برنامه های مداخله ای برای کودکان طلاق

برای اینکه مداخله‌های درمانی برای این دسته از کودکان با موفقیت صورت گیرد متخصصان  می بایست از برنامه‌هایی استفاده کنند که از لحاظ میزان کارائی و اثر بخشی مورد حمایت پژوهش های تجربی قرار گرفته باشد. شواهد پژوهشی حاکی از آن است که برنامه های CODIP و NBP برای این دسته از کودکان و نوجوانان دارای اثر بخشی بیشتری بوده و حمایت‌های تجربی بیشتری را کسب کرده‌اند. در هر دو برنامه که در ادامه به تشریح آنها خواهیم پرداخت، از شیوه های شناختی – رفتاری به منظور یاری رساندن به کودکان جهت بررسی و کشف احساسات و واکنش هایشان نسبت به طلاق استفاده می شود. با توجه به نوع شرکت کنندگان، این برنامه ها می تواند در موقعیت های مختلفی نظیر مدارس، انجمن ها، مراکز مذهبی و کلینیک ها مورد استفاده قرار گیرد. هدف اصلی تمام برنامه های گروهی برای کودکان طلاق این است که با ایجاد یک فضای امن و راحت برای آنها در کنار سایر همسن و سالانشان بتوانند عواطف و واکنش هایشان رانسبت به طلاق بیان کرده و سوء تفاهمات پیشین را در این زمینه از بین ببرند و همچنین مهارت های مقابله ای لازم جهت فائق آمدن بر عواطف منفی و مشکلات غیر قابل حل را بیاموزند.

برخی از موانعی که رهبران گروه در تشکیل چنین گروههایی با آن مواجه هستند عبارتنداز: شناسائی و ثبت نام از اضای گروه و نیز کسب رضایت والدین مبنی بر شرکت کردن کودکان در این برنامه ها. به منظور ثبت نام کردن وگزینش اعضای گروه در مدارس، پیشنهاداتی توسط کوری و کوری،ارائه شده است که می تواند به همین نحو در سایر زمینه ها نظیر مراکز مذهبی و کلینیک ها نیز مورد استفاده درمانگران قرار گیرد که برخی ار آنها عبارتند از: نصب پوستر و آگهی در مجامع عمومی، درج مقاله ها و آگهی در روزنامه ها، تماس با پرسنل مدارس و … در ادامه به برخی از مهمترین برنامه هائی که برای کودکان طلاق طراحی شده است بطور مختصر اشاره خواهیم کرد.

برنامه کودکان سنین متوسط ( CIM): یک برنامه یک یا دو جلسه ای است که هر جلسه حدود 90 الی 120 دقیقه طول می کشد. در این برنامه یک فیلم ویدیوئی سی وهفت دقیقه ای جهت آموزش مهارت های لازم همراه با سناریوهایی از تعاملات مناسب و نامناسب والدینی و نیز مهارت های ارتباطی آموزش داده می شود. همچنین به والدین آموزش داده می شود که چطور نسبت به احساسات و واکنش های کودکان به طور مناسب عکس العمل نشان دهند . این برنامه از دو کتابچه ی کار برای والدین و یک کتابچه ی کار برای معلم بهره می گیرد ، نسخه کودکان این برنامه، مشابه با نسخه ی والدین از یک فیلم ویدیوئی سی دقیقه ای تشکیل شده است که مکانیزم‌های مقابله ای مناسب را به کودکان می آموزد . همچنین یک کتابچه کار نیز در اختیار کودکان قرار می گیرد. برنامه های دیگری که والد – محور هستند عبارتنداز:

برنامه گروهی حمایت از والدین مطلقه ( SPSG ): که یک برنامه 12 جلسه‌ای ویژه والدین است.

برنامه تغییر والدگری ( PTC ): برای مادران مطلقه‌ای که دارای فرزند پسر هستند، این برنامه 14 جلسه است.

برنامه شروع مجدد (NBP): که یک برنامه 11 جلسه‌ای است.

برنامه گروهی جهت تسهیل رشد کودکان طلاق (CDDFG): یک برنامه 8 جلسه‌ای برای کودکان مقطع دبستانی است که جهت شناسائی و برخورد با مسائل و مشکلات که این کودکان با طلاق والدینشان دارند، بکار می‌‌رود.

برنامه سازگاری با طلاق(DAP): یک برنامه 12 هفته‌ای برای کودکان 7 تا 13 ساله است که همان اهداف برنامه قبلی را تحت پوشش قرار می‌دهد.

برنامه رنگین کمان (RP): این برنامه برای کودکان سنین 5 تا 8 ساله قابل اجراست و شامل 20 جلسه یک ساعته می باشد. علی‌رغم اینکه این برنامه را می توان در موقعیت‌های مختلفی اجرا کرد اما مدارس زمینه مناسبی برای اجرای آن است. اهدافی که در این برنامه دنبال می شود تقریباَ مشابه با برنامه های قبلی است.

برنامه  قصر های ماسه ای ( SC):  یکی دیگر از برنامه های بسیار شناخته شده برای کودکان طلاق است که توسط گری نیومن طراحی شد. در این برنامه سعی بر این شده است تا از طریق وارد شدن به دنیای این دسته از کودکان، محیط مناسبی جهت برقراری ارتباط صادقانه و مؤثر با آنها فراهم آید . کودکان بر خلاف بزرگسالان، افکار و عواطف درونی خودرا از طریق بازی، نقاشی، نوشتن، پختن و ساختن بیان می کنند. از اینرو یکی از اهداف این برنامه آن است تا با بررسی این موارد بتواند با افکار درونی این کودکان راه یابد.

برنامه مداخله ای برای کودکان طلاق (CODIP): در واقع یک برنامه مداخله‌ای مدرسه – محور است که در اصل نخستین بار برای کودکان پایه ی چهارم تا ششم طراحی شده بود. هدف اصلی این برنامه ایجاد یک محیط و فضای گروهی صمیمی توام با اعتماد و حمایت لازم است تا کودکان بتوانند به راحتی تجاربشان را در اختیار هم قرار داده ، سوء تفاهمات خویش را رفع کرده و مهارتهای مقابله‌ای لازم جهت فائق آمدن بر استرس هایی که پس از طلاق والدین به سراغشان می آید فرا بگیرند.برنامه CODIP در اصل با توجه به برنامه DAP  طراحی شده است ، اما توانسته است مداخلات گسترده ای در کار با کودکان طلاق نظیر مداخلات مبتنی بر مدرسه فراهم کرده و نتایج مثبت بیشتری در گروهای سنی مختلف کسب کند. این برنامه نخستین بار برای کودکان پایه چهارم تا ششمی طراحی شده بود که طلاق والدین را تجربه کرده بودند و سعی داشت تا مهارتهای مقابله ای را به آنها بیاموزد. بعدها از این برنامه برای کودکان پیش دبستانی تا پایه هشتم نیز استفاده شد. در این برنامه به انواع احساسات ، ادراکات و واکنش های کودکان نسبت به طلاق پرداخته می شود و از طرف دیگر به منظور بهبود عزت نفس کودک از بازی ها و فعالیت های هدفمند نیز استفاده شده‌است.نتایج مثبت حاصل از اجرای این برنامه طی پایلوت اولیه ی آن برای کودکان پایه ی چهارم با پیشینه های متفاوت شد و چهار نسخه ی متفاوت از این برنامه برای کودکان سنین مختلف طراحی شد که عبارتند از:

  •  برنامه CODIP برای کودکان پیش دبستانی و پایه‌ی اول دبستان.
  •  برنامه CODIP برای کودکان پایه‌ی دوم و سوم دبستان.
  •  برنامه CODIP برای کودکان پایه‌ی چهارم تا ششم .
  •  برنامه CODIP برای کودکان پایه‌ی هفتم تا هشتم .

