الگوهای اریک برن

اریک برن، دریافت که این شیوه ها را می توان در سه طبقه دسته بندی کرد. او این سه دسته را الگوی حالتهای من نامید .

 الگوهاي حالات نفسانی : والد ؛ بالغ ؛ کودک

 اساسي ترين قسمت نظريه تحلیل رفتار متقابل الگو حالات نفسانی است. يک حالت نفسانی، مجموعه اي از افکارها، رفتارها و احساس هاي مربوط به هم است که به وسیله آن هر فرد بخشي از شخصيت خود را در يک زمان بخصوص نمايان مي سازد. این الگو سه حالت نفسانی متفاوت و مجزا را تصوير مي کند. به گیومه اطراف لغات توجه کنید هر گاه منظورمان حالات نفسانی باشد از آنها استفاده میکنیم : والد ؛ بالغ ؛ کودک زمانیکه این لغات بدون گیومه باشند، منظورمان از والد، بالغ و کودک اشخاص واقعی هستند. هر گاه الگوی حالات نفسانی را برای درک جنبه های مختلف شخصیت به کار بریم، تحلیل ساختاری انجام دادیم.

والد

زمانهايي ممکن است که رفتار، افکار و احساسهاي من درست شبيه يکي از والدينم و يا کسانيکه جانشين آنها بودند، باشد. در این صورت من در حالت نفساني  والد خود قرار دارم .تمام پندها، اندرزها و احکام و اعمالي که بچه در پنج سال اول زندگي از پدر و مادر يا جانشين آنها ديده و شنيده است در يک نوار فرضي به نام  والد ضبط مي شود. این منبع وسيع ضبط شده وارد فرايند فکر ما مي شود و روي تصميم گيري هاي ما تأثير مي گذارد. در حالت  والد ما درست مثل پدر و مادرمان عمل مي کنيم. البته پدر و مادري که در زمان پنج سالگي داشتيم حرکات و لحن و بيان ما شبيه آنها در آن زمان مي شود .

والد شامل انبوه بسيار عظيمي از سوابق رويدادهاي خارجي در مغز است که بدون سوال و حتي با زور تقريباً در پنج سال اول زندگي فرد دريافت مي شود. این ضبط ها دوره اي قبل از تولد اجتماعي شخص را شامل مي شود. يعني پيش از آنکه کودک خانه را ترک کند و به خاطر ضرورت اجتماعي وارد مدرسه شود. بيشتر ضبط هاي این مجموعة اطلاعات، محصول ملاحظات خود طفل از پدر و مادر يا از کساني است که جانشين پدر و مادر بوده اند. والد در شخصيت هر فردي وجود دارد زيرا هر فرد این محرک خارجي را در پنج سالة اول زندگي خود تجربه مي کند. در جنبة والد شخصيت انسان تمام پندها، اخطارها و قوانين و مقرراتي که بچه از پدر و مادر خود شنيده يا در رفتار آنها ديده محفوظ است.

دامنة این محفوظات به اولين ارتباطات او با پدر و مادر مي رسد و بچه در ابتدا معني این ارتباطات را بدون مفهوم کلمات و فقط از طريق حالات، صدا، حالات صورت، بغل کردن، بغل نکردن و بعدها به مرور وقتی این انسان کوچک قادر به فهم کلمات مي شود از طريق کلمات و دستورات تفهيم و کسب و ضبط مي کند. از سوي ديگر محبت ها نيز در این نوار ضبط مي شوند. نکته مهم درباره این احکام اوليه صرفنظر از بدي يا خوبي شان، این است که آنها در آن موقــع حقيقت محض اند. اينها مجموعه اي از ضبط هاي دائمي است. این نوار ضبط شده و در تمام طول عمر وجود دارد و هميشه آمادة شروع و باز نواختن است .

بالغ

اگر رفتار، افکار و احساسات من در واکنش به مسائل این زماني ؛ این مکاني  باشد و از تمام منابع توانائيهايم به عنوان يک فرد بزرگسال بهره گيرم، در حالت نفساني بالغ خود قرار دارم .بچه از حدود ده ماهگي شروع به سنجيدن اشياي اطراف خود کرده و تحرک بيشتري مي نمايد و شروع به فکر کردن مي کند. شروع به شناختن ادراکات و دريافتهاي خود مي نمايد. کلمات را ياد مي گيرد سعي مي کند حرف بزند و بپرسد. این حالت ؛خود واقع بيني، شروع جنبه بالغ و شخصيت انسان است. بخش بالغ در واقع مفهوم فکر شده زندگي است. بالغ  نقش بسيار ضروري براي زنده ماندن دارد. بالغ  اصولا اطلاعات لازم و به دست آمده از والد را بررسي مي کند و مانند يک کامپيوتر آنها را تنظيم و طبقه بندي مي کند.  بالغ ، والد و کودک را حذف نمي کند بلکه مي خواهد والد را امروزي کند و به نوعي بين والد و کودک داوري نمايد .

بالغ  از حدود ده ماهگي به عنوان پدپده شگفت انگيزي در کودک به کار مي پردازد. تا آن تاريخ ده ماهگی زندگي نوزاد جز کارهاي عاجزانه، غريزي، بي فکر و بي تحرک چيزي نيست. او هيچ گونه قدرت خود راهنمايي کردن، يا قدرت حرکت براي کشف و رويارويي با زندگي را نداشته است. تا کنون فقط به سادگي آنچه را که پيش آمده قبول کرده است اما در ده ماهگي او خودش تجربة از جا حرکت کردن را آغاز مي کند. مي تواند اشياء اطراف خود را بسنجد و به تحرک بپردازد و خود را از زندان سکون خلاص کند. بالغ ، اصولا کارش این است که تکه هاي متحرک را تبديل به اطلاعات کند و این اطلاعات را بر اساس تجربيات قبلي به جريان اندازد و بايگاني کند. از طريق  بالغ  است که انسان کوچک کم مي تواند فرق بين زندگي را آنگونه که به او ياد داده شده ؛ يعني والد و آنگونه که خودش آن را احساس کرده است ؛ يعني کودک  و بالاخره آنگونه که خودش کشف و استنباط کرده است ، يعني  بالغ  متوجه شود. بالغ ، يک کامپيوتر براي به جريان انداختن و محاسبة اطلاعات است .

