بررسی موانع تنظیمی و ساختاری موجود
نظام مقرراتی حاکم بر صنعت بانکداری باید دارای برخی ویژگیها در ابعاد مختلف باشد تا بتواند عملکرد کارآمد نظام بانکی را در اقتصاد به دنبال داشته باشد. این ابعاد شامل: مقررات مربوط به ایجاد محدودیت بر فعالیت بانکها، مقررات مربوط به ورود بانک های داخلی و خارجی، استقلال نهاد ناظر بر بانکها، مقررات مربوط به کفایت سرمایه، شفاف سازی مالی (سختگیری برای طبقه بندی وامها و استانداردهای ذخیره گیری) و … میباشد.
الزامات فوق در حالی مورد توجه است که در اقتصاد ایران، با تغییر ساختار صنعت بانکداری در سال 1358 و تصویب قانون عملیات بانکی بدون ربا و برخی مصوبات پس ازآن، تغییرات زیادی در ماهیت فعالیت بانک و متغیرهای نظام بانکی پدید آمده است که گاها زمینهساز برخی نارساییها در این صنعت میباشد. در ادامه به ذکر مهمترین این موارد پرداخته شده است.
ساختار نرخ سود
پس از اجرای قانون عملیات بانکی بدون ربا از سال 1362، نرخ بهره از نظام بانکی ایران حذف و نرخهای سود علیالحساب سپرده و تسهیلات جایگزین آن شد. در واقع، یکی از عمدهترین محدودیتهای مقابل سازوکار بازار در عملیات بانکی را میتوان تعیین دستوری نرخ سود تسهیلات بانکی و نرخ سود علیالحساب سپردهها دانست. در این خصوص، دو مساله باعث بروز مشکل میشود: 1- پایین بودن نرخ سود سپردهها در مقایسه با شاخص تورم؛ 2- گسترش بازار غیر متشکل پولی.
در رابطه با مشکل اول از عمدهترین کاستیها و ضعفهای موجود در ارتباط با جذب منابع سپردهای در برخی کشورهای در حال توسعه به ویژه ایران، مساله پایین بودن نرخ سود سپردههای بانکی در مقایسه با شاخص تورم است. در واقع، طی سالیان متمادی در ایران تورم از رشدی فراتر از نرخ سود سپردههای بانکی برخوردار بوده است و عملا سود منفی واقعی به این سپردهها تعلق گرفته است. اگرچه منطقی کردن نرخهای سود سپردهها در سطح نظام بانکی یکی ازخط مشیهای برنامههای توسعه کشور بوده است و در سالهای اخیر نیز تلاشهایی در جهت کاهش نرخ تورم و افزایش نرخهای سود بانکی صورت گرفته است، منفی بودن سود واقعی به ویژه بر روی سپردههای کوتاه مدت همچنان به قوت خود باقی است.
به دنبال منفی شدن نرخهای سود حقیقی سپردههای بانکی، بخش اعظم نقدینگی جامعه به صورت سرگردان و به دنبال حفظ ارزش خود در مقابل تورم، همواره در بازارهای مختلف نگهداری دارایی از جمله سکه طلا، ارز، مسکن، خودرو و سایر کالاهای بادوام جابجا میشود. این در حالی است که نظام بانکی که نقش غالب را در نظام مالی کشور ایفا میکند، از کمبود منابع مالی جهت پاسخ گویی به تقاضای موجود برای اعطای وام و اعتبارات بانکی رنج میبرد.
در رابطه با مشکل دوم، توسعه بازار غیرمتشکل پولی نشان از آن دارد که ماهیت دستوری نرخ سود، تنها بازیگرانی را که میخواهند در شفافیت لازم و تحت نظارت به فعالیت بانکی بپردازند، از حضور در این عرصه باز میدارد. موسساتی که به هر علتی میتوانند این موانع را پشت سر بگذارند، بدون مجوز و بدون اینکه نظارتی بر فعالیت آنها صورت گیرد، اقدام به فعالیت بانکی در کشور میکنند و از ظرفیتهای موجود تحت عنوان قرضالحسنه سود میجویند.
یکی از دلایل رونق یافتن فعالیت چنین موسساتی را میتوان در تعیین دستوری نرخ های سود و سهمیه بندی اعتبارات برای بانکهای تحت نظارت دانست. زیرا، تفاوت قیمت در سود سپردهها برای موسسات خارج از نظارت، مزیت ایجاد میکند و نداشتن محدودیت در سقف اعطای تسهیلات به لحاظ فردی و بخشی و قدرت ریسک بیشتر، مزیت در مصرف منابع تجهیز شده و به وجود میآورد. بنابراین، رفع محدودیتهای مذکور ضمن آنکه منجر به افزایش کارایی بانکها میشود، با کاهش موانع ورود و محدودیتهای قیمتی، اندازه بازار غیرمتشکل پولی خارج از نظارت را نیز کاهش میدهد.
تسهیلات تکلیفی
با ملی شدن بانکها در سالهای پس از انقلاب، نقش بانکها در اعمال سیاستهای پولی مورد نظر دولت افزایش یافت؛ به طوری که، بانکها ملزم به ایجاد هماهنگی و همکاری با دولت در جهت رسیدن به اهداف سیاستهای کلان اقتصادی شدند. لذا، مقرر شد بخشی از منابع بانکی در قالب تبصرههای بودجه سالانه تصویب و در اختیار بخشهای دولتی قرار گیرد.
این مساله با درج تبصره 33 قانون بودجه سال 1359 و تبصره 3 قانون بودجه سال 1360 به مرحله اجرا درآمد و در سالهای بعد تداوم یافت. اعتبارات و تسهیلات پرداخت شده به مجریان طرحهای تبصرهای، از منابع نقدینگی بانکها سرچشمه گرفته و بانکها نیز به تعهد دولت مبنی بر بازپرداخت وامهای اعطایی، تسهیلات اعتباری را در اختیار متقاضیان قرار میدهند. از آنجا که تخصیص این منابع بر اساس خواست دولت صورت میگیرد و مقررات و دستورالعملهای مربوط به آن خارج از اراده و ضوابط نظام بانکی میباشد و بانک ها مکلف به پرداخت آن شدهاند، این تسهیلات را «تکلیفی» میگویند.
تسهیلات تکلیفی را میتوان به دو دسته 1) تسهیلات تکلیفی مصوب مربوط به تبصرههای بخش دولتی؛ 2) تسهیلات تکلیفی مصوب مربوط به تبصرههای بخش غیردولتی تقسیمبندی کرد. بررسی روند پرداخت تسهیلات تکلیفی در اقتصاد ایران تا سال 1371 چندان چشمگیر نبوده است. از این زمان به بعد با شروع (دوران سازندگی و کافی نبودن منابع دولت برای دستیابی به اهداف مورد نظر خود در برنامههای توسعه) رشد فزایندهای داشته است؛ به طوری که، حجم تسهیلات تکلیفی در سال 1376 به 8/22 هزار میلیارد ریال رسید که در 18 تبصره قانون بودجه آن سال نمود یافت.
در سال 1377 و در یک اقدام مناسب از طرف دولت و مجلس شورای اسلامی تمامی تبصرههای تکلیفی نظام بانکی درقالب یک تبصره در قانون بودجه سال 1377 ارایه شد که گامی در جهت شفاف کردن آمار و اطلاعات مربوط به تسهیلات تکلیفی به شمار میرفت. از این زمان، همواره سهم بخش غیردولتی از تسهیلات تکلیفی بانکها بیشتر از بخش دولتی بوده است. این امر در کنار تجمیع تبصرههای مربوط به تسهیلات تکلیفی گامی مثبت در جهت ارایه اعتبارات بانکی تلقی میشد.
از طرف دیگر، با توجه به اینکه مسولان بانکی اعطای تسهیلات تکلیفی را باری بر دوش نظام بانکی و عاملی در جهت کاهش کارایی عملکرد این نظام عنوان میکردند، در بند (الف) ماده (84) قانون برنامه سوم توسعه کشور مقررشد که افزایش در مانده تسهیلات تکلیفی طی سالهای برنامه سوم به طور متوسط سالانه ده درصد نسبت به ارقام مصوب سال 1378 کاهش یابد که متعاقب همین سیاست در قوانین بودجه سنواتی سالهای 83-1379 افزایش مانده تسهیلات تکلیفی محدود شد.
در قانون برنامه چهارم توسعه کشور نیز سیاست محدود کردن تسهیلات تکلیفی مورد توجه برنامهریزان واقع شد؛ به گونهای که، مطابق قسمت (3) بند (ج) ماده (10) قانون برنامه چهارم توسعه کشور افزایش مانده تسهیلات تکلیفی بانکها طی سالهای برنامه چهارم به طور متوسط سالانه بیست درصد نسبت به رقم مصوب 1383 کاهش یابد که البته در عمل با موفقیت چندانی همراه نبود. اهمیت این مساله از آنجاست که پرداخت تسهیلات تکلیفی به شیوه فعلی نه تنها در دستیابی به اهداف پشتیبان توفیقی به دست نمیدهد، بلکه به دلیل آنکه این اعتبارات به خواست و دستور دولت و توسط دستورالعمل و قوانین مصوب دولت به نظام بانکی تحمیل میشود، زمینه انتقال ناکارآمدی به این سیستم را در جهت تخصیص منابع فراهم آورده است.
تعدد ابزارهای مالی
در قانون عملیات بانکی بدون ربا چهارده ابزار مالی در قالب 8 عقد اسلامی، برنامه کار و فعالیت بانکها را تشکیل میدهد. این ابزار در ارتباط با عقود متناسب با ماهیت حقوقی هر یک از آنها، به صورت زیر قابل طبقهبندی هستند:
گروه تامین منابع مالی در رابطه با عقد قرض – قرضالحسنه اعطایی؛
گروه تعهدات و مبادلات که در ارتباط با عقد جعاله (مشتمل بر جعاله و به یک تعبیر افتتاح اعتبارات اسنادی و صدور ضمانتنامه به عنوان گروه تعهدات) و عقد بیع (مشتمل بر فروش اقساطی، اجاره به شرط تملیک، سلف، خرید دین به عنوان گروه مبادلات) عنوان میشود.در این گروه از عقود که اصطلاحا عقود با بازدهی ثابت خوانده میشود، طبق قرارداد بانک، تمام یا بخشی از سرمایه مورد نیاز یک فعالیت اقتصادی (تولیدی، تجاری و خدماتی) را تامین نموده و بعد از انعقاد قرار داد و قبل از انجام فعالیت اقتصادی، بازدهی ناشی از فعالیت طبق توافق طرفین، تحت عنوان سود متعارف بر قیمت تمام شده مورد معامله افزوده شده و در واقع بخشی از قیمت فروش را تشکیل میدهد و یا از طریق تنزیل اسناد تجاری صورت میپذیرد. ویژگیهای این دسته از عقود عبارت اند از: 1) وارد نشدن در بازار حقیقی و 2) تعیین سود با قطع نظر از عملکرد وام گیرنده .
گروه مشارکات که طی آن در چارچوب شراکت در سود و زیان (PLS) تماما یا بخشی از سرمایه مورد نیاز یک فعالیت اقتصادی ( تولیدی ، تجاری و خدماتی ) توسط بانک تامین میشود و در نهایت سود حاصل از این نوع فعالیت طبق قرارداد منعقده و بر اساس نسبتهای مورد توافق بین طرفین تقسیم میشود. این دسته از عقود شامل مضاربه، مشارکت مدنی و مشارکت حقوقی، سرمایهگذاری مستقیم، مزارعه و مساقات میباشد. ویژگی کلی این گروه از عقود عبارتاند از: 1) تحمیل شراکت بر وام گیرنده؛ 2) احتیاج به کنترل و نظارت مستمر از سوی بانک. بدیهی است بکارگیری این دسته از عقود به سبب برخورداری از ماهیت مشارکتی و لزوم اعمال نظارتهای مستمر از سوی بانک، با مخاطره بالاتری به نسبت گروه قبل همراه است. به علاوه، هر یک از عقود مندرج در این گروه از ویژگیهای خاصی برخوردارند که امکان بکارگیری آنها را محدود میسازد. از مهمترین این ویژگیها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
مشارکت مدنی و حقوقی جزو عقود عام بوده و در همه بخشها کاربرد دارند. هر چند، با محدودیت مواجه هستند. در این دوعقد، بانک تنها بخشی از سرمایه و منابع مورد نیاز فعالیت اقتصادی را تامین میکند و بخش دیگر سرمایه باید به وسیله متقاضی تسهیلات تامین شود؛ در غیر اینصورت مشارکت محقق نخواهد شد. لذا عقود مشارکت مدنی و حقوقی تنها در مواردي کاربرد دارند که متقاضی بتواند بخشی از سرمایه مورد نیاز فعالیت اقتصادی را خود تامین کند. در ضمن، آن دسته از متقاضیانی که سرمایه ندارند و تنها از نیروی کار و تخصص و مدیریت برخوردارند، نمیتوانند از این طریق تسهیلات دریافت کنند.
مضاربه تنها در امور بازرگانی و تجاری کاربرد دارد و در بخشهای تولیدی، صنعتی و کشاورزی و همچنین خدماتی قابل استفاده نیست. مضاربه جزو عقود جایز است و طرفین عقد میتوانند در هر زمان که خواستند آن را فسخ نمایند. به همین جهت، هرگاه از مضاربه استفاده میشود، بانکها ناگزیرند ضمن یک عقد خارج و لازم، جواز حق فسخ عقد را از طرفین قرار داد سلب کنند. بدیهی است که نیاز به بستن عقد دوم از مطلوبیت کاربرد این عقد برای بانکها میکاهد و از سوی دیگر سبب پیچیدگی قانون و عملیات بانکی میشود.
مزارعه و مساقات تنها در بخش کشاورزی کاربرد دارند و در سایر بخشها قابل استفاده نیستند. اگر بانکها بخواهند از این عقود استفاده کنند، طبیعتا عامل نخواهند بود. پس باید زمین و یا باغهایی در اختیار داشته باشند تا برای مدت معینی به زارع و یا باغدار واگذار کنند. نظر به اینکه اینگونه زمینها و یا باغها مستقیما در اختیار بانکها نیستند و تملک آنها نیز برای بانکها با مشکلاتی همراه است، لذا تاکنون بکارگیری این عقود توسط بانکها میسر نشده است.
بررسی موارد فوق نشان میدهد که تسهیلات اعطایی بانکی، در تجربه کشور ما از تعدد قابل ملاحظهای برخوردارند. با اینحال، بررسی ترکیب مانده تسهیلات اعطایی بانکها به تفکیک عقود اسلامی به بخش غیردولتی نشان میدهد که باگذشت زمان و طی سالهای 1364 تا 1385، سهم تسهیلات اعطایی در قالب قرض الحسنه بسیار پایین بوده است. از سوی دیگر، عقود مبادلهای و به ویژه فروش اقساطی، در کل تسهیلات اعطایی بانکها (اعم از تجاری و تخصصی) همواره بیشترین سهم را داشته و سهم عقود مشارکتی به مراتب کمتر بوده است. در توضیح بیشتر، طی مدت مذکور همواره بیش از نیمی از تسهیلات اعطایی در قالب عقود مبادلهای پرداخت گردیده است. حتی بانکهای تخصصی که قاعدتا انتظار می رفت عمده فعالیتهای خود را در قالب عقود مشارکتی انجام دهند، تمایل بیشتری به فروش اقساطی داشتهاند.
منبع
صبائی، امیرمهدی(1392)، ساختار و هزینه اجتماعی انحصار، پایان¬نامه جهت دريافت درجه کارشناسی ارشد، مديريت مالي، دانشگاه تهران
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید