انواع توجه

توجه به صورت علمی به طور عمده در سه حس بینایی،شنوایی و لامسه بررسی شده است.یکی از مدل‌هایی که در تقسیم بندی انواع توجه بسیار به کار می‌رود مدل بالینی سلسه مراتبی سلبرگ و متیو، است.پنج گونه متفاوت از توجه در این مدل توصیف شده اند که بخش‌های زیر را شامل می‌شود:

  • توجه متمرکز:این نوع از توجه،توانایی پاسخدهی مستقیم و دقیق به محرک‌های مشخص و ویژه بینایی،شنوایی یا لامسه است.
  • توجه مداوم :این نوع توجه،بیانگر توانایی ادامه دادن پاسخ رفتاری پایدار و ثابت در طی فعالیت پیوسته و مکرر است.
  • توجه انتخابی : این سطح از توجه به ظرفیت نگهداری و ابقاء یک مجموعه رفتاری یا شناختی در مواجهه با محرک‌های حواس پرتی یا رقیب اشاره دارد.بنابراین، این بخش اندیشه رهایی از حواس پرتی را در خود جای می‌دهد.
  • توجه تناوبی :این گونه از توجه به ظرفیت انعطاف پذیری روانی معطوف است که به فرد اجازه می‌دهد تمرکز توجه خود را در بین تکالیفی تغییر دهد که نیازهای شناختی متفاوتی دارند.
  • توجه تقسیم شده :این گونه از توجه بالاترین سطح توجه است و به توانایی پاسخدهی همزمان به تکالیف چندگانه یا خواسته‌های کاری چندگانه اشاره دارد.

مهمترین ویژگی در توجه،انتخابی بودن محرک‌های مورد توجه است.مفهوم ظرفیت محدود مفهوم مرکزی برای درک توجه انتخابی است به این معنا که مغز در هر لحظه فقط می‌تواند به موارد محدودی توجه کند و باید به نفع پاره‌ای موارد و محرک‌ها از توجه به سایر موارد صرف نظر کند.

یک صفحه بینایی شامل چندین شی و عنصر است و توجه نقشی ویژه در یافتن و شناسایی یک شی در میان بقیه را ایفا می‌کند.مشخص شده است که عملکرد بینایی به میزان زیادی، بدون در نظر گرفتن سطح پردازش شناختی درگیر در تکلیف موجود،تحت تاثیر توجه است. در بین نظام‌های دریافت دروندادهای محیطی نظام بینایی در کنارنظام شنوایی اهمیتی ویژه دارد.تخمین زده می‌شود که بیش از 80% پردازش اطلاعات مغز،از طریق پردازش بینایی است.در رویکردهای عصب روانشناختی  انسان را موجودی سمعی- بصری  تلقی کرده و سایر حواس مکمل محسوب می‌شوند.مفهوم چسب توجهی تریسمن ، توضیحی برای نقش محوری توجه بینایی  در فرایندهای توجهی در افراد سالم تام به این امر بستگی دارد که چه میزان از منابع توجه بطور عام و توجه انتخابی بینایی بطور خاص به شکلی موثر به آن تکلیف اختصاص داده شده است.

توجه بینایی انتخابی به توانایی تمرکز به شکل گزینشی بر مکان خاصی از میدان بینایی گفته می‌شود و از لحاظ عصبی تاثیرات این گونه توجه بر فعالیت‌های نورونی به بهترین شکل خود در منطقه V4 بینایی در مغز دیده می‌شود،جایی که مشخص شده است تبدیلات در آن برای این ساختارهای زیربنایی پردازشی بسیار پر اهمیت است.

تاریخچه‌ای از مطالعات توجه

در زمان ویلیام جیمز،عمومی ترین روشی که جهت مطالعه توجه بکار برده می‌شد،درون نگری بود.با این حال،اوایل سال 1858 فرانسیس دانترز برای بررسی توجه گاه شمار ذهنی را به کار برد که این گاه شمار حوزه‌های عمده‌ای از کندو کاوهای فکری مولفانی مانند زیگموند فروید را دربرمی گیرد.یک بحث عمده ،در این دوره این موضوع می‌باشد که آیا امکان اینکه که در یک لحظه به دو چیز توجه شود وجود دارد یا نه(توجه تقسیم شده).والتر بنجامین این تجربه را به عنوان : ادارک در حالتی از حواس پرتی توصیف نمود.این عدم توافقات فقط از طریق آزمایشات قابل حل بود.

از سال 1950تاکنون: در سال 1950 پژوهش روانشناسان در خصوص علاقه شان به توجه زمانی که معرفت شناسی غالب به مثبت گرایی تغییر یافت در طی آنچه که به عنوان انقلاب شناختی بازنگری شد.درانقلاب شناختی ،فرایندهای شناختی غیرقابل مشاهده مانن توجه به عنوان ابزار مشروع مطالعه علمی پذیرفته شدند.

