تحول نقش مديريت در سازمانهای فرايند محور چگونه میباشد؟
در شناخت طبيعت مديريت، دو پرسش اساسی بايد مطرح شود. يکی اينکه «مديران چه چيزی را مديريت می کنند؟» و ديگری «چرا مديران به امر مديريت می پردازند؟ديدگاه سنتی اين است که مديران کارهايی راانجام می دهند که از عهده کارکنان برنمی آيد. در آن ديدگاه، کارگران افرادی ساده، غيرقابل اعتماد از لحاظ انجام درست کار، و به نسبت درخصوص دانش لازم درمـــورد کار کم سواد هستند و بايد توسط مديران رهبری شوند. چنانچه کارکنان را فاقد توانائيهای ذهنی لازم برای انجام کارهای پيچيده بدانيم و وظيفه اصلی ايشان را پرداختن به کارهای مشخص و يکنواخت به حساب آوريم، در آن صورت نقش سـرپرستان و مديران در سازمان آشکار می شود. آنها تنها افرادی کليدی هستند که کارهای شرکت را به سامان می آورند و مسئول درست انجام يافتن فعاليتها هستند. بنابراين، بخشی از وظايف مدير، کنترل، بخشی سـرپرستی و بخشی نيز دايه گری بود. اين نسخه ای بودكه برای مديران سنتی می پيچيدند و اداره ها، واحدهای تشکيل دهنده سازمان بودند. همه نقشهای مديريتی برپايه اين لايه های اداری پياده می شد.ولی در سازمانهای فرايند محور، اين ديدگاه جايی ندارد. کارها ی ساده که نيازمند به سر پرستی مستقيم هستند در سازمانهای فرايندمحور حالت پيچيده و گسترده ای به خود می گيرند که تنهاسرپرستی درحدکلی وبنيادين را طلب می کنند. کارکنان واحدهای فرايند محور بايدتوان انجام کارهايی را داشته باشند که نيازمند به درک، خودمختاری، پذيرش مسئوليت وتصميم گيری هستند . چنين کارکنانی به سرپرست احتياج ندارند،بنابراين مفهوم سنتی سرپرست ومدير از بين می رود. سازمانهای به گونه ای طراحی شوند که توجه به مشتری وتامين ارزشهای مورد نظر وی اساس کار باشد، چنين مفهومی بايد به هدف اصلی مديريت تبديل گردد. بنابراين،مديران سنتی بايدعهده دارنقش تازه ای شوند که صاحب کار ياصاحب فرايند عنوان گرفته است. چنين فردی نه مسئول انجام وظايف يک اداره، بلکه در پی اجرای سراسری فعاليتهای سازنده يک فرايند است. توجه داشته باشيد که برخلاف مدير يک طرح يا پروژه که به طور موقت زمينه اجرای يک فرايند را آماده می کند، نقش صاحبکار وکار او پيوسته و دا ئمی است. در ضمن با گماشتن صاحبکار نبايد پنداشت که همه مسئوليتها تنها متوجه اوست. درفعاليتهای فرايند محور همه افراد خود را مسئول کل کارو فرايند می دانند و بدان گونه عمل می کنند.روشن است که در آغاز روی آوردن سازمان به فرايند محوری، مسئوليت صاحب فرايند بيشتر است. رفته رفته و با جا افتادن افراد در جريان امور، هرکدام سهم بيشتری از صاحبکاری يا صاحب فرايندی را به خود اختصاص خواهند داد. توجه داشته باشيدکه مديريت در مفهوم تازه اش اداره واحدها، بودجه و افراد نيست، عمده کار، مديريت فرايندها است.
منبع
باحور ،ناصر (1369)،بررسی تاثیر مدل سازی هدف گرای فرایندهای سازمانی با رویکرد تقسیم و غلبه در آموزش پرورش ،پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت ،دانشگاه آزاد اسلامی نراق
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید