بررسی اجمالی معیارها در مدل EFQM

سازمانهایی که تفکر بهبود مستمر به عنوان یک اصل و ارزش در آنها نهادینه شده است همواره به شناسائی و درک وضعیت وموقعیت خود علاقه مند هستند. مدل سرآمدی EFQM یک مدل غیر شکیل شده تجویزی است که از  نه معیار تشکیل شده است. این معارها هسته وقلب این مدل هستند و مبنای ارزیابی یک سازمان قرار می گیرند. مفاهیم بنیادین اهدافی را نشان می دهند که یک سازمان سرآمد باید به آنها دست پیدا کند. اهداف و آرمان ها معمولاٌ بلند پروازانه و دور دست هستند. لذا برای اینکه سازمانها بدانند که برای رسیدن به این اهداف، باید چگونه در عمل، کار وفعالیت کنند. نیاز به معیارهایی دارند که اجرای آنها در سازمان موجب رسیدن به اهداف شود. معیارهای مدل EFQM به دو دسته تقسیم می شوند:

  • توانمندسازها  :  پنج  معیار از معیارهای نه  گانه، گروه توانمندسازهارا تشکیل می­دهند و بیان کننده نوع فعالیت­های سازمان و چگونگی انجام آن فعالیت ها می­باشند عوامل هستند که سازمان را برای رسیدن به نتا یج عالی، توانمتد می­نمایند.
  • نتایج: چهار معیار باقیمانده گروه نتایج را تشکیل می دهند ومشخص کننده خواسته هایی می باشند که سازمان باید با اجرای توانمند سازها به آنها دست یابد.

در مدل EFQM  هر یک از معیارها وزیر معیارها بر اساس اهمیتی که در سرآمدی دارند، سهمی از 1000 امتیاز را به خود اختصاص داده اند.

رهبری

رهبری سازمان، موتور محرکه و هدایت کننده تمامی فعالیت­های کارکنان در مسیر تعالی سازمان است. رهبری موفق سازمانی زمینه­های ابداع و خلاقیت کارکنان را فراهم آورده و فرهنگ سازمان را در مسیر تعالی دست خوش تغییرات و تحولاتی می­نماید که کارکنان بصورت خود جوش در بهبود مستمر مشارکت می­نمایند.

خط مشی و استراتژی

سازمانی که فاقد هدف و استراتژی باشد همانند کشتی است که در تاریکی دریا و در میان امواج پر تلاطم مسیر خود را گم کرده باشد. اینگونه سازمان­ها همواره تحت تاثیر کوچکترین تغییرات محیطی، قدرت مدیریت و رهبری خود را از دست می­دهند. ثبات ندارند و تبدیل به بنگاه­های تنبل اقتصادی می­شوند که فاقد مصرف کننده منابع نسل­های آتی هستند. کارکنان این گونه سازمان­ها تبدیل به ابزار و دستگاه امضاء می­شوند در حالی که در سازمان­های متعالی این فعالیت­ها توسط تکنولوژی اطلاعات انجام می­شود و کارکنان برای توسعه سازمان­ها استراتژی­ها مبتنی بر نیاز­های حال و آتی ذینفعان را تدوین و جاری سازی کرده و به صورت مستمر آنها را ارتقاع می­دهند.

کارکنان

در سازمان­های متعالی میان مدیران و کارکنان ارتباط سمیمانه وجود دارد. مدیران متعالی کارکنان را در امور سازمان مشارکت می­دهند، ایده­های آنان را از طریق خلاقیت و نو آوری به روش­های نو تبدیل می­کنند مدیران برتر از کارکنان خود قدر دانی می­کنند. در سازمان­های متعلی محور توسعه سازمان کارکنان هستند و بدون چرخش پره­های مولد کارکنان، انرژی جنبشی و سینرژی اتفاق نمی­افتد.

منابع و شرکاء

تعلی یک سازمان در گرو ارتباطات صحیح با تامین کنندگان، شرکا و پیمانکاران است. در سازمان­های متعالی از پیمانکاران به عنوان برده­های سازمان موظف به اجرای پیمان در قبال اجرت تعریف شده یاد برده نمی­شود بلکه کلیه تأمیین کنندگان، شرکاء و پیمانکاران را حلقه­های زنجیره تعالی خود می­دانند.

در سازمان­های متعالی منابع و دارائی­های سازمان از سیستم مدیریتی برخوردار است که بصورت مستمر در راستای اهداف تعالی سازمان بروز می­شوند. سازمان­های متعالی تعالی خود را مدیون مدیریت دانش و اطلاعات می­دانند و برای بهینه سازی اطلاعات سیستم­های نوین اطلاعاتی را بکار می­گیرند.

فرآیند­ها

سازمان­های متعالی کلیه فعالیت­های خود را با نگرش فرآیندی طراحی و انجام می­دهند. این سازمان­ها برای اثر بخش بودن فعالیت­های خود نسبت به تجزیه و تحلیل خروجی فرآیند­ها با لحاظ کردن نظرات و انتظارات ذینفعان :  کارکنان، مشتریان، رقبا، تامین کنندگان، پیمانکاران، سهامداران   اقدام می­کنند در سازمان­های متعلی کلیه فرآیند­ها به صورت زنجیره­ای به هم وصل هستند و بطور مستمر اندازه­گیری می­شوند در سازمان­های متعالی سیستم­های مدیریت کیفیت، ایمنی و زیست محیطی استقرار یافته و چرخه بهبود مستمر جاری شده است.

نتایج مشتریان

در فرهنگ تعالی ، سازمان بدون مشتری وجود خارجی ندارد. حتی در انحصاری­ترین سازمان­ها، مشتری همواره حاظر است. در سازمان­های متعالی مشتری است که میزان تعالی را مشخص می­کند تحولات نوین مدیریتی نشان می­دهد که در آینده دو نوع سازمان خواهد بود. اول سازمان­هایی که مشتری را هدف قرار داده و بر اساس نیاز­ها و انتظارات آنان حرکت می­کنند و بطور مستمر خود را بهبود و ارتقاء می­دهند و دوم سازمان­هایی که بدلیل عدم توجه به نیاز­ها و انتظار مشتریان مجبور به تعطیلی سازمان خود هستند. در سازمان­های متعالی، تلقی و برداشت مشتریان از سازمان شناسائی شده و با استفاده از نشانکر­هایی سعی در تامین رضایتمندی آن دارند.

نتایج کارکنان

اگر سازمان شما متعالی است و در خصوص توانمندی سازی کارکنان خود فعالیت­های متعددی را انجام می­دهد، نتیجه اثر گذاری این فعالیت­ها بر رفتار کارکنان می­بایست با استفاده از نشانگر­هایی به به نمایش گذاشته شود. سازمان­هایی متعالی برای دسترسی به این نشانگر­ها از کارکنان نظر سنجی کرده و برای هر یک از آنها شاخص­هایی را تعریف و در مقایسه با شاخص هر یک از نشانگر­ها سازمان را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می­دهند.

نتایج جامعه

سازمان متعالی سازمانی است که اثرات ارزشمندی را در جامعه گذاشته باشد. سازمان­های متعالی خود را عضوی از جامعه دانسته و برای اثبات نقش شهروندی خود در جامعه نسبت به شناسایی انتظارات آنها و اجرای اقدامات لازم برای تامین انتظارات جامعه فعالیت­هایی را انجام می­دهند.

نتایج کلیدی عملکرد

نتایج کلیدی عملکرد سازمان دستاورد­هایی هستند که سهامداران از سازمان انتظار دارند این دستاورد­ها می­تواند دستاورد­های مالی مانند میزان سود، هزینه سود و … بوده و یا دستاورد­های غیر مالی مانند میزان تولید، حجم فروش و … باشند.

منبع

زمانی،علی عسگر(1393)، تأثیر پیاده­سازی مدل EFQM در عملکرد شرکت بهره برداری نفت و گاز،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت بازرگانی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0