اندازه گيري هوش معنوی
در سال های اخیر تلاش هایی برای اندازه گیری هوش معنوی انجام گرفته است وبه نظر می رسد اندازه گیری این سازه روانشناختی ممکن می باشد.آمرام ودایر، مقیاس هوش معنوی یکپارچه را درفرم بلند با 83 و فرم کوتاه 45 گزینه از مولفه های هوشیاری، فیض الهی، معنا یابی وحقیقت تهیه نمودند . همچنين وضعيت هوش معنوي فرد را مي توان بر اساس انعكاس توانايي ها و رفتارهاي گوناگون شخصي مثل سيستم اعتقاد معنوي/ ديني فرد مورد توجه قرار داد.
در همين راستا، تعريف الگوي منحصر به فرد براي بيان وضعيت هوش معنوي، مي تواند بسيار مفيد تر از تلاش براي بدست آوردن يك ارزيابي كمي، كه در آن مقدار هوش معنوي كه افراد دارا مي باشند را نشان مي دهد، باشد. يك راه براي اندازه گيري هوش معنوي افراد بررسي توضيحات ذهني در مورد معنويت افراد، سيستم اعتقادي افراد، ارزش هاي افراد، اهداف افراد، تجارب معنوي افراد و تعبير و تفسير آنها و راهي كه در آن معنويت، سيستم اعتقادي، ارزش ها، و تجارب معنوي به كارگرفته، مي باشد.
بعنوان يه راه ديگر مي توان مقياس هايي را به منظور ارزيابي فهم و بيان هوش معنوي ايجاد كرد. در همين جهت، هشتاد گويه فهرست ماتريس رواني معنويت توسط ولمن به منظور تعريف يك الگوي منحصر به فرد براي بيان وضعيت هوش معنوي افراد ايجاد شد. اين موارد به نحوي طراحي شده بودند كه افراد تجربيات، فعاليتها و رفتارهايشان را گزارش مي دهند. اين گزارش، نيازمند تفكر انتزاعي و تعبير و تفسير رويدادها است. ضرورتا”، فهرست ماتريس رواني معنويت بيشتر به جاي توجه به هوش معنوي كمتر يا بيشتر، با تمركز بر الگوهاي معنويت مورد توجه قرار گرفت.
اين فهرست هفت فاكتور دارد كه ابعاد گوناگون تجربيات معنوي را اندازه گيري مي كنند. اين هفت عامل عبارتند از : الوهيت، هوشمندي، روشن فكري، جامعه پذيري، ادراك بيروني، معنويت معصومانه (كودكانه)، آسيب روحي. فهرست ماتريس رواني معنويت به طور مستقيم يا به طور كلي جوابگوي سنجش ظرفيت هاي معنوي و درجه هوش معنوي نيست و امتيازات، بيشتر از اينكه قابلا مقايسه باشند، قابل تشريح و توصيف هستند. با اينحال امتياز بيشتر در فهرست ماتريس رواني معنويت نشان دهنده درجه علاقه و افزايش آگاهي معنوي است كه به ديدن رفتار و تجربيات زندگي مربوط مي شود.
مؤلفه های هوش معنوی:
امونز ،هوش معنوی را شامل پنج مؤلفه دانست:
- ظرفیت برای تعالی
- توانایی برای تجربه حالت های هشیاری عمیق
- توانایی برای خدایی كردن و تقدس بخشیدن به امور روزانه
- توانایی برای سود بردن از منابع معنوی جهت حل مسائل
- ظرفیت پرهیزگاری ؛ تقوی داشتن
او عنوان می كند توانایی برای تجربه حالت های هشیاری عمیق و غیر معمول از ویژگی های مهم معنویت است تعالی وكمال بمعنای حركت بسوی اوج، مرزهای فراتر از جهان فیزیكی وآگاهی عمیق ازخودمان است.همچنین عرفان آگاهی از واقعیت نمایی است، یك حس یگانگی و وحدت كه مرز تمام اشیاء و پدیده ها ناپدید می شود و یك كلیت واحد به وجود می آید. اگر كمال گرایی را به عنوان مؤلفه اصلی هوش معنوی در نظر بگیریم در قرآن كریم چنین آمده است : ای انسان، تو در حركت به سوی پروردگارت هستی و او را ملاقات خواهی كرد. (سوره انشقاق، آیه 6).
مؤلفه دیگر هوش معنوی تقدس بخشیدن به امور روزانه است، یعنی تمام اموری كه فرد انجام می دهد علاوه بر یك هدف اختصاصی یك هدف كلی و مقدس هم دارد، هنگامیكه یك عمل با هدفی مقدس صورت می پذیرد كیفیت متفاوتی دارد، مثلاً ماهونی و همكاران ، دریافتند هنگامی كه همسران به روابط خود جنبه مقدس می دهند رضایت زناشویی بالاتر و تعارضات كمتری دارند و بهتر می توانند مشكلات خود را حل و فصل كنند. در دیدگاه اسلام تأكید فراوانی در این خصوص شده است كه در هنگام شروع كار و انجام امور روزانه با نام خدا و برای رضای او انجام شود.