تحقیقات امروزی در توجه با پژوهش کالین چری دانشمند بریتانیایی که به مساله  مهمانی کوکتل ؛ علاقمند شد،یعنی ،چگونه در زمانی که چند نفر در یک زمان صحبت می‌کنند ما می‌توانیم فقط یک مکالمه را پیگیری کنیم؟ آغاز گردید.همچنین چری مطالعاتی را انجام داد که در آن یک پیام شنیداری باید تعقیب مشد: مثل تکرار با صدای بلند و همزمان یک پیام شنیداری دیگر به گوش دیگر پخش می‌شد،به نظر می‌رسید از پیام دوم یا توجه نشده،اطلاعات بسیار کمی را می‌توان استخراج کرد.

با تحلیل مشکل مهمانی کاکتیل توسط کالین چری،  تحلیل شد.در مهمانی کاکتیل چگونه افراد در گفتگو، برخی صحبت‌ها را گوش می‌کنند و بقیه را نادیده می‌گیرند تمرکز دارد.این مشکل در آن زمان توجه متمرکز نام دارد که مخالف آن توجه تقسیم شده نام دارد.چری تعدادی آزمایش را اجرا نمود که به عنوان گوش دادن دوگوشی شناخته شده بود و توسط دونالد برودبنت و دیگران گسترش یافت.

در آزمایش دیگری،آزمودنی‌های بایستی هدفون‌هایی را برای گوش دادن به دو سری لغات از گوش‌های متفاوت به صورت توجه انتخابی به یک سری از لغات به کار می‌بردند.بعد از انجام تکلیف،آزمونگر‌ها سوالاتی را درباره محتوای توجه نشده از آزمودنی پرسیدند. آزمایشات توسط گری و ودربرن و بعداً انا تریسمن با اشاره به مشکلات مختلف در مدل اولیه برودبنت و درنهایت به مدل دویچ نورمن در سال 1960 منجر شده است.گری و ودربرن ، از نوعی تکلیف دوگانه استفاده کردند که در آن احتمال داشت عبارت “چه کسی 6 آنجا” به یک گوش ارائه شود و عبارت”4 می‌رود 1″ به گوش دیگر.معنای آنها نظم و ترتیب گزارش را رقم می‌زد یعنی چه کسی آنجا می‌رود.این واقعیت که انتخاب می‌تواند بر اساس معنای اطلاعات ارائه شده باشد،با نظریه فیلتر یا صافی برادبنت مغایرت دارد.

انا تریسمن ، نظریه بانفوذ خود به نام نظریه تلفیق ویژگی را توسعه داد.مطابق با این الگو،توجه ویژگی‌های متفاوت یک شی را مانند رنگ و شکل را به کل تجربه شده هشیارانه آن شی متصل می‌کند.هرچند، این الگو با انتقادهای بسیاری روبرو است .

روبرت وارتز، در موسسه ملی سلامت شروع به ثبت سیگنال‌های الکتریکی مغز مسلمان‌هایی که برای انجام تکالیف توجهی آموزش دیده بودند ،نمود.این آزمایش‌ها برای اولین بار همبستگی مستقیم عصبی فرایندهای ذهنی را نشان داد

در سال 1990 روان شناسان، توموگرافی با نشر پوزیترون و تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی را برای تصویربرداری از مغز در تکالیف توجهی بکار گرفتند.به دلیل هزینه نسبتاً بالای تجهیزات که عموما فقط در بیمارستان‌ها قابل دسترس بود،روان شناسان به دنبال همکاری با عصب شناسان بودند.پیشتازان مطالعات تصویربرداری مغزی در توجه انتخابی روان شناسی به نام میشل پوسنرو عصب شناسی به نام مارکوس ریچل بودند.با توسعه نوآوریهای تکنولوژی، دانشمندان علوم عصب به پژوهش‌هایی که الگو‌های پیچیده تجربی را با این روش‌های تصویربرداری مغزی جدید برای روانشناسی شناختی ترکیب می‌کند،علاقه مند شدند.اگرچه روش‌های قدیمی تر مانند الکترو آنسفاگرافی مدت‌های مدیدی است که جهت بررسی فعالیت مغز تحت توجه انتخابی توسط زیست روان شناسان شناختی ،بکار برده می‌شود،اما توانایی روش‌های جدیدتر برای اندازه گیری واقعی و مکان یابی فعالیت در مغز علاقه جدیدی را بوسیله جامعه گسترده پژوهشگران ایجاد نمود.

در روانشناسی شناختی حداقل دو الگویی که چگونگی عملیات توجه بینایی را توصیف می‌کند،وجود دارد.به طور کلی،توجه بینایی به عنوان یک عملیات دو مرحله‌ای در نظر گرفته شده است.در مرحله اول،توجه بیش از توزیع یکنواخت صحنه‌های خارجی بینایی و پردازش اطلاعات ،به صورت موازی انجام می‌شود.در مرحله دوم،توجه به یک منطقه خاص از صحنه‌های بینایی متمرکز می‌شود و پردازش در حد سریال می‌باشد.

منبع

برقی ایرانی،زیبا(1392)، اثر بخشی شناخت_رفتار درمانگری سالمندی(CBTO)بربهبود نشانه­های مرضی، همبسته­های شناختی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه پیام نور

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0