بازآموزي اسنادي

سليگمن و همکاران، براي کمک به بزرگسالان و کودکان جهت تغيير سبک تبييني خود از بدبيني به خوش بيني برنامه هايي تدوين کرده اند. اين برنامه ها بر پايه مدل هاي شناخت درماني بک  و اليس ، تدوين شده اند. در اين برنامه ها شرکت کنندگان مي آموزند بر موقعيت هايي که موجب تغيير خلق مي شوند نظارت داشته و آنها را تحليل کنند وباورهاي بدبينانه خود را اصلاح نمايند تا اينکه سبک تبييني آنان خوش بينانه تر شود.

در نخستين بخش اين برنامه ها شرکت کنندگان مي آموزند بر تغييرات خلقي در رويارويي با ناملايمات نظارت کنند. آنان در هر وضعيت ناگوار از تحليل رويداد، باور و پيامد استفاده مي کنند که شامل مشخص ساختن ناگواري، باورها و تفکراتي است که به هنگام برخورد با اين ناملايمات رخ داده اند، و تغييرات خلقي ناشي از آنهاست. در اينجا مثالي از چنين تحليلي با يک موقعيت مشخص ارايه مي­شود.

در اين برنامه ها شخص يک دوجين از اين موقعيت ها را تحليل مي کند و سپس متوجه مي شود که پيش از تغييرات خلقي از جمله افسردگي يا ساير حالت هاي خلقي منفي چه باورهايي داشته است و اينها با باورهايي که پيش از تغييرات خلقي مثبت مي آيند، چه تفاوتي دارند.فرد متوجه مي شود که باورهاي پيش از تغييرات خلقي منفي بر سبک تبييني بدبينانه، و باورهاي قبل از تغييرات خلقي مثبت بر سبک تبييني خوش بينانه مبتني هستند. زماني که باورها بر سبک تبييني بدبينانه استوارند، اسنادهاي دروني، کلي و ثابت نسبت به ناملايمات صورت مي گيرد و جايي که باورها بر سبک تبييني خوش بينانه استوارند،اسنادهای مشخص و گذرا را شامل مي شوند.وقتي که فرد بر تحليل رويداد، باور و پيامد تسلط يافت، براي تغيير تبيين هاي بدبينانه براي ناملايمات، سه مجموعه مهارت تمرين مي شوند. اين مهارت ها عبارت اند از حواسپرتي، فاصله دادن و دودلي .

حواس­پرتي انجام دادن کاري براي متوقف ساختن تبيين بدبينانه دروني ناملايمات و جلب توجه و دل مشغولي فرد است. فنون خاص اين کار عبارت اند از : گفتن «بس است» با صداي بلند و کوبيدن روي ميز؛ ضرب زدن به خود با کشيدن يک نوارکشي که به مچ دست بسته شده است؛ نگاه کردن به کارت مخصوصي که در جيب داريد و روي آن با حروف درشت نوشته شده است بس کن، متمرکز کردن توجه خودروي يک موضوع فيزيکي بيروني؛ به تعويق انداختن نشخوار ذهني تا روز بعد؛ و يادداشت کردن تبيين بدبينانه براي ناملايمات به محض وقوع آن.

فاصله دادن مستلزم آن است که بخود خاطر نشان کنيم که تبيين هاي بدبينانه ناملايمات تنها يکي از تفسيرهاي ممکن درباره موقعيت است و نه عين واقعيت. در حالي که حواسپرتي راهبردي براي فرونشاندن تفکر بدبينانه است، فاصله دادن راهبردي براي کاستن از تأثير آن بر خلق از طريق تشخيص اين نکته است که باورها حقايق نيستند، بلکه فقط يک چرخش در موقعيت اند. فاصله دادن زمينه را براي دودلي آماده مي سازد .

دودلي فرايندي براي ادامه يک گفتمان دروني با اين هدف است که نشان دهد براي ناملايمات تبيين با ارزش­تر و خوش بينانه­تري نيز وجود دارد. وقتي تبيين­هاي بدبينانه مورد ترديد قرار مي گيرند، چهار پرسش را مطرح مي­سازيم که بر شواهد، جايگزين­ها، پي­آمدها و سودمندي­ها تمرکز دارند.

  • براي آن تبيين و باور چه شواهدي وجود دارد و آيا شواهدي نيز درباره نادرستي آن وجود دارد؟
  • آيا براي ناملايمات تبيين هاي خوش بينانه جايگزين وجود دارد که بتوانم اين ناگواري را به عوامل بيروني، مشخص و گذرا نسبت دهم؟
  • اگر نتوانم تبيين خوش بينانه اي براي ناملايمات پيدا کنم، آيا پي آمدهاي تبيين بدبينانه با نتايج منفي بلند مدت فاجعه آميز همراه خواهد بود يا فقط يک دردسر موقتي است؟
  • اگر نتوانم تصميم بگيرم که آيا شواهد بيشتري براي يک تبيين خوش بينانه يا بدبينانه براي ناملايمات وجود دارد يا نه، براي دانستن خلق مثبت و دستيابي به اهدافم سودمندترين تبيين ها کدامند؟

پس از مجهز شدن به مهارت هاي تحليل رويداد، باور و تحليل و مهارت هاي حواسپرتي، فاصله دادن و دودلي، گام بعدي ترکيب آنها است. اين اختصار به ناملايمات، باورها، تغييرات خلقي حاصل، ترديد و نيروبخشي دلالت دارد. در هر موقعيت ناگوار، علاوه بر توجه به ناملايمات، باورها و پي آمدهاي تغيير خلقي، نحوه ترديد در باورهاي بدبينانه و تأثير آن بر حالت خلقي، اين نکته را نيز که تبيين و باورهاي خوش بينانه جايگزين چگونه به شما نيروبخشد مدنظر قرار دهيد.

منبع

جمشیدیان،شیما(1390)، پیش بینی امیدواری بر اساس مولفه­های معنویت با واسطه­ گری سلامت­ روان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه بین الملل شیراز

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0