حالت من ، بالغ را به عنوان يک کامپيوتر ضروري و يک ارگان تحريک شده شخصيت که داده ها را به منظور انجام دادن، پيش بيني، جمع آوري و پردازش مي کند مي توان تعريف کرد. بالغ  توسط احساسات خود داده ها را جمع آوري کرده و منطبق بر يک برنامه منطقي آنها را پردازش کرده و در جايي که مورد نياز باشد پيش بيني هايي را انجام مي دهند .

کودک

گاهي ممکن است رفتار، افکار و احساس هايم درست مانند زماني باشد که کودکي بودم در این صورت در حالت نفساني کودک خود قرار دارم .کودک، مفهوم احساس شده زندگي از تولد تا پنج سالگي است. بديهي است هرگاه به ياد خاطره اي مي‌افتيم يا اتفاقات مشابهي را در زندگي تجربه مي کنيم اگرچه به ياد نمي آوريم، همان احساسات قوي کودکي ضبط شده مان باز نواخته مي شوند. این احساسات پاک شدني نيستند.

همزمان با ضبط اطلاعات رويدادهاي خارج در آنچه که ما آن را والد ناميديم ضبط ديگري نيز صورت مي گيرد و آن ضبط رويداد هاي دروني و يا به عبارت ديگر، پاسخ يا عکس العمل انسان کوچک يا احساس او، نسبت به آن چيزهايي است که مي بيند و مي شنود. از آنجا که انسان کوچک در دورة بحراني زندگي اولية خود فاقد قاعدة بيان است، بنابراين بيشتر عکس العمل هاي او به صورت احساس ضبط مي شود. بايد موقعيت او را در این سالهاي اوليه دقيقاً در نظر گرفت که او کوچک است، وابسته است، دست و پا چلفته است و قوة بيان هم ندارد که با آن معني و مفهومی بنا کند. در این دوران ناتواني و عجز از کودک توقعات زياد و سازش ناپذيري هم داريم. اما چگونه ما می فهمیم که کدامیک از حالتهای نفسانی نیرو گرفته یا کنترل را در دست دارد. به تن صداتوجه کنید آیاتن صدا قاطع وآمرانه بنظرمیرسد یا گرم وآرام بخش؟ هر کدام از این ها می تواند بر استفاده ازحالات من والد دلالت داشته باشد.یک تن صدای شادوبا نشاط بغض گرفتگی وفریاد خشمگینانه، پراز هیجان، مربوط به حالات من کودکی هستند. بالغ هم معمولا به شیوهای آرام و واقع بینانه صحبت یا سوال میکند.

به حرکات و حالات بدنی توجه کنید این سر نخ نیز همانند صدا، از بقیه مشهودتر است آیا فرد انگشت اتهام را به سمت دیگری تکان میدهد یا دیگری را نوازش می کند؟ اگر فرد بالا و پایین می پرد دستان خود را به اطراف تکان می دهد، متانتش را تاب داده یا حرکات مشابهی را نشان میدهد، هیجاناتی را بروز می دهد که این حالات بر کودک دلالت دارد.به انتخاب کلمات دقت داشته باشید. هم درباره خود هم درباره دیگران، تشخیص کلمات آسانترین راه است. انتخاب کلمات خاص، هم در حین توجه به صداهای درونی و هم در مورد گفتگوهای دیگران کاملا آشکار است والد گفته هایش را با تو شروع میکند.

والد از واژه هایی مانند : می بایست، حتما، بایستی، و هیچ وقت نباید استفاده می کند. همچنین حالت من والد می گوید: بهتر است، خوب است، درست است، درست نیست، بد است یا کارت خوب بوده. حالت ؛ من کودک گفته ها یا عباراتش را با من باید، من سعی میکنم و من می بایست شروع می کند. کودک صفاتی مانند عالی، محشر، وحشتناک و معرکه را به کار می برد.حالت بالغ اغلب از سوالاتی مانند : چه اتفاقی می افتد اگر …. استفاده می کند. زمانی که بالغ  فعال است، گفتگو شامل عباراتی از این دست می باشد: این نا مطلوب است، به نظر میرسد، بگذار ببینم این مطلوب است.

آسيب شناسي ساختاري:

بر اساس نظریه برن، در درون هر فردی میزان محدودی انرژی روانی وجود دارد و این انرژی تنها برای نیرو بخشیدن به یکی از حالتها، در یک زمان کفایت می کند. به همین دلیل در صورتی که حالت من والد انرژی را در اختیار گرفته و عمل کند حالات  بالغ و کودک  خاموش هستند. در برخی از حالات من تا اندازهای نیرو می گیرد که گفته می شود حالات دیگر را آلوده ، کرده است ، یا از کار انداخته است . اريک برن این دو وضعیت را  آلودگی و طرد، نامیده است. این دو با یکدیگر تحت عنوان آسيب شناسي ساختاري قرار مي گيرند.

منبع

اردشیری لردجانی،فهیمه(1393)، اثر بخشي تحليل رفتار متقابل بر تعارضات زناشویی، سبک های عشق ورزی، هوش هیجانی و هوش معنوی زوجین،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0