بررسی مداخله های درمانی وبهداشتی برای نارضایتی از بدن و آشفتگی تن انگاره

“اختلال بد شكلي تن” عبارت است از اشتغال خاطر و نگراني شديد فرد با يك نقص واقعي یا تصوري در ظاهر جسماني كه در عملكرد بهنجار فرد آشفتگي قابل ملاحظه‌اي ايجاد مي‌كند. اين اختلال كه در”راهنماي تشخيصي و آماري اختلال‌هاي رواني (چاپ چهارم ـ متن تجديد نظر شده به عنوان نوعی”اختلال جسماني شكل طبقه بندي شده است را مي‌توان نقطه اوج اختلال در تن انگاره افراد و نگراني از اين بابت در نظر آورد. مبتلايان به اين اختلال هم ويژگي‌هاي مبتلايان به اختلال وسواسي جبري و هم ويژگي‌هاي اختلال‌هاي تن انگاره را دارند و به نظر مي‌رسد به درمان شناختی و درمان شناختی رفتاري خوب پاسخ مي‌دهند.

بررسی مداخله های درمانی وبهداشتی برای نارضایتی از بدن و آشفتگی تن انگاره

با توجه به شيوع بالاي نارضايتي از بدن و رابطه‌ي نارضايتي از بدن با ساير مشكلات بهداشت رواني و جسمي ابداع و به كارگيري شيوه‌هاي مداخله‌اي ، درماني و پيشگيري توجه خاصي را به خود جلب كرده است. به اين منظور براساس ادبيات موجود از رويكردها و محتوا‌هاي مختلف در ميان بزرگسالان، نوجوانان و جوانان، دانش آموزان و دانشجويان استفاده شده است. براساس محل  وشرایط انجام مداخله ها مي‌توان آنها را به مداخله‌هاي فردی، خانوادگی، مداخله‌هاي مدرسه‌اي و مداخله‌هاي جامعه‌نگر تقسیم كرد.

به لحاظ رويكرد و محتوا اين مداخله ها را مي‌توان تقسيم كردبه:

1) رواني ـ تربيتي التقاطي، 2) مداخله‌هاي جامعه‌نگر رسانه‌اي، 3) مداخله‌هاي ارتقای عزت نفس، 4) مداخله‌هاي ناهماهنگي شناختی، 5) مداخله های مبتنی بررويكرد فمنيستي و6) مداخله‌هاي شناختی ـ رفتاري

اين مداخله‌ها عمدتاً براي كمك به زنان طراحي شده‌اند. اما قابل كاربرد براي مردان نيز هستند و علاوه بر ارزش درماني مي‌توانند به عنوان شيوه‌هاي پيشگیرانه و بهداشتی نيز براي افراد در معرض خطر به كار گرفته شوند.

برنامه‌هاي رواني ـ تربيتي التقاطي

هدف زيربنايي اين برنامه‌ها كاهش درون فکنی يك مدل آرماني يا به شدت عضلاني به ترتيب در زنان و مردان است. به علاوه هدف اين برنامه كاهش از اهميت و ارزشي است كه به لاغري يا عضلاني بودن داده مي‌شود. در اين برنامه‌ها عامل علّي خطر ساز اصلي در ايجاد نارضايتي از وضعيت بدن همين امر در نظر گرفته مي‌شود و تلاش مي‌شود با فراهم ساختن اطلاعات واقع بينانه‌تر، از شكل گيري نارضايتي از بدن و اختلال‌هاي خوردن جلوگيري شود و فرد رژيم غذايي بهنجار و مناسبتری داشته باشد. معمولاً اين برنامه‌ها حوزه‌هاي زير را درچارچوبي التقاطي مورد تأكيد قرار داده و آموزش مي‌دهند.

  • آموزش درباره تغييرات بهنجار شكل بدن و فيزيولوژي به ويژه در دوره‌ي بلوغ
  • تأثير عوامل فرهنگي بر تصوير تن، رفتار خوردن و تغييرات آن در گذر زمان
  • القائاتي براي ايجاد احساسی مثبت نسبت به تن
  • آموزشهايي درباره‌ي تن انگاره های ناسالم و غير واقع بينانه‌اي كه در رسانه‌ها و تبليغات ارائه مي‌شوند
  • تلاش براي تغيير و اصلاح نمایشهایی که از تصويرهاي زنان در رسانه‌هاي جمعي ارایه می شود
  • آموزش درباره‌ي خطرات رژيمهاي غذايي براي کاهش وتنظيم  سریع وزن در کوتاه مدت
  • آموزش درباره‌ي ماهيت و علائم اختلالهاي خوردن و چگونگي دستيابي به كمك در اين باره به هنگام نياز
  • آموزش صحيح و سالم تنظيم وزن
  • آموزش رابطه بين احساسات و خوردن.

مطالعات مربوط به اين روش حاكي از ثمرات مثبت كوتاه مدت آن است و تقريباً نيمي از برنامه‌هاي اجرا شده از اين نوع براساس گزارش شخصي شركت كنندگان در آن سبب كاهش نارضايتي از بدن يا كاهش خوردن ناسالم شده است.

مداخله‌هاي جامعه نگر رسانه‌اي

هدف اين برنامه‌ها نيز اين است كه آگاهي زنان را بالا ببرند، به آنها نشان دهند كه تصاويرجذاب زناني كه در رسانه‌ها ارایه مي‌شود، تحريف شده است و نشان داده شود كه چگونه براي اهداف تجارتي اين مدل‌ها رژيم غذايي خطرناكي گرفته‌اند. در اين برنامه‌ها تلاش بر اين است كه مهارت‌هاي رسانه‌اي زنان را افزايش دهند، به گونه‌اي كه تصاوير تحريف شده‌ي زنانه‌اي را كه به آنها ارائه مي‌شوند به چالش بگيرند و ضرورتاً تحت تأثير اين تصاوير نگرش‌هاي مثبت و واقع بینانه ای را که نسبت بدن خودشان دارند در جهت منفي تغيير ندهند. باور بر اين است كه  این برنامه‌ها، درون فکنی يك الگوي لاغر اندام آرماني را كاهش مي‌دهند و خودكارآمدي در رابطه با شکل و وزن بدن را بالا مي‌برند. در واقع اين برنامه‌ها، شيوه‌اي نقادانه براي مواجهه با رسانه‌ را به مشاركت كنندگان مي‌آموزند و آنها را از حالت منفعل براي پذیرش نگرشهای القاء شده، خارج مي‌كنند. نیومارك و همكاران نمونه ی جالبي از اين نوع برنامه را به نام “من بودن مجاني است” براي دختران به كار برده‌اند. مطالعه درباره‌ي اين برنامه و برنامه‌هاي مشابه نشان دهنده‌ي كارآمدي و اثر بخشي آن در كاهش نارضايتي از وضعيت بدن بوده است و سبب كاهش اثرات منفی تماشاي تصاوير تبليغاتي زنان شده است.

مداخله های مبتنی بر ارتقای عزت نفس

در اين مداخله‌ها فرض بر اين است كه با چاره كردن عوامل روان شناختي زير ساز نارضايتي از بدن همچون ضعف عزت نفس و خلق پایین، مي‌توان نارضایتی از تن انگاره را كاهش داد. در پژوهشی، اودآ و آبراهام به بررسي تأثير ارتقای عزت نفس بر تن انگاره  و اختلالهاي خوردن دانش آموزان دوره ی راهنمايي پرداختند. بررسي آنها نشان داد كه اين روش نارضايتي از بدن را كاهش مي‌دهد اما، اثرات آن در پيگيري طولاني مدت ماندگار نيست. با اين وجود در پيگيري طولاني مدت، گروه مداخله‌ي ارتقای عزت نفس در مقايسه با گروه گواه، متوسط وزن بالاتری داشت.

مداخله‌هاي ناهماهنگي شناختي

اين مداخله يكي از مداخله‌هايي است كه به وسيله‌ي استيس و همكارانش به ويژه براي دانشجويان مبتلا به نگراني نسبت به وضعيت بدن، شاغل به تحصيل سال‌هاي اول دانشگاه طراحي و اجرا شده است. اين مداخله كه ارزش پيشگيرانه نيز دارد بر كاهش دروني فکنی بدن لاغر آرماني – به گونه‌اي كه معمولاً در فرهنگ‌هاي غربي و امروزه تقريباً تمامی فرهنگ‌ها به وسيله رسانه‌هاي جمعي تبليغ مي‌شود- تمركز دارد. اين نگرش به اين دليل انتخاب شده است كه تصور مي شود مهم‌ترين عامل خطر ساز براي ايجاد نارضايتي از بدن، نگراني از تناسب اندام و اختلالهاي خوردن در آينده باشد.نظريه‌ي ناهماهنگي شناختی بيان مي‌كند كه داشتن نگرشها و باورهاي ناهمخوان و ناهماهنگ سبب ناراحتي  و آشفتگی روانی مي‌شود و این ناراحتی و آشفتگی به نوبه ی خود افراد را به اصلاح نگرشها و باورهاي نا همخوان با هم بر مي‌انگيزد. به اين ترتيب، استيس و همكارانش  استدلال مي‌كنند كه اگر كساني كه الگوي آرماني لاغر اندام را به عنوان يك نگرش يا باور درون فکنی كرده‌اند برانگيخته شوند تا به طور اختياري مواضعي مخالف اين باور يا نگرش درون فکنی شده اختیار کنند، كاهشی در درون فکنی الگوی لاغری آرماني شان ايجاد مي‌شود كه سبب كاهش نارضايتي از بدن، کاهش تمایل به رژيمهای غذايي پرخطر برای تنظیم وزن و کاهش احساسات منفي مي‌شود كه با الگوی آرمانی درون فکنی شده ی پیشین، همراه هستند. در اين مداخله مجموعه‌اي از تمرين‌هاي شفاهي، نوشتاري و رفتاري طراحي شده است كه به مراجعان كمك مي‌كنند تا مواضعي مخالف الگوي آرمانی لاغر اندام درون فکنی شده (داراي تناسب اندام و جذاب) اتخاذ کنند.

رويكرد فمنيستي

اين رويكرد كه به رويكرد پيرن هم معروف است، راهبردي پيشگيرانه و فمنيستي است كه طي دوره‌اي ده ساله در مدرسه باله‌ي كانادا تدوين شده است. در اين رويكرد عمدتاً از بحثهاي گروهي منظم كه به وسيله‌ي دكتر پيرن هدایت می شوند به منظور اجازه دادن به بیان احساس و نگرانیهای دختران و شناسایی مشکلات آنها استفاده می شود. این رویکرد جنبه ی تجربه ای داشته و مولفه‌های مختلفی از جمله روابط نزدیک و صمیمانه، همدلی، پذیرش و به چالش کشیدن نقشهای تحمیلی جوامع مردسالار (همچون: نقش همسری، مادری، کدبانویی و…) را در برمی گیرد.

مداخله ی شناختی ـ رفتاری

مداخله‌ی شناختی ـ رفتاری به منظور کاهش نارضایتی از بدن و تن انگاره ی منفی براساس رویکرد شناختی ـ رفتاری استوار است و تلاش دارد توجه انتخابی به بدن یا بخش های ناراحت کننده آن، هم چنین شناخت ها، نگرشها، باورها و عواطف منفی مربوط به بدن را آماج خود قرار دهد. علاوه بر اصلاح این فرایندها و فراوردهای شناختی، اجتناب از وارسی بدن نیز با فراهم ساختن آموزش مناسب و فنون رفتاری، مورد تأکید قرار می گیرد. در رویکرد شناختي رفتاری به تدبیر آشفتگی تن انگاره ، هدف تأثیر براحساس نارضایتی بیماران از بدنشان یا بخشهایی از بدنشان به وسیله ی استفاده از اصلاح شناختي، قانع سازی، آرام سازی و استفاده از فنون تجسمی است .به علاوه در تدبیر شناختي ـ رفتاری از تغییر عنوان، منع پاسخ، مواجهه، تعبیر و تفسیر جایگزین و تجسم هدایت شده نیز استفاده می شود. گونه های مختلف این مداخله شناختی ـ رفتاری توسط محققان مختلفی تدوین و به کار گرفته شده است.مداخله های شناختی ـ رفتاری از این نوع معمولاً بین شش تا دوازده جلسه به طول می انجامد اما، شکلهای کوتاه شده این درمان نیز بنا به باور برخی از محققان به همان انداره در كاهش نگراني و نارضايني از بدن تأثير گذار و كار آمد هستند. با این وجود، نتايج مربوط به كارآمدي درمانها و مداخله هاي شناختی ـ رفتاري نگراني و نارضايتي از بدن و تناسب اندام ضد و نقیض و مورد اختلاف نظر هستند.

مداخله هاي ديگر

علاوه بر مداخله هايي كه به آنها اشاره شده از “درمان  ويبروآكوستيك” ، ورزش و‌ آموزش آرامش نيز براي كاستن از نگراني و نارضايتي از وضعیت بدن اسنفاده شده است. درمان ويبروآکوستيك در برگيرنده ي استفاده از صندلی‌ها و تخت‌هایی است که علاوه بر ماساژ و حرکت دادن فرد از طریق بلند گوهایی برایش صدا پخش می کنند براساس مطالعات در کاهش تنش و نگراني افراد مؤثر است .پيرسون در مطالعه‌اي بر بررسي تأثير كارگاه درمان پذيرشي و تعهد درماني در تدبير نارضايتي از بدن و نگر‌ش‌هاي معيوب مروط به خوردن پرداخت. مطالعه‌ي زنان مورد مطالعه نشان داد كه گروه تحت درمان در همه ارزيابيهای مربوط به آسيب شناسي خوردن، اضطراب بدن، ناراحتي‌هاي مربوط به افكارخوردن و تن انگاره كاهش قابل ملاحظه‌اي نشان مي‌دهند. محقق در اين مطالعه نتيجه گرفت كه پذيرش به عنوان متغير‌ي ميانجيگر در تغييرات مربوط به تصوير تن عمل مي‌كند و نتايج بررسي مؤيد تأثير مداخله‌اي كوتاه مدت براي اختلال تن انگاره و نگراني‌هاي مربوط به خوردن است.

منبع

نعمت اله زاده ماهانی ،کاظم (1393) ،بررسی تاثیر قد وزن شاخص توده ی بدنی طرحواره ی ظاهر خویتن پنداره و وارسی بدن برتن انگاره به منظور تدوین مدلی ساختاری درباره ی نارضایتی  ازبدن جمعیت ایرانی ،پایان نامه دکتری روانشناسی ، دانشگاه علامه طباطبایی

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0