هر چند اهداف زیربنایی تمامی این چهار نسخه یکی بوده اما مداخلات و تکنیک‌های بالینی خاص، مطابق با گروههای سنی مختلف مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین تکنیک های بالینی متفاوتی برای گروه های سنی متفاوت مورد استفاده قرار می گیرد . ایجاد فضای توام با حمایت گروهی و نیز تقویت مهارت های مقابله ای در کودکان یکی از عناصر اصلی و سازندهاین برنامه محسوب می شود. علی رغم افزایش نرخ طلاق در بین زوجین بسیاری از کودکان فکر می کنند که در چنین تجربه ای یکتا و منحصر به فرد هستند. یکی از جوانب مثبت این برنامه آن است که این دسته از کودکان وقتی در یک گروه گردهم می آیند تجاربشان را در اختیار هم گذاشته و متوجه می شوند که در این تجربه تنها نیستند و سایر کودکان نیز تجارب احساسات و عواطف آنها را دارا می باشند . همچنین چارچوب گروه باعث می شود تا با فراهم شدن فرصت های متقابل بین اعضای گروه، آنها بتوانند مشکلات مربوط به طلاق والدین را بهتر شناسایی کرده و سوء تفاهماتی که در این زمینه برای آنها ایجاد شده است را از بین ببرند.

به عنوان مثال کودکی که فکر می کند مسئول طلاق والدین است وقتی می بیند در بین اعضای گروه ، کودکان دیگری هم احساسات مشابه با او را دارند قطعاَ آرامش و آسودگی بیشتری نسبت به احساسات خود پیدا خواهد کرد. آرامشی که حتی ممکن است یک فرد بزرگشال نتواند در چنین شرایطی به کودک تزریق کند.اگر‌چه اعضای گروه در نتیجه به اشتراک گذاشتن تجاربشان انسجام و حمایت لازم را پیدا خواهند کرد،  اما افزایش و تقویت مهارت های مقابله ای لازم در کودکان به منظور مواجهه با استرس های موجود نیز یکی از بخش های مهم این برنامه محسوب می شود. در کنار همه این مسائل،  توانایی های بالینی رهبرانی که با این برنامه سروکار دارند اهمیت دارد. آنها باید بتوانند ارتباط لازم را با کودکان برقرار کنند و همه ی اعضای گروه را درگیر فعالیت های گروهی نمایند. در حالت ایده ال برنامه ی CODIP توسط دو رهبر اجرا می شود ، یک رهبر خانم و یک رهبر آقا  که کلیه ی و ظایف مربوطه بین آن دو تقسیم می شود. این کار مزیت های متفاوتی برای اعضای گروه در بر خواهد داشت.

اولاَ اینکه آنها با مشاهده ی نوع همکاری بین رهبران گروه می توانند همین رفتار را الگو برداری کنند و از طرفی این امر باعث افزایش واکنش های مفید به مسائل حساسی که از سوی کودکان مطرح می شود، توجه به نشانه های غیر کلامی آنها و منترل مشکلات رفتاری شان می گردد  .سن و سطح رشد کودکان در نوع واکنش آنها نسبت به جدائی و طلاق والدین و همچنین تغییراتی که در خانواده ایجاد می شود فاکتور مهمی به حساب می آید.  بنابراین ساختار و چارچوب برنامه و طول مدت زمان جلسات منطبق با سطح رشدی کودکان و ویژگیهای آنها اجرا می شود. به عنوان مثال برای کودکانی که دارای سطح رشدی و سنی بالاتری هستند مدت زمان جلسات برای آنها بیشتر در نظر گرفته شده و تعداد اعضای گروهشان نیز بیشتر است ، حدود 6 الی 8 نفر  اما برای کودکانی که از سطح رشدی و سنی پایین تری برخوردارند جلسات کوتاه تر هفتگی ، 40 تا 45 دقیقه‌ای و با تعداد اعضای کمتری ، 4 الی 5 نفر  تشکیل می شود. محتوای برنامه نیز با توجه به نیازها و مشکلات گروههای سنی مختلف منطبق می یابد.

به عنوان مثال واکنش هایی نظیر خشم و عصبانیت، انگشت نما شدن نزد دیگران تنهایی و انزوا و تعارضات مربوط به وفاداری در میان کودکان سنین 9 تا 12 سال بیشتر دیده می شود. اما در عوض واکنش های نظیر غمگینی، پریشانی و آشفتگی، احساس گناه و ترس از طرد شدن در میان کودکان سنین 6 تا 8 سال بیشتر رایج است. از اینرو چنین تفاوتهای گروهی بیانگر سازگار کردن برنامه با نیازهای کودکان و انجام مداخلات خاص جهت رسیدن به اهداف خاص است . برای مثال انجام مداخلاتی نظیر عروسک بازی ، کتاب خوانی و بازی های تعاملی می تواند برای درگیر کردن هر چه بیشتر کودکان سنین 7 تا 9 ساله در این برنامه مفید باشد. بازی به عنوان یکی از مهمترین تکنیک‌هایی که در این برنامه مورد استفاده قرار می گیرد جهت افزایش توانائی کودکان به منظور شناسائی احساساتشان و درک آنها از تغییرات خانوادگی و همچنین پرورش مهارتهای مقابله‌ای طراحی شده است .

بنابراین ساختار و چارچوب این برنامه در هر یک از گروهای سنی متناسب با سط رشدی کودکان تنظیم می شود برای مثال کتاب های متناسب با سن بازی ها و فعالیت های دسته جمعی برای ودکان پیش دبستانی مناسب تر است اما برای بچه هایی که سن شان بالاتر است  به عنوان مثال دانش آموزان پایه هفتم  از فعالیت ها و تکالیف پیچیده تری استفاده می شود. ارتباط نقش اساس و مهمی را در این برنامه ایفا می کند و تاکید اصلی بر روی روابط کودک با سایر کودکان، روابط کودک با والد و نیز روابط والدین با یکدیگر است این برنامه جهت افزایش توانائی کودکان به منظور غلبه‌ی مؤثر بر چالش‌ها و تغییرات ناشی از طلاق والدین طراحی شده است. دو جزء اصلی و اساس این برنامه عبارت است از :

  •  کاهش استرس ناشی از طلاق والدین با ایجاد فضای حمایتی و مطمئن برای اعضای گروه .
  •  آموزش مهارت‌های مورد نیاز به کودکان جهت مقابله‌ی مؤثر با تغییرات و چالش‌های ناشی از طلاق والدین .

  هدف‌های برنامه CODIP :

هدف اصلی این برنامه پیشگیری و کاهش مشکلات عاطفی و رفتاری ناشی از طلاق والدین در کودکان است. با توجه به این هدف، چارچوب و ساختار اصلی برنامه بر اساس پنج فاکتور اولیه بنا نهاده شده‌است که عبارتند از:

ایجاد یک محیط مطلوب و مطوئن برای کودکان: در این برنامه سعی برآن است که با فراهم کردن یک محیط امن و مطمئن، کودکان بتوانند به راحتی تجاربشان را با یکدیگر در میان گذاشته و از میزان احساس تنهایی و انزوایشان بکاهند. آنها در این فضای ایمن در می یابند که آنچه می گویند مورد احترام سایرین قرار می گیرد.  جهت افزایش تعاملات گروهی مطلوب به منظور ایجاد یک فضای مطمئن برای کودکان، از تکنیک های گوناگون نظیر بازی با نام‌ها،  چرخیدن و غیره استفاده می شود.این اصل در تمام طول برنامه رعایت شده و باعث می شود تا کودکان بدانند که در این تجربه منحصر به فرد و متفاوت نیستند و کودکان دیگر نیز تجاربی مشابه با آنها را نیز دارند.

تسهیل جهت شناسایی عواطف و احساسات مربوط به طلاق و ابزار کردن آنها به نحو مطلوب: جدائی و طلاق والدین می تواند باعث بروز احساسات پیچیده ای در کودکان گردد که گاهی شناسائی و ابراز کردن این احساسات برای کودکان بسیار دشوار است. به خصوص کودکان سنین پایین تر آسیب بیشتری از این امر می خورند. چراکه آنها فاقد درک شناختی و مهارتهای مقابله ای افراد سنین بالتر هستند. گذر از شرایط استرس زای زندگی می تواند برای خیلی از افراد دشوار باشد. کودکانی که با مشکلات مربوط به طلاق والدین دست و پنجه نرم می کنند به دلیل فاقد مهارت‌های مقابله‌ای مناسب هستند اکثر اوقات مغلوب این عواطف و مشکلات مربوط می‌شوند از اینرو یکی از اهداف این برنامه آن است که با افزایش درک کودکان از فراگیربودن اینچنین عواطفی سعی می کند تا به کودکان بیاموزند که علاوه بر شناسائی عواطف و احساسات خویش و بیان صحیح آنها بتوانند احساسات دیگران را نیز شناسائی نمایند. مفاهیمی نظیر اینکه ،همه احساسات، مناسب و قابل پذیرش هستند به اعضای گروه آموزش داده می شود بخش اعظمی از این برنامه به شناسائی ابزار و کنترل کرئن عواطف و احساسات مختلف در کودکان اختصاص دارد برای این منظور از فعالیت های گوناگون نظیر بازی احساسات نقاشی کردن احساسات و غیره استفاده می شود.

 افزایش درک کودکان راجع به مسائل مربوط به طلاق و روشن ساختن سوء تفاهماتی که در این رابطه برای کودکان ایجاد شده است.استفاده مؤثر از مهارتهای مقابله ای توسط این دسته از کودکان بستگی به درک صحیح آنها از مسائل مربوط به طلاق دارد وجود سوء تفاهماتی نظیر اینکه ، من در طلاق والدینم مسئولم  و … در این دسته از کودکان باعث شده است که یکی از اهداف اصلی این برنامه روشن کردن سوء برداشت های مربوط به طلاق برای آنها باشد تا بتوانند درک واقع گرایانه ای از طلاق بدست آورند. از آنجایی که اکثر چنین کودکانی در رابطه با موقعیت خانوادگی خود سردرگم هستند بنابراین یکی از اهداف این برنامه رفع سردرگمی آنها با استفاده از روشن ساختن ابهامات موجود در این زمینه می باشد. به مرور زمان رهبر سعی می کند تا ترس کودکان را مبنی بر طرد شدن کاهش داده و خیالپرداازی های آنها را مبنی بر بازگشت دوباره والدین ، اصلاح کند و به آنها بفهماند که در رابطه با طلاق والدینشان نباید خود را مسئول و مقصر قلمداد کنند برای این منظور از عروسک بازی و بازی های تعاملی مختلفی استفاده می شود.

 پرورش مهارت‌های مقابله‌ای: یکی از عناصر دیگر این برنامه آموزش مهارت های لازم به کودکان جهت مقابله با مسائل و مشکلاتی‌ است که آنها با آن مواجه هستند. آموزش این مهارت ها به کودکان کمک می کند تا بهتر بتوانند با تغییرات و چالش های مربوط به طلاق کنار آمده و در موقعیت هایی که احساس ناامیدی می کنند، کنترل خویش را حفظ نمایند. کودکان یاد می گیرند که برخی مشکلات غیر قابل حل وجود دارد که خارج از توان آنهاست. کودکان یاد می گیرند که برای هر مشکلی می تواند راه حل های متفاوتی وجود داشته باشد و اینکه آهنا چطور باید با ارزیابی پیامدهای مربوط به هر راه حل بتوانند درست ترین راه حل ممکنه را انتخاب نمایند. چنین مهارت هایی خصوصاَ برای آن دسته از کودکان که به دلیل طلاق والدین دچار تنش های فراوانی هستند می تواند سودمند باشد. طی چندین جلسه ی مختلف سعی می شود تا مهارت های حل مشکل اجتماعی، مهارت‌های ارتباطی، و روشهای صحیح ابراز خشم به کودکان آموزش داده شود.

افزایش درک مثبت ا خود و خانواده: بسیاری از کودکان طلاق احساس نقص و کمبود می کنند و خود را کاملاَ متفاوت از سایر کودکان خانواده‌های عادی می دانند. آنها ممکن است با خود بگویند: اگر من بچه بهتری بودم قطعاَ الان والدینم با هم بودند . باید به آنها کمک کرد تا بتوانند بر روی ویژگیهای منحصر به فرد خویش تمرکز کنند . از طرف دیگری باید درک آنها را از چهارچوب سنتی خانواده تغییر داد و تغییرات مثبتی را که در نتیجه طلاق والدین ایجاد شده‌است برایشان روشن تر ساخت . از اینرو در این بخش از برنامه سعی برآن است تا کودکان بتوانند ویژگی‌های مثبت مربوط به خود و خانواده شان را شناسائی نمایند. برای این منظور از فعالیت های مختلفی استفاده می شود و کودکان از یکدیگر و رهبر گروه بازخورد مثبت دریافت می کنند.

 از اینرو طی یک برنامه جامع و ساختارمند به پنج هدف فوق الذکر پرداخته می شود. این برنامه از چهار بخش اصلی تشکیل شده است که عبارتند از:

  1. بخش اول: احساسات، خانواده‌ها و تغییرات خانوادگی
  2. بخش دوم: مهارت‌های مقابله‌ای یادگیری اینکه چطور با احساسات و مشکلات مواجه شوند .
  3. بخش سوم: روابط والد – کودک
  4. بخش چهارم: درک کودکان از خود و خانواده شان .

هر یک از جلسات این برنامه 45 دقیقه به طول می انجامد و شامل اهداف و فعالیت های گوناگونی از قبیل عروسک بازی‌، قصه گوئی و بازی های تعاملی می باشد. همچنین به منظور کسب اهداف فوق الذکر از ابزار و وسایل گوناگونی استفاده می‌شود. چکیده و خلاصه ای از چهار بخش اصلی این برنامه به همراه 15 جلسه ی آن در زیر آورده شده است‌.

بخش اول‌: احساسات‌، خانواده‌ها و تغییرات خانوادگی

اهداف کلی جلسات اول تا چهارم‌:

  •  آشنا کردن کودکان با گروه و اعضای آن
  •  ایجاد یک فضای ایمن و مطمئن
  •  آشناکردن کودکان با مفهوم احساسات
  •  روشن ساختن مفاهیم اصلی مربوط به احساسات
  •  تعریف و بررسی مفهوم خانواده
  •  آشنا کردن کودکان با موضوع طلاق
  •  بررسی کلی احساسات کودکان در رابطه با طلاق

بخش دوم : راهبرد‌های مقابله‌ای و یادگیری اینکه چطور با احساسات و مشکلات مواجه شوند

اهداف کلی جلسات پنجم تا نهم :

  •   روشن ساختن مفاهیم مشکل و راه حل
  •   روشن ساختن رابطه بین مشکلات و احساسات
  •   آموزش مراحل چهارگانه حل مشکل: مشکل چیست ؟ راه حلها کدامند؟ هر کدام راه حل ها چه پیامدی دارند ؟ بهترین راه حل کدام است ؟
  •   تشخیص بین مشکلات قابل حل با مشکلات غیر قابل حل
  •   تشویق کودکان جهت تستفاده از مهارت های حل مشکل به منظور حل مسائل و مشکلات شخصی و مشکلات مربوط به طلاق .

بخش سوم : روابط والد – کودک

اهداف کلی جلسات دهم تا دوازدهم:

  •  بررسی بیشتر عواطف کودکان و تصورات آنها در رابطه با طلاق والدین
  •  تشویق کردن کودکان جهت ابراز احساسات خویش در رابطه با والدین و کمک به آنها جهت شناسائی مشکلات مربوط به ارتباط بین والد و کودک
  •  یاری کردن کودکان جهت بکار بستن مهارت های حل مشکل به منظور غلبه کردن بر مسائل
    و مشکلات.

بخش چهارم :درک کودکان از خود و خانوده شان

اهداف کلی جلسات سیزدهم تا پانزدهم:

  •   افزایش اعتماد به نفس کودکان
  •   افزایش درک مثبت کودکان از خانواده هایشان
  •   افزایش آگاهی کودکان از تغییرات مثبتی که بوسیله طلاق والدین ایجاد شده است.
  •   بررسی و تسهیل مسائل مربوط به پایان دادن جلسات
  •   تشویق کردن کودکان جهت جستجوی سیستم‌‌‌‌های حمایتی دیگر در آینده.

ملاحظات کلی در رابطه با اجرای برنامه CODIP

اگر چه این برنامه می‌‌‌تواند در زمینه‌های گوناگون مورد استفاده قرار گیرد اما مدارس به منظور اجرای هر چه مؤثرتر این برنامه بسیار مناسب هستند زیرا دسترسی به این دسته از کودکان در مدارس آسانتر می باشد. موفقیت این برنامه تا حد بسیار زیادی بستگی به میزان علاقمندی و توجه کسانی دارد که آن را اجرامی کنند.

کودکان  سنین مدرسه قادر نیستند تا بطور واضح احساسات خویش را بصورت کلامی ابراز نمایند ازاینرو شاید بتوان گفت که یکی از مهمترین چالش هایی که رهبران CODIP با آن مواجه هستند تشکیل فضائی مطمئن و حمایتی برای کودکان است تا بتوانند احساسات خویش را بصورت آزادانه بیان کنند واکنش همدلانه از سوی رهبر به کودکان کمک می کند تا احساسات خویش را بهتر بیان کرده و آن را شناسائی نمایند. رهبر باید به کلیه اعضای گروه این اطمینان را بدهد که اصل رازداری رعلایت شده و هر آنچه که در گروه این اطمینان را بدهد که اصل رازداری رعایت شده و هر آنچه که در گروه مطرح می شود به عنوان یک راز محرمانه باقی خواهد ماند تنها کسانی که اعضای گروه مجازند تا راجع به مطالب بیان شده در گروه راجع به خودشان با آنها صحبت کنند والدین شان هستند. هر چنر این برنامه در اصل برای کودکان طراحی شده اما بهتر است طی جلسات اولیه اهداف این برنامه برای والدین شان شرح داده شده و به سؤالات آنها در این زمینه پاسخ داده شود .

علی رغم اینکه این برنامه جهت تسهیل کار درمانگر تکنیک های مختلفی را ارائه کرده است اما هر درمانگری با توجه به نیاز کودکان و خلاقیت خویش می تواند از تکنیک های مناسب دیگری نیر استفاده کند. از آنجایی که همبستگی لازم بین اعضای یک گروه متشکل از کودکان در مقایسه با اعضای یک گروه متشکل از بزرگسالان خیلی دیرتر حاصل می شود از اینرو به عنوان درمانگر می بایست از هر گونه تعجیل در این زمینه خودداری نمود.این برنامه در واقع نوعی برنامه پیشگیرانه مؤثر بوده که بر این فرضیه استوار است که انجام به موقع اقدامات پیشگیری برای کودکانی که در شرایط استرس زا قرار دارند مزیت های حمایتی بسیار زیادی برای آنها در بر داشته باشد.

از اینرو این برنامه برای کودکانی که دچار مشکلات عاطفی حاد می باشند مناسب نیست برنامه‌ای که در اینجا مورد استفاده قرار گرفته برای کودکان سنین 7 تا 9 سال بکار برده شده‌است. کودکانی که در این سن قرار دارند معمولاَ واکنش های مختلفی نسبت به طلاق والدین از خود نشان می دهند آنها ترس‌ها و نگرانی‌های مختلفی راجع به طرد شدن دارند نسبت به طلاق والدین احساس گناه کرده و خود را مسئول جدائی والدین شان می‌دانند و از طرف دیگر امیدها و آرزوهای مختلفی در رابطه با بازگشت والدین شان دارند.اگر چه تکنیک ها و مداخلات بسیار زیادی در برنامه CODIP ارائه شده است اما درمانگران می توانند با استفاده از خلاقیت خویش کودکان را درگیر فعالیت گروهی نموده و فضای مطمئنی برای آنها فراهم آورند .قبل از تشکیل گروه باید رضایت والدین مبنی بر اجرای برنامه حاصل گردد. والدین علاوه بر آنکه می بایست آموزش لازم جهت ارضای نیازهای عاطفی کودکانشان را بیاموزند می بایست در رابطه با مزایا و خطرات احتمالی شرکت در چنین گروههایی نیز آگاه باشند.مشارکت فعال والدین در اجرای هرچه مؤثرتر این برنامه یکی از ضروریات اجرای آن است .

منبع

عاصمی،زهرا(1394)، اثربخشی برنامه مداخله‌ای کودکان طلاق بر بهبود راهبردهای خودکنترلی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه پیام نور

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0