تئوری های طراحی سازمان
دو نگاه عمده به طراحی سازمان که بهصورت گستردهای پذیرفته شدهاست بیان میشود:
- تئوریهای عمومی طراحی سازمان که یک ساختار ایدهآل در هر شرایطی را معرفی مینماید
- ئوریهای اقتضایی طراحی سازمان، که بیان میکند انتخاب طراحی سازمان به عوامل درونی و بیرونی سازمان بستگی دارد.
تئوریهای عمومی طراحی سازمان
دو نوع ساختار سازمانی متضاد بهعنوان رویکرد عمومی برای همه سازمانها بیان شدهاست. این دو نوع ساختار، تفاوت گستردهای در میزان ساختار رسمی دارند. در مطالعات سنتی، برنز و استالکر در ابتدا ساختار مکانیک و ارگانیک را بیان نمودند. بر اساس مشاهدات صورت گرفته در بیست شرکت انگلیسی، آنها به این نتیجه رسیدند که محیط بیرونی ارتباط نزدیکی با ساختار درونی سازمانی دارد. زمانی که محیط بیرونی پایدار باشد، درون سازمان به وسیله قوانین، رویهها و سلسله مراتب اختیار کنترل میشود. اکثر تصمیمات مدیریتی در سطح مدیران ارشد گرفته میشود و تمرکز قدرت بسیار زیاد است. برنز و استالکر این ساختار را مکانیک نامیدند.همچنین آنها دریافتند كه در محیطهایی كه به سرعت تغییر میكردند، سازمانها ساختارهای دقیق نداشتند. این سازمانها، انعطافپذیر بوده و پویایی داشتند. در این سازمانها، معمولا قوانین و مقررات به صورت نوشته وجود نداشت؛ سلسله مراتب اداری مشخص نبود و سیستم تصمیمگیری غیر متمركز بود. برنز و استاكردر مورد آنها، اصطلاح سیستم سازمانی ارگانیكی را بهكار بردند.در ساختارهای ارگانیكی، تأكید بر روابط موازی (افقی) به جای روابط عمودی است؛ نفوذ در آنها به جای اینكه بر مبنای اختیارات ناشی از پست سازمانی باشد، براساس مهارت و دانش صورت میگیرد؛ مسئولیتها به جای اینكه صرفاً بر اساس شرح شغل باشد، به صورت انعطافپذیر تعریف شده و به جای صدور دستورات، روی مبادله اطلاعات تأكید میشود.به زعم برنز و استاكر، مؤثرترین ساختار، ساختاری است كه خود را با الزامات محیط تطبیق دهد؛ یعنی ساختار مکانیکی در یك محیط با ثبات و مطمئن، قابل استفاده است و ساختار ارگانیك در یك محیط متلاطم و دارای تغییر زیاد بهكار میرود.برخی از صاحبنظران معتقدند كه وجه تمایز سازمانهای موفق از سایر سازمانها آن است كه سازمانهای موفق، از توانایی بیشتری برای پاسخگویی سریع به چالشهای تكاندهنده محیط در حال تحول امروز، برخوردارند. بروز تغییرات سریع در محیط، بر ضرورت آمادگی برای تعدیل طرح سازمانی میافزاید. مدیران بصیر به استفاده از طرحهایی تمایل دارند، كه ضمن تعهد به تحقق هدفهای مهم عملكردی، سرعت و انعطاف سیستم در پاسخگویی را افزایش میدهند.مديريت مكانيكي شيوهاي از مديريت است كه سازمان را در حال ايستا نگه ميدارد ساختار آن را تحكيم ميبخشد، اما مديريت ارگانيكي شيوهاي است كه كليه افراد سازمان را به صورت واحد زنده و متأثر از يكديگر در نظر ميگيرد. در اين روش، مدير آزادي عمل به افراد اعطا ميكند و افراد بهطور مستقل روش كار را انتخاب ميكنند. يكي از ويژگيهاي بارز سازمانهاي ارگانيكي مشاركت افراد در كليه امور سازمان است كه اين امر باعث تقويت و پرورش روحيه خلاقيت وكارآفرينی كاركنان ميشود، كه خود عامل مهم در بهبود و بازسازي سازمان است. برنز يكي از ضعفهاي مهم ساختار مكانيكي را اينگونه بيان ميكند، كه در سازمانهاي مكانيكي روال معمول براي رسيدگي به موضوعي كه خارج از حدود وظایف يك نفر قرار ميگيرد ارجاع آن به يك كارشناس مربوط و يا سپردن آن به يك مافوق است.برنز و استاكردر جواب اين سؤال كه تحت چه شرايطي به كارگيري ساختار ارگانيك بر ساختار مكانيكي ارجحيت دارد معتقدند كه ارجحيت يك ساختار بر ساختار ديگر بستگي به موقعيت دارد، همچون:
- هر قدر كه افراد در سازمان از تواناييهاي فكري و ذهني بيشتري برخوردار باشند به همان اندازه ساختار ارگانيك مناسبتر خواهد بود.
- هر قدر محيطي كه سازمان درآن واقع شده است دچار تغييرات بيشتر و سريعتر باشد به همان اندازه به اهميت انعطافپذيري در ساختار ارگانيك افزوده ميشود.
منبع
جعفری پور ،علی (1393) ،بررسی رابطه همسویی بین مشخصه های محیطی کسب و کار ،اولویت های رقابتی و ساختار زنجیره تامین با عملکرد کسب و کار ،پایان نامه کارشتاسی ارشد مدیریت بازرگانی ،دانشکده علوم اداری و اقتصادی دانشگاه فردوسی مشهد
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید