علیه حکومت خود دست به عملیات تروریستی می زنند.

 تروریست های چند ملیتی: که تروریست ها از ملیت های مختلف در کشورهای دیگر اقدام به عملیات تروریستی می کنند.

تعریف تروریسم در حقوق بین الملل باید پنج ویژگی مهم را حفظ کند:

  1. جنبه خشونت آمیز ترور
  2. قصد و نیت انجام فعلی
  3. نشانه و هدف یک اقدام یا انجام فعلی
  4. جهت فعل یا ترک فعل
  5. میزان و شدت خشونت

در واقع حقوق بین الملل برای تبدیل دنیا به بهشت ایجاد نشده بلکه هدف آن جلوگیری از وارد شدن دنیا به جهنم است. وقوع عملیاتهای تروریستی بعد از جنگ جهانی دوم توجه دولتها، مردم و محققین را به این پدیده جلب نموده است، بخصوص شرایط خاصی که بعد از جنگ به وجود آمد از جمله ضعف قدرتهای استعماری و استقلال طلبی مستعمرات باعث شد انگیزه های روشنی برای اقدامات تروریستی شکل گیرد، بسیاری از ملتها از شرایط حاکم پس از جنگ ناراضی بودند و همین محیط مناسبی برای ارتکاب خشونت فراهم آورد.باید اذعان داشت یکی از مهمترین چالشهای فراروی جامعه جهانی و حقوق بین الملل مسئله تروریسم و ارائه تعریف مناسبی از آن است.

احتمالا نمی توان هیچ تعریفی از تروریسم به دست داد که همه انواع مختلف این پدیده را که در طول تاریخ نمود یافته در بر گیرد.

برخی معتقدند تروریسم ازمباحث حقوق داخلی بوده که در داخل مرزهای ملی رخ میدهد و راه مقابله با آن حقوق داخلی است، در حالی که برخی دیگر از کشورها معتقدند، تروریسم از نظر بین المللی و حقوقی فاقد ضمانت اجرا بوده ولی از لحاظ سیاسی، دارای ضمانت اجرا است.

منبع

میرزاپور،رسول(1393)، نقش مباني فكري و عقيدتي القاعده در اقدامات تروريستي درجهان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روابط بین الملل،دانشگاه آزاداسلامی زنجان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0