اعتماد اجتماعی 

اعتماد اجتماعی یکی از مفاهیمی است که در منابع علوم اجتماعی جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص می دهد. امروزه رسمیت و مشروعیت هر نهاد اجتماعی در گروه میزان اعتماد و مشارکت است که مردم نسبت به آن دارند. با این وجود تاکنون برداشت های متفاوتی از این مفهوم ارائه شده است. ژان ژاک روسو، در قرارداد اجتماعی امنیت را اعتماد اجتماعی می داند. از نظر وی امنیت اجتماعی جز در اصلاح روابط انسان ها و پایبندی به اصول اخلاقی و تربیتی و اعتماد میان انسان ها به وجود نمی آید. دورکیم در تئوری وفاق اجتماعی معتقد است که در عصر جدید که وی آنرا عصر صنعت نامگذاری نموده است باید شرایطی فراهم آید که جمعیت انبوهی که در حوزه صنعت به فعالیت می پردازند در قالب گروههای حرفه ای جذب گردند و با گسترش تعاملات اجتماعی و شکل گیری احساسات مثبت افراد نسبت به یکدیگر زمینه تشکیل ما و وفاق اجتماعی شود.

او احساسی را که در میان تعامل بوجود می آید عاطفه جمعی نامیده است. هدف از تشکیل این گروهها این است که نزاع میان انسانها را از بین بردارد و یا حداقل آنرا تعدیل کند تا انسانها در کنار هم احساس امنیت کنند و به یکدیگر اعتماد داشته باشند.آنتونی گیدنز، با ارائه یک چهارچوب مفهومی از اعتماد اجتماعی اساسا آنرا با مفاهیم امنیت هستی شناختی و احساس پیوستگی میان افراد پیوند می دهد. منظور از امنیت هستی شناختی اطمینانی است که اغلب موجودات انسانی از پیوستگی و استمرار هویت خود و محیط های اجتماعی و مادی اطراف خود دارند.

اعتماد اجتماعی پیش شرط مشارکت اجتماعی

انسان ها اعتماد مي كنند تا ارتباط برقرار كنند، ارتباط برقرار مي كنند تا اين باور در ذهنشان ريشه كند كه بدون همكاري، مشاركت و همفكري كاري از پيش نخواهند برد.اعتماد، مهمترين انگيزه اي است كه افراد را به داشتن ارتباطات دوسويه يا چندسويه تشويق مي كند. حتي بسياري از انديشمندان اجتماعي، اعتماد را حسي مي دانند كه منجر به تعاون و همكاري مي شود و فقط در اين حالت است كه انسان در عين تفاوت ها، قادر به حل مشكلات خواهد بود.
گوير، انديشمند اجتماعي، با هرگونه جداسازي بين دنيا و زندگي روزمره انسان با زندگي رسمي مخالف است و عامل اتصال اين دو جلوه از زندگي انسان را اعتماد معرفي مي كند. او اصل بنيادي در ارتباطات انساني چه به صورت رسمي و چه به صورت غيررسمي را اعتماد مي داند و آن را , قانون ارتباطات انساني، نام مي نهد.مهمتر اينكه، معناي دقيق اعتماد اجتماعي، آنجا كه رنگي از باور به تا ثيرات كنش ديگران به خود مي گيرد، مي تواند نتيجه تعاملات اجتماعي موجود در گروه ها، انجمن ها و فعاليت هاي اجتماعي باشد. پروساك ، ديگر نظريه پرداز اجتماعي با اين تعبير، پافشاري مي كند كه اگر اين اعتماد از حد فردي به سطح اجتماعي انتقال يابد، بعنوان يك سرمايه باارزش، تلقي مي شود، اين سرمايه موجب پايين آمدن سطح هزينه هاي تعاملات اجتماعي و اقتصادي و اقدامات مختلف مي شود.

اعتماد اجتماعي، شرط ارتباطات متقابل

اعتماد اجتماعي، چيزي نيست كه به سادگي يا به اجبار بر چهره روابط و تعاملات اجتماعي بنشيند و رنگ بگيرد. بلكه انسان ها از روي تمايل و علاقه به مشاركت و انگيزه به ادامه موفقيت آميز فعاليت هاي مختلف فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و حتي سياسي خود است كه لايه اي از اعتماد را خميرمايه روابط و تعاملات اجتماعي خود مي كنند.امروزه براي سنجش مفهوم سرمايه اجتماعي، اعتماد اجتماعي را به همراه شاخص هاي ديگر احساس تعهد اجتماعي و احساس تعلق اجتماعي اندازه گيري مي كنند.

چنانچه دكتر محسن رناني، اقتصاددان و استاد دانشگاه اصفهان، اعتماد را پايبندي به تعهدات و نظاير آنها از شاخص هاي اصلي سرمايه اجتماعي معرفي مي كند.وي شرط لازم براي توسعه رااين گونه عنوان مي كند كه سرمايه اجتماعي كالايي است كه فقط با تعامل و مشاركت همزمان جامعه و دولت قابل توليد است و اگر يكي از اين دو در توليد اين كالا مشاركت نكنند، توليد متوقف مي شود.اين اقتصاددان مي افزايد: اعتماد اجتماعي زماني ايجاد مي شود كه دولت و مردم به يكديگر اعتماد كنند. اگر دولت به مردم اعتماد نداشته باشد يا مردم از دولت سلب اعتماد كنند، اين كالا قابليت توليد را ندارد، يا اگر كاركنان دولت فاسد باشند، اين فساد به مردم سرايت مي كند و اگر مردم فاسد باشند، اين فساد به كاركنان دولت سرايت مي كند.

پس عدم فساد، عدم رشوه دادن، صداقت در مناسبات، اعتماد و نظاير اين ها، همه بخش هايي از سرمايه اجتماعي هستند و زماني افزايش مي يابند كه هم مردم و هم دولت به آن پايبند باشند و در انباشته كردن آن بكوشند.اگر اعتماد را صافي شفاف رعايت هنجارهاي اجتماعي بدانيم و با تكيه بر اين اعتقاد كه انسان ها، هنجارهاي اجتماعي را براي ايجاد نظم در رفتارهاي اجتماعي خود وضع مي كنند، مفهوم اعتماد اجتماعي درهمان معنا تجلي مي يابد كه دكتر عبدالعزيز لهسايي زاده، جامعه شناس عنوان مي كند.
وي معتقد است: اعتماد اجتماعي، رفتار هنجاري غيررسمي است و هرگاه افراد جامعه به قرار و مدارهايي كه بين خودشان مي گذارند، احترام بگذارند وآنها را رعايت كنند، اعتماد اجتماعي به وجود مي آيد. اين اعتماد باعث پيوند و افزايش همبستگي اجتماعي مي شود و هرچه درجه اين اعتماد در جامعه افزايش يابد، درجه پيوند و همبستگي اجتماعي نيز افزايش پيدا مي كند.اعتماد اجتماعي، اعتماد به نفس و افزايش توانايي هاي افراد را به همراه دارد. براي افراد، اعتبار و پرستيژ اجتماعي به بار مي آورد، باعث گسترش فعاليت هاي فرد در جامعه مي شود و افراد را از نوعي پشتيباني جمعي برخوردار مي سازد.اعتماد اجتماعي در سه عرصه خرد، كلان و ميانه اتفاق مي افتد. دكتر لهسايي زاده مي گويد: در عرصه هاي خود شكل گيري اعتماد اجتماعي، اول اعتماد فردي در روابط گروه هاي كوچك بين دو يا سه نفر به صورت انفرادي ايجاد مي شود. به طوري كه وقتي دو نفر يا چند نفر با يكديگر كنش متقابل دارند يا گروهي را تشكيل مي دهند، افراد تك تك به يكديگر اعتماد مي كنند. در عرصه هاي ميانه، اعتماد اجتماعي در سطح نهادهاي محلي و ملي از طريق تلفن و به صورت غيررسمي شكل مي گيرد. در عرصه هاي كلان نيز، اعتماد اجتماعي در سطح بين المللي ايجاد مي شود.

منبع

نامداری قلعه،بنفشه(1391)، عوامل موثر بر اعتماد اجتماعی، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه پیام نور نجف آباد

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0