تئوری روش دوسا
توانبخشی روانی – حرکتی
آنچه که در برنامه توانبخشی روانی مطرح میشود در واقع تعریفی جدید از بدن مغز و حرکت است که خود بهخود باعث میشود چهارچوب تکنیکهای درمانی مطرح شده در دیدگاه توانبخشی روانی معرفی گردد. در این دیدگاه اعتقاد بر این است که فرایندهای فیزیولوژیکی و روانشناختی بدن انسان به حدی به یکدیگر وابسته هستند که یکی را بدون دیگری نمیتوان در نظر گرفت و این موضوعی است که ارگانیسم انسان را بی نهایت از نظر ساختار و عملکرد پیچیده میکند .
توانبخشی روانی ژاپنی به روش دوسا
توانبخشی روانی و یا بعبارتی توانبخشی روانشناختی ژاپنی دوسا ، یک فرایند کلیست که شامل فعالیتهای روانی – داخلی حرکات بدنی میشود وهو به معنی متد وروش است. فرآیند دوسا- هو را میتوان به دو بخش تقسیم نمود. بخش روانشناختی شامل اراده وتلاش وبخش فیزیولوژیکی شامل حرکات بدنی ووضعیت بدنی.
اصول حرکت از دیدگاه دوسا
سیستم کنترل رفتار بشر بر اساس پردازش اطلاعات است. ابتدا اراده عمل حرکتی به وسیله تحریک حسی، اما بوسیله نیازها رخ میدهد. اراده ممکن است از یک تصور هدف یا از یک حرکت بدنی با یک فرایند از حرکت بدنی و طرح اجرای هدف تشکیل شود. تلاش واقعی و اراده برای حرکت واقعی بدن ضروری است. در نتیجه چنین تلاش مناسبی حرکت بدنی به دنبال یک تصور هدف اساسی و حسهای بینایی حرکت و غیره ظاهر میشود. در نتیجه چنین ترکیبی حرکت بدنی مطابق اراده اولیه اجرا میشود. در فرایند تلاش هدفگرای مراجعه کننده، آموزشدهنده قادر است ذهن مراجعهکننده را فعال کند و فعالیتش را در سرتاسر تجربه هدفگرای دوسا تسهیل کند.در این روش تمرینات بصورت فرد به فرد بین مراجع و درمانگر صورت میگیرد. درمانگر الگوی مناسبی از حرکات بدنی را به مراجع ارائه داده و مراجع با تلاش هدفدار خود سعی بر انجام آن حرکت میکند و عملاً حرکت را تجربه مینماید. بدین ترتیب نه تنها ذهن مراجع فعال میشود، بلکه حس همکاری نیز در او برانگیخته شده و ارتباطات انسانیاش تقویت میگردد. لذا در روش دوسا، تکنیکها فعالیتهای کمکی هستند که به مراجع کمک میکنند تا تجربه جدید از حرکت بدن داشته باشد .
با تجربه جدید دوسا، چشم مراجع به دنیای جدیدی باز میشود که خود، دریچهای است بهسوی خودباوری و اعتماد به نفس. روش درمانی دوسا، به منظور حذف تنش عضلانی شدید و نامناسب که الگوی ارائه شده برای حرکت بدنی را مختل میکند، شروع شد. آموزش آرمیدگی بر اساس قانون کنترل عملیات خود توسط آرمیدگی تدریجی جاکوبسن صورت گرفته که در ابتدا با هیپنوز و سپس بدون آن و به مدت ده سال به کار برده شده است. بر اثر کاهش چنین تلاشهای عضلانی نامناسبی و به واسطه برنامههای درمانی، بسیاری از مراجعین بدون سختی زیاد قادر به حرکت راحتتر و موفقتر خود با اراده خود بودند. اما از آنجائی که برخی از مراجعین دیگر در اثر آموزش آرمیدگی دارای چنین تجربهای از بدن خود نبودند لذا نیاز به یک روش درمان جدید احساس شد. بنابراین در دوسا– هو درمانگر از مراجع میخواهد تا بکوشد عضلاتش را آرام کند ؛خودآرمیدگی و یا خودش بدنش را حرکت دهد. در روش دوسا یک فرایند بسیار ضروری وجود دارد که در آن بیمار سعی در شناسایی حرکات ارادی بدن خویش دارد. او باید در آن واحد بر درمان و کنترل دو نوع اطلاعات تلقین شده بپردازد که شامل نیم حلقه ی اول وابران که در بر اساس اراده خود در بدن خود عمل کرده و در نیم حلقه دوم که او از طریق آن، از نتایج عملکرد خویش آگاهی می یابد، است . وقتی مراجع برای انجام دادن الگوی اساسی تکلیف حرکتی که توسط درمانگر ارائه شده است تلاش و کوشش میکند، کاملاً طبیعی است که در همان زمان و همراه این الگوی اساسی نوع دیگری از تنش و جنبش و حرکت، در بدنش ایجاد شود البته در موارد بسیار نادر این تنش و جنبش همراه با الگوی اساسی ممکن است برای انجام الگوی اساسی حرکت مفید باشد اما در اغلب موارد در الگوی حرکتی، اختلال عمل یا اشکال ایجاد مینماید. بهمنظور بهبود مشکلات حرکتی در افراد اتیستیک شرایطی لازم است که در آن مراجع بتواند بر تنشها و جنبشهایی که همراه الگوی اساسی حرکت دوسا به وقوع میپیوندد و با تلاش ناخودآگاه ایجاد میشود، از طریق تلاش آگاهانه فایق آید؛ درمانگر در ایجاد چنین شرایطی به مراجع کمک میکند؛ لذا، برای درک الگویی که فرد جهت انجام تکلیف حرکتی اراده کرده است مراجع بایستی در هر لحظه از فرایند دوسا کنترلی مناسب داشته باشد که با فعالیت به دو طریق صورت میگیرد: یکی تلاش خودش برای ایجاد الگوی حرکت بدن بعنوان اطلاعات پیشخوراند و دیگری تشخیص حرکت واقعی بدن بعنوان تأثیر تلاش خود بصورت اطلاعات پسخوراند.
منبع
نادری،سارا(1393)، اثربخشی روش دوسابرنظریه ذهن درکودکان مبتلا به اتیسم،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی علامه طباطبایی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید