بررسی اهمال کاری  بعنوان یک ویژگی شخصیتی

پاسخ به اين سؤال که آيا اهمال کاری  يک ويژگي شخصيتي است و يا فقط در موقعيت‌هاي خاصي بروز مي‌کند، مستلزم پاسخ به اين سؤال است که آيا اهمال کاری  در همه موقعيت‌ها و زمان‌ها به صورت ثابت وجود دارد يا خير؟ از جمله مطالعاتي که به اين موضوع پرداخته پژوهش فری ، آروی، می‌باشد. فری و آروی و همکاران ، با مطالعه بر روي 118 دوقلوي همسان و 93 دوقلوي دوتخمکي در خانواده‌هاي تقريباً مشابه که درجاتي از اهمال کاری  را نشان داده بودند عنوان کردند که حداکثر 22% از واريانس، همراهي با عامل ژنتيک را حدس مي‌زند.

 جهت اثبات و تحقيق بيشتر در اين زمينه مي‌توان اهمال کاری  را در ارتباط با مدلهاي قانونمند شخصيت و از جمله کامل‌ترين آن يعني 5 عامل بزرگ شخصيت در نظر گرفت.دراین راستا همپوشي قابل ملاحظه‌اي اهمال کاری  با وجدان گرايي و بخصوص خرده‌مقياس خودنظم دهی وسازماندهی آن ؛ همبستگي مثبت بالا دارد. همچنین از ديگر خرده‌مقياس‌هاي اين فاکتور شخصيتي مساعي بودن و مسؤوليت‌پذيري است که هر دو نشانگر پشتکار جهت تکميل اهداف است و ارتباط آنها با اهمال کاری  بصورت منفي گزارش شده است .

در این زمینه سنکال و لاوي وکوئستنر، نشان دادند که اهمال کاری  نتيجه‌اي برآمده از عکس‌العمل‌هاي متقابل ميان ويژگي‌هاي موقعيتي و زمينه‌اي و تمايلات و ويژگي‌هاي شخصیتي است که به خصوص در شرایطی که ارزيابي عملکرد به صورت تهديدآميز تلقي شود بروز مي‌نمايد.

مون و ايلينگورث، اظهار مي‌کند هرچند تحقيقات گذشته اهمال کاری  را يک ويژگي شخصيتی که در طول زمان و در هر محتوا و شرايطي ثابت است مي‌دانستند پژوهش‌هاي متناقض تجربي و تئوريکي در حال فراهم کردن يک تئوري منطقي از اهمال کاری  هستند که آن را يک رفتار که خط مسير پويا و متغيري را بسته به شرايط و نوع تکليف و محتواها دارد،تعريف کنند. مطالعات زيادي به بررسي تغيير پذيري اهمال کاری  در طول زمان پرداخته است .علاوه بر این همانطور که قبلا بیان شد نوع تکلیف : تنفر ، خوشایندی و دشواری آن با اهمال کاری  درارتباط است .

رودی وال و دیودسون، درنتیجه تحقیقاتشان بیان ‌مي‌‌کنند: اهمال کاران در موقعيت‌هاي عادي به تکاليف جذاب و آسان و تقريبا غيرعلمي گرايش دارند و از تکاليف ملال‌آور و سخت ,هرچند علمي و داراي پيامدهاي مفيد باشد اجتناب کرده يا آنها را به تأخير مي‌اندازند. اما در شرايطي که عملکردشان از منظر عمومي مورد ارزيابي قرار مي‌گيرد از آنجا که تمايل دارند تا برداشت همگان از آنان مطلوب و مثبت باشد تکاليف چالش‌برانگيز و مشکل‌تري که هرچند آن‌ها را آزارنده مي‌دانستند انتخاب مي‌کنند، با وجود اینکه ممکن است در آغاز کردن يا تکميل آن‌ها شکست بخورند.

انگيزه مطالعه و مقاومت در برابر وسوسه‌هاي اجتماعي و محيطي که مانع مطالعه مي‌شود و مقدار ساعات مطالعه در روزهايي که فاصله زيادي با امتحان يا فرا رسيدن زمان موعود وجود دارد در پائين‌ترين حد خود است و با نزديک شدن به روزهاي امتحان يک مسير منحني شکل (رو به‌ رشد) را طي مي‌کند . ذکر این نکته ضروری است که اهمال کاران تنها برای انجام یک دسته یا دسته ای خاص از کارها و تکالیف، دچار اهمال کاری  و مسامحه  ‌مي‌‌شوند. نتیجه اینکه به تعویق انداختن کارها تاحد زیادی با ماهیت کارهای مختلفی که باید انجام گیرد، در ارتباط ومتغیراست.

استيل، دلايل اهمال کاری ‌ را به اين صورت بيان مي‌کند:

آزارندگي تکاليف: در بعضي مواقع دانش‌آموزان و دانشجويان علي‌رغم توانايي از انجام تکاليف اجتناب مي‌کنند به علت اين‌که نتايج حياتي و مهم براي آنها در پي ندارد يا تکالیف جذابيتي ندارند و يا سخت و فراتر از توان آن‌هاست.

نگراني از شکست: افرادي که اعتماد به نفس ندارند از اينکه ديگران در مورد آنان چه فکري مي‌کنند نگرانند و ترجيح مي‌دهند تا ديگران عملکرد ضعيف و شکست آنان در انجام وظايف‌شان را ناشي از کمبود تلاش آنها بدانند و نه عدم توانايي‌شان.

افسردگي و عوامل خلقي: برای همه ما مواقعي وجود دارد که از نظر خلقي در شرايط مناسبي براي انجام يک کار نباشيم و اجراي آن را به بعد واگذار کنيم. در صورتي که اين روش يک واکنش منظم به تمامي شرايط و موقعيت‌ها شود و فرد از جنبه‌هاي مهمي از زندگي که لازم است به آن پرداخته شود طفره رود این روش ‌مي‌‌تواند مشکل ساز باشد. افسردگي نيز از آنجا که به طور طبيعي علائق و انگيزه و انرژي واکنش به هر فعاليتي را مي‌کاهد با اهمال کاری  در ارتباط است.

تمرد و طغيان‌گري: در مواردي که تکاليف به عنوان ناعادلانه، تحميلي و غيرضروري تلقي شود به دنبال خشم و تنفر از تکاليف فرد از انجام آنها تمرد کند و انجام آن‌ها را به تعويق بيندازد . فراری و الیوت، اظهار ‌مي‌‌کنند: کنترل شديد والدين مانع رشد توانايي خودتنظيمي و دروني کردن اهداف مي‌شود که در اين صورت اهمال کاری  مي‌تواند شکلي از تمرد باشد.

تکانشگري و حواسپرتي: مون و ايينگورث، اين بحث را مطرح کردند که افراد تکانشگر از آنجا که جذب تمايلات آني و در دسترس مي‌شوند و خودکام‌بخشي‌هاي فوري و آسان را بر پاداش‌هايي که در بلندمدت و با تلاش به دست مي‌آيد ترجيح مي‌دهند،بيشتر در معرض اهمال کاری  هستند. در جايگاه‌ها و موقعيت‌هاي آموزشي وقتي انجام يک تکليف شروع میشود موضوعات حاشيه‌ديگري نيز فرد را احاطه مي‌کند.موضوعات وعوامل محيطي درصورتي که جذابتر و قويتر باشند مي‌توانند تمرکز را از انجام تکاليف منحرف کنند.

فاکتورهاي محيطي:وسوسه‌هاي واغواهاي محيطي درحين مطالعه واجراي تکاليف مثل تماشاي تلويزيون سرو صدا ونامرتب بودن مکان مطالعه روي انگيزه فرد براي مطالعه وبه تبع آن بروز اهمال کاری  مؤثراست.

مديريت زمان:افراد اهمال کارزمان لازم براي اجراي تکليف را کمترازآنچه واقعا مورد نيازست تخمين مي‌زنند.

لذت ناشي از کار کردن تحت فشارزمانی: کار کردن در يک زمان محدود (فرا رسيدن ضرب‌العجل‌ها) موجب افزايش تنش در افراد مي‌شود که براي برخي افراد لذت‌بخش است. در صورتي که اين روش به صورت اعتيادآور استفاده شود، بر عملکرد فرد اثر نامطلوب مي‌گذارد.

پیشایندهای اهمال کاری

 طبق تحقیقات مختلف عوامل چندی با اهمال کاری  در ارتباط هستند. به نظر جانسون و بلوم ، دو عامل اصلی مرتبط با اهمال کاری  عبارتند از :

  • روان نژندی که همبستگی مثبت معناداری با اهمال کاری دارد.
  • وجدانی بودن که همبستگی منفی معنی دار با اهمال کاری دارد.

بعقیده بریجز و ریگ، اهمال کاری ، در بردارنده تفکر غیر منطقی است و میزان اهمال کاری  خودگزارشی دانش آموزان با میزان تفکر غیر منطقی  و خرده مقیاس اجتناب از مسأله رابطه دارد.

در خصوص پيش‌آيندهاي اهمال کاری  محققان به عوامل مختلفي اشاره نموده‌اند از قبيل اضطراب و وابستگي، ترس از ارزيابي منفي، عزت‌نفس پايين ، ترس از شکست ، احساس شرم وگناه، تنفر از کار، فقدان انرژي ، کمال‌گرايي، درماندگي آموخته شده ، خودکم‌بيني، پائين بودن سطح تحمل و عصبانيت .

خودکارآمدي پائين و اضطراب بالا بطور معناداري اهمال کاری  در فعاليت‌هاي روزمره و فعاليت‌هاي تحصيلي را پيش‌بيني مي‌کند . سبک‌هاي اسنادي بيروني و عقايد غيرمنطقي ، عقايد در خصوص زمان در دسترس وکمبود مهارتهای مدیریت زمان،نمرات پايين،عدم خويشتن داري وخودتنظيمي،مهارتهاي مطالعه بي‌فايده ونامطلوب.

حسين و سلطان، در مطالعه‌اي از دانشجويان اهمالکار دلايل اهمال کاری ‌شان را پرسيدند، از جمله عللی که آنها اظهار کردند موارد زیر ‌مي‌‌باشد:‌ بيماري (54%)، مشکلات خانوادگي و اجتماعي (75%)، کمبود علاقه و انگيزه (63%)، اطمينان بيش از حد (77%)، تنبلي (78%)، دريافت گرايشات و فيد بک‌هاي منفي از معلم (78%). عوامل منفي موجود در وظايف و تکاليفشان (65%)، حجم کار خيلي زياد و انتظار کامل کردن آن در همان زمان (87%)، عدم کسب مهارت‌هاي لازم جهت رويارويي با اين تکاليف (85%)، استرس تحصيلي (87%)، وابستگي (69%)، مشکلات ارتباطي (86%).

بین دشواری و علاقه‌مندی به انجام تکالیف با اهمال کاری،خوش بینی و بدبینی،شیوه‌‌های فرزند پروری، همبستگی معنادار وجود دارد.

اهمال کاری  مزمن با شماري از ويژگي‌هاي شخصيتي اعتماد به نفس و عزت‌نفس پائين، سطوح بالاي افسردگي، روان‌رنجوري، کم‌رويي، اضطراب صفتي ، هراس اجتماعي، فراموش کاري، بي‌نظمي، تمرکز بر خودانگاره ضعيف، نداشتن انرژي، انعطاف ‌ناپذيري رفتاری  در ارتباط است .

 ويژگيهاي شخصيتي مثل نورتيک بودن و وجدان گرايي پايين در پنج عامل بزرگ شخصيت از متغيرهايي هستند که با اهمال کاری  در تحقيقات همبستگي مثبت نشان داده‌اند. به عبارت دیگر اهمال کاری  با وجدان‌گرايي همبستگي منفي معنادار و با روان‌رنجوري همبستگي مثبت بالايي دارد .

منبع

خیامی آبیز،حمزه(1394)، اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان متوسطه،پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی ومشاوره مدرسه،دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی علامه طباطبایی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0