ارزیابی منشأ تعارضات سازمانی

تعارض‌ها خود به خود به وجود نمي‌آيند، بلكه عواملي سبب آن­ها شده است. براي اين كه بهتر بتواند شيوه برخورد با تعارض را انتخاب كنيد، نخست بايد بدانيد كه منشأ بروز تعارض چه بوده است. به بيان ديگر لازم است منشأ و منبع تعارض را تعيين كنيد. دو مجموعه به منزله منشابرای تعارض سازمانی مدنظر قرار می­گیرد:

منشأهای سازمانی:

  • توزیع منابع کمیاب
  • ابهام نقش، وظیفه و مسئولیت
  • روابط متقابل بین رابطه­های کاری و اشخاص
  • سیستم­های پاداش
  • متمایزسازی بخش­ها و قسمت­ها از یکدیگر

منشأهای روابط بین شخصی:

  • عدم اعتماد نسبت به یکدیگر
  • خصوصیت شخصیتی
  • انتقادهای ناشایست نسبت به یکدیگر
  • نگرش و تفکر منفی نسبت به یکدیگر
  • ابهامات بین شخصی

استيفن رابينز ؛ بر اساس يافته‌هاي تحقيق، دلايل بروز تعارض را به سه دسته كاملاً مجزا تقسيم كرده است:

الف) اختلاف‌هاي شخصي؛ تفاوت‌هاي فردي: اولين منشأ تعارض، تفاوت‌هاي فردي يا اختلاف‌هاي شخصي است . تعارض مي‌تواند ناشي از خصوصيات رفتاري، اخلاقي و نظام‌هاي مورد ارزش افراد باشد. عواملي از قبيل: تحصيلات، سابقه كار، تجربه و آموزش، هر فرد را به صورت يك شخصيت بي‌همتا با مجموعه ارزش‌هاي ويژه، از ديگري متمايز مي‌سازد. عدم درك اين خصوصيات يا به عبارت بهتر عدم درك اين تفاوت‌هاي فردي اگر موجب تعارض گردد و نگرش‌هاي منفي را ايجاد كند، ممكن است عده‌اي رااز سوي ديگران به عنوان افرادي غير قابل‌اعتماد، عجيب، رياكار و فرصت طلب به حساب آورد و همين ديدگاه موجب كشمكش و تعارض مي‌شود.

ب ) اختلاف‌هاي ساختاري: اختلاف‌هاي ساختاري موجب عدم انسجام و يكپارچگي ميان واحدهاي سازمان مي‌شود و زماني به وجود مي‌آيد كه روي اهداف سازماني، شقوق تصميم‌گيري، معيارهاي عملكرد، تخصيص منابع، قوانين و مقررات و روش‌ها و رويه ها، توافق وجود نداشته باشد. اينها باعث بروز تعارضدر سازمان مي‌شوند. به عنوان مثال، اگر سازماني هدف‌هاي ناسازگاري را انتخاب كند. كاركنان نمي‌دانند در كدام جهت يا هدف گام بردارند.

ج ) اختلاف‌هاي ارتباطي: اختلاف‌هاي ارتباطي، عدم توافق‌هايي هستند كه از پيچيدگي‌هاي علم معاني، عدم درك پيام و اختلاف در مجاري ارتباطي ناشي شده است. معمولاً تعارض‌هاي درون فردي ناشي از ضعف ارتباط است ولي تعارض‌هاي بين فردي و درون گروهي ناشي از تفاوت در انتظارات نقش سازماني، شخصيت و نظام ارزشي يا عوامل مشابه است كه دليل آن فزوني ارتباطات است، كه ممكن است اين ارتباطات، رابطه‌اي مؤثر و صميمي نباشد .

دلایل بروز تضاد در سازمان

الف) ناسازگاری در اهداف:مهمترین علت بروز تضاد است. تعارض در سازمان به علت اینکه افراد در حال پیگیری اهداف متضاد می باشند به سادگی جریان پیدا می کند.مثلا ممکن است بین واحد هایی که متولی کاهش هزینه در سازمان هستند با واحدهایی که مسئول امور تشریفات سازمان هستند تضاد بوجود آید.

ب )تفکیک واحد ها ودوایر:به خاطر تقسیم کارشدیددر سازمان ایجادمی شود،واحدهایی که تفکیک می­شوند نوعی جهت­گیری عاطفی،روحی وارزشی به سیستم خودپیدا می­کنند که این امر باعث بخشی نگری می­شودودر نتیجه تضاد افزایش می یابد.در مقابل این تفکر رویکرد دیگری به نام انسجام ویکپارچگی  مطرح می­شودکه باعث کاهش تضاد می­شود.

ج )وابستگی کاری:هرچه واحدها به هم وابسته­تر باشند تضاد بیشترمی­شود،البته منظور وابستگی سریالی یا یک طرفه است.

د )کمیابی منابع:هرقدرمنابع کمیاب­ترشود،احتمال بروزتضادبیشتر می­شود. منابع شامل پول، اطلاعات و ملزومات افراد می­باشد. افراد یا گروه­ها باید برای بدست آوردن منابع اندک با یکدیگر به رقابت بپردازند، به همین دلیل در میان آن­ها اغلب اجتناب­ناپذیر است. این تفاوت­ها زمانی جریان پیدا می­کند که یک واحد سازمانی نفوذ قابل توجهی بر دیگر واحدها دارد و ممکن است از وجهه، قدرت و مقام آن­ها بکاهد و افراد و گروه­ها به دلیل میل به افزایش قدرت و نفوذشان در گروه  یا سازمان درگیر تعارض و تضاد می­شوند.

و )توزیع نابرابر قدرت: واحدهایی که قدرت کمتری دارند در برابر واحدهایی که قدرت بیشتری دارندرفتارهای متضاد بیشتری بروز داده واحتمال بروز تضادبین ان­ها بیشتر است.

ه )سیستم پرداخت­ها وپاداش­ها:هرقدر نظام پرداخت­ها نامناسب و تبعیض­آمیزباشد احتمال بروز تضاد بیشتر است.

ی ) عدم اطمینان محیطی:هرقدر محیط سازمان نامطمئن­ترشود،احتمال بروز تعارض بیشتر می­شود

منبع

کوچی،علی(1394)، تاثیر تعارض در محیط کار بر فرسودگی شغلی،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت بازرگانی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0