چهارمین مؤلفه هوش معنوی به رابطه دین و معنویت با مهارت های حل مسأله اشاره دارد، بسیاری از افراد در معنا بخشیدن به پدیده های مختلف زندگی كه ممكن است برای آنان سخت و دشوار باشد از باورهای دینی سود می برند و این مسأله می تواند تا حد زیادی به سازگاری آنان كمك كند، برای مثال پارگامنت، عنوان می كند كه دین می تواند در كاهش اثرات منفی استرس های زندگی در افراد مؤثر باشد.
پنجمین مؤلفه هوش معنوی صفات پرهیزگارانه است. ایمونز ، عنوان می كند رفتارهایی مانند بخشش، شكرگذاری، ایثار و فداكاری، عشق مقدس از جمله صفات پرهیزگارانه است كه از مؤلفه های هوش معنوی به شمار می روند، از نظر بائو میستر واگزلین، خود كنترلی هسته اصلی رسیدن به صفت تقوا و پرهیزگاری است.خداوند متعال در قرآن كریم می فرمایند : ای كسانی كه ایمان آورده اید، تقوا پیشه كنید و هر كس نگاه كند كه برای فردای خود چه از پیش فرستاده است(سوره حشر، آیه 18). مفهوم خود كنترلی نیز در متون اسلامی همان عدم پیروی از نفس است كه چه بسا پیروی از آن باعث گمراهی و دوری انسان از تقوی و پرهیزگاری است.
در اين راستا نوبل، ضمن تاييد مولفه هاي آمونز، دو مولفه زير را به آن اضافه مي كند:
- تشخيص آگاهانه اين موضوع كه واقعيت فيزيكي درون يك واقعيت بزرگتر و چند بعدي است و درتعامل لحظه به لحظه با آن و به صورت هوشيارانه و ناهوشيارانه صورت بندي مي شود.
- پيگيري آگاهانه سلامت روان شناختي، براي خود و جامعه جهاني.
امرام و درایر ، نیز هفت مؤلفه برای هوش معنوی مطرح كردند:
- هشیاری: آگاهی و خود دانایی رشد یافته
- فیض الهی: زندگی همراه با تظاهر عشق الهی و اعتماد در زندگی
- معنایابی: معنادار بودن فعالیت های روزمره از طریق احساس هدفمندی و یك حس وظیفه شناسی در روبه رو شدن با رنج ها و مشكلات زندگی
- تعالی: حركت فراتر از یك خویشتن منفرد به یك كلیت به هم پیوسته
- حقیقت: زندگی با پذیرش و گشاده رویی، كنجكاوی و عشق برای تمام مخلوقات
- داشتن صلح و آرامش نسبت به خویشتن :حقیقت، خداوند و ذات حقیقی
- هدایت- درونی: آزادی درونی همراه با مسئولیت و خرمندی در اعمال .
از ديدگاه فريدمن و مك دونالد نيز مولفه هاي زير براي هوش معنوي بيان شده است:
- تمركز داشتن بر معناي نهايي
- آگاهي از سطوح چندگانه هوشياري و رشد آنها
- اعتقاد به گرانبها و مقدس بودن زندگي
- فراتر رفتن از خود و اتصال به يك كل بزرگتر.
وگان؛ سه مولفه را براي هوش معنوي ارائه نموده است:
- توانايي ايجاد معناداري مبتني بر درك سوالات وجودي
- استفاده از سطوح چندگانه آگاهي براي حل مشكل
- آگاهي از ارتباط دروني همه چيز با هر چيز ديگر و با ماوراء .
مك مولن ، نيزمعتقد است شجاعت، يكپارچگي، شهود، دلسوزي، از مولفه هاي هوش معنوي هستند.سيسك ارزشها، تجارب و ظرفيت ها را از مولفه هاي كليدي هوش معنوي مي داند.نوبل و وگان ، نيز هشت مولفه را براي هوش معنوي در نظر گرفتند كه نشان دهنده رشد هوش معنوي است. اين مولفه ها عبارتند از درستي و صراحت، تماميت، تواضع، مهرباني، سخاوت، تحمل، مقاومت و پايداري و تمايل به برطرف كردن نيازهاي ديگران.
منبع
رضایی،مهدی(1393)،تاثيرهوش معنوي بركيفيت مراقبت پرستاري بيمارستانها،پایان نامه کارشناسی ارشد، استراتژيک،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید