اطلاعات ونگهداری ؛ مراحل آن درحافظه
رمزگردانی، اندوزش و بازیابی؛ سه مرحله حافظه هستند. ورود اطلاعات به حافظه را رمزگردانی میگویند. هنگامی که یک درونداد فیزیکی مانند امواج صوتی, با آن چه که قرار است وارد حافظه شود برای مثال نام یک شخص, مطابقت دارد، بنوعی رمز یا بازنمایی مورد پذیرش حافظه تبدیل شده و آن بازنمایی در حافظه جا داده میشود. این رمز در یک فاصله زمانی نگهداری یا یاداندوزی میشود که این مرحله اندوزش نامیده میشود. هنگامی که آن رمز از انباره حافظه فراخوانده شود، مرحله بازیابی نام دارد .
تکالیف مورد استفاده برای اندازهگیری حافظه
پژوهشگران برای مطالعه حافظه تکالیف گوناگونی را طراحی کردهاند که از آزمودنیها خواسته میشود اطلاعات قراردادی ؛ مانند نمرات را به شیوههای مختلف به یاد بسپارند که این تکالیف به شرح زیر هستند:
– تکالیف یادآوری در برار تکالیف بازشناسی: در یادآوری واقعیتها، واژه یا سایر گویهها از حافظه شخص تولید میشود. در بازشناسی، گویهای که از قبل فرا گرفته شده انتخاب یا مشخص میشود. سه نوع تکلیف عمده یادآوری وجود دارد:
اول؛ یادآوری متوالی که بر اساس آن گویهها به همان ترتیبی که ارایه شدهاند، یادآوری میشوند.
دوم ؛ یادآوری آزاد که گویهها را به ترتیبی که شخص انتخاب میکند، به یاد آورده میشوند.
سوم، یادآوری نشانهدار که در آن، ابتدا گویهها بصورت زوجی نشان داده میشوند و از شخص خواسته میشود که همتای آن را یادآوری کند . حافظه بازشناسی به طور معمول خیلی بهتر از حافظه یادآوری است. تکالیف مختلف حافظه نشانه سطوح مختلف یادگیری است. تکالیف یادآوری بطور کلی، در مقایسه با بازشناسی، موجب سطوح عمیقتری از یادگیری میشود. برخی از روانشناسان به تکالیف حافظه بازشناسی تحت عنوان دانش پذیرا اشاره میکنند. به جای آن تکالیف حافظه یادآوری که در آن باید پاسخی تولید شود، نیاز به دانش بیانگر دارد. تفاوت بین دانش پذیرا و دانش بیانگر در زمینههایی غیر از تکالیف ساده حافظه مانند: هوش، زبان و رشد شناختی مشاهده میشود.
– تکالیف حافظه ضمنی در برابر حافظه صریح: هر تکلیفی که در آن شخص به صورت هشیار درگیر یادآوری میشود، در بر گیرنده حافظه صریح است. در حافظه ضمنی ، شخص چیزی را یادآوری میکند ولی از این که در تلاش برای چنین کاری است، آگاهی هشیار ندارد .
زیست شناسی یادگیری و حافظه
مراحل حافظه را ساختارهای متفاوتی در مغز اداره میکنند. شواهد به دست آمده از عکسبرداری از مغز نشان دادهاند که در جریان رمزگردانی، نواحی نیمکره چپ فعالتر و در جریان بازیابی، نیمکره راست مغز بیشتر فعال میشوند . پژوهش درباره رابطه بین هوش واندازه کلی مغز نتایج گیج کننده و اغلب متضادی پیدا کرده است؛ این امر در مورد اندازه هیپوکامپ صدق میکند. در تحقیقات انجام شده روی کودکان، نوجوانان و جوانان، معلوم شده است کسانی که هیپوکامپ کوچکتری دارند به طور متوسط از عملکرد حافظه بهتری برخوردار هستند . یک فرضیه این است که آپوپتوسیس؛ خودکوشی نورونی, با دور ریختن نورونهای بیفایده، هیپوکامپ را بهبود میبخشد، افرادی که هیپوکامپ بزرگتری دارند کمتر در معرض این فرایند دور ریختن قرار گرفتهاند اما این عقیده فقط یک فرضیه است. در بررسی بزرگسالان مسنتر نتایج ناهماهنگی پیدا شده است. هنگامی که افراد مسنتر میشوند، هیپوکامپ به تدریج کوچکتر میشود. در یک تحقیق معلوم شد ضعف حافظه در بین افرادی که هیپوکامپ آنها کوچک شده سریعتر از حد متوسط است . در تحقیق دیگری که روی بزرگسالان مسن اجرا شد، بین حافظه کلامی و اندازه توام هیپوکامپ و قشر انتورینال ، منطقهای که به هیپوکامپ متصل است همبستگی نیرومندی به دست آمد , با این حال تحقیقات دیگر بین اندازه هیپوکامپ و حافظه در افراد مسن، رابطه کم یا حتی برعکس پیدا کردهاند: حافظه بهتر در کسانی که هیپوکامپ کوچکتری دارند .مطالب مربوط به فعالیت هیپوکامپ از اندازه آن نیرومندتر به نظر میرسند. افراد از نظر ژنی که BDNF (نوعی نوروتروفین )را کنترل میکند، تفاوت دارند. رایجترین نوع این ژن برای اسیدآمینه والین، در یک محل روی پروتئین BDNF رمزگردانی میشود؛ در حالی که نوع کمتر رایج آن برای متیونین، رمزگردانی میشود. افراد دارای ژن ویژه متیونین در تکالیف حافظه عملکرد بدتر از حد متوسط دارند و فعالیت هیپوکامپ آنها هنگام انجام دادن این تکالیف کمتر از حد متوسط است .
حافظه فعال
بدلی و هیچ، بعنوان جایگزین مفهوم حافظه کوتاهمدت، اصطلاح حافظه فعال را معرفی کردند تا تاکید کنند که مخزن موقتی بطور صرف یک ایستگاه بین راه به حافظه بلندمدت نیست، این روشی است که اطلاعات را در حالی که روی آن کار و به آن توجه میشود، ذخیره میگردد . در مطالعه کارکردهای شناختی انسان در طی ۳۵ سال گذشته، حافظه فعال یکی از بانفوذترین سازهها میباشد، به طوری که اختلال در کنشهای حافظه از ویژگیهای مهم دیگر کودکان دارای ناتوانی یادگیری است. به طور اساسی حافظه فعال به عنوان یک دستگاه حافظه موثر مفهومسازی میشود که مسوول ذخیرهسازی موقتی و پردازش همزمان اطلاعات میباشد . بطور مکرر و متناوب، حافظه فعال به عنوان استفاده از اطلاعات ذخیره شده موقتی درعملکردتکالیف شناختی پیچیدهترست و یا بعنوان یک فضای ذهنی برای دستکاری ارایه حافظه بلندمدت شده است . در نهایت این که حافظه فعال به عنوان یک سیستم جامع در نظر گرفته میشود که کنشها و زیرسیستمهای حافظه بلندمدت و کوتاهمدت متنوعی را به هم پیوند میدهد .
چندین ساختار و فرایند رایج در نظریهها و مدلهای متنوع حافظه فعال عبارتند از:
- یک نسخه ذخیره کلامی و بینایی-فضایی،
- یک کارکرد رمزگذاری،
- درگیری در تلاش جهت بازگردانی از حافظه بلندمدت،
- قانونمندی فرایند راهکارها
- فرایندهای اجرایی و توجهی. به طور کلی ترکیب آگاهی لحظه به لحظه و تلاشها برای پشتیبانی کردن اطلاعات مربوط به حافظه کوتاهمدت و تلاش برای بازگرداندن اطلاعات از آرشیو تشکیل شده را شامل میگردد .
حافظه فعال مانند دیگر انواع حافظه شامل سه مرحله رمزگردانی، اندوزش و بازیابی است:
- رمزگردانی: برای رمزگردانی اطلاعات در حافظه فعال، نخست باید توجه شخص بر آن متمرکز شود. از آنجا که توجه امری انتخابی است تنها آن چه انتخاب شود به حافظه فعال راه مییابد. این بدان معنا است که بخش عمده آن چه در معرض حواس قرار میگیرد هرگز حتی به حافظ فعال راه نمییابد و به طور مسلم برای بازیابی بعدی نیز در دسترس نتواند بود. در واقع بخش عمده ناتوانی حافظه ناشی از فقدان توجه است. دو نوع رمزگردانی وجود دارد؛
- رمزگردانی شنیداری: در جریان رمزگردانی، اطلاعات به صورت رمز یا بازنمایی وارد حافظه میشود. پژوهشها نشان داده که میتوان اطلاعات را به یکی از صورتهای بازنمایی دیداری (تصویر ذهنی ارقام)، بازنمایی شنیداری (صدای نام ارقام) یا بازنمایی معانی (نوعی پیوند معنادار بین ارقام) در حافظه فعال رمزگردانی کرد.
- رمزگردانی دیداری: در صورت نیاز میتوان مواد کلامی را به صورت رمز دیداری نیز حفظ کرد. آزمایشها نشان داده که هر چند مواد کلامی را میتوان به صورت دیداری نیز حفظ کرد اما این رمز دیداری به سرعت محو میشود. هر چند بیشتر مردم میتوانند تصویر ذهنی دیداری را در حافظه کوتاهمدت حفظ کنند اما فقط تعداد معدودی قادرند تصاویر را به روشنی عکس با تمام جزییات آنها به یاد بسپارند. این توانایی بیشتر در کودکان دیده میشود .
– اندوزش: شاید باارزشترین مشخصه حافظه فعال، گنجایش بسیار محدود آن باشد که به طور متوسط برابر با 5 تا 9 ماده است. برای تقویت اندوزش به کمک حافظه درازمدت مواد تازه به صورت واحدهای معنادار بزرگتر دوباره رمزگردانی شده و سپس این واحدها در حافظه فعال اندوخته میشوند. نام این کار تقطیع و نام واحدهای آن قطعه است و گنجایش حافظه فعال را به عبارت دقیقتر میتوان 5 تا 9 قطعه دانست .
– بازیابی: اگر محتوای حافظه فعال در بخش هشیاری ذهن فعال است، عقل سلیم حکم میکند که این اطلاعات بلافاصله در دسترس باشد؛ به این معنا که لزومی ندارد برای به دست آوردن آنها کندوکاو کرد بلکه در هر آن، در دسترس قرار دارد؛ پس بازیابی نباید به تعداد ماده موجود در حیطه هشیاری بستگی داشته باشد، باید گفت که در این مورد عقل سلیم اشتباه میکند. پژوهش نشان داده است که هر قدر تعداد مادهها در حافظه فعال بیشتر باشد، بازیابی کندتر صورت میگیرد. اگر حافظه فعال حالتی از فعالشدگی دانسته شود میتوان نتیجه گرفت بازیابی هر ماده از حافظه فعال، ممکن است بستگی به این داشته باشد که فعالشدگی آن ماده به سطح بحرانی رسیده یا خیر؟ یعنی آزمودنی هنگامی وجود ماده آزمون را در حافظه فعالش تایید میکند که فعالشدگی بالاتر از سطح بحرانی باشد. البته هرچه تعداد ماده در حافظه فعال بیشتر باشد، میزان فعالشدگی هر ماده کمتر خواهد شد . با این قبیل الگوهای فعالشدگی توانستهاند بسیاری از جنبههای بازیابی از حافظه فعال را به دقت پیشبینی کنند .
بدلی و هیچ، سه عنصر حافظه فعال را مشخص کردند: اولین عنصر طرح دیداری-فضایی است که اطلاعات دیداری را برای مدت کوتاهی ذخیره میکند. دومین عنصر حلقه واجشناختی است که اطلاعات شنیداری از جمله کلمات را ذخیره میکند . دو مولفه این حلقه حیاتیاند: یکی انبار واجشناختی است که اطلاعات را در حافظه نگهداری میکند و دیگری تمرین ذهنی گفتار ناملفوظ است که از آن برای قرار دادن اطلاعات در حافظه در وهله اول استفاده میشود، بدون این حلقه، اطلاعات صوتشناختی بعد از دو ثانیه زایل میشوند. آنها حلقه واجشناختی را به این دلیل از طرح دیداری-فضایی متمایز کردند که به نظر میرسد حافظه کلامی از حافظه دیداری مستقل باشد. سومین عنصر سازوکار اجرایی مرکزی است که توجه را به سمت یک محرک یا محرک دیگر هدایت کرده و تعیین میکند که چه موادی در حافظه فعال اندوخته شوند . مجری مرکزی برای حافظه کاری امری حیاتی استزیرا همچون سازوکار دروازه تصمیم میگیرد که کدام اطلاعات بیشتر پردازش شود و چگونه پردازش انجام گیرد. این سازوکار تصمیم میگیرد کدام منابع به کدام حافظه و تکالیف مرتبط با آن اختصاص یابد و چگونه اختصاص یابد. همچنین درگیر استدلال و درک سطح عالیتر است و در هوش انسان نقش محوری دارد .
بدلی عناصر دیگری را به حافظه فعال اضافه کرد. چهارمین عنصر تعدادی از دیگرسامانههای فرعی در اختیار هستند که دیگر تکالیف شناختی یا ادراکی را انجام میدهند . بدلی مولفه دیگری به نام میانگر رویدادی به حافظه فعال اضافه کرده است. میانگر رویدادی سامانهای با ظرفیت محدود است که قادر است اطلاعات را از سامانههای فرعی و از حافظه درازمدت به شکل بازنمود یکپارچه رویداد درآورد. این مولفه اطلاعات بخشهای مختلف حافظه فعال را به نحوی تلفیق میکند که به نظر معقول آید .
روشهای عصب روانشناختی و به ویژه تصویربرداری از مغز میتواند برای درک ماهیت حافظه خیلی مفید باشد . تحقیقات عصب روانشناختی از تمایز بین حافظه فعال و حافظه درازمدت حمایت کرده است. این تحقیقات شواهد فراوانی را درباره وجود یک میانگیر محدود حافظه عرضه کردهاند. از میانگیر برای یادسپاری موقت اطلاعات استفاده میشود. میانگین متمایز از حافظه درازمدت است که برای یادسپاری درازمدت اطلاعات مورد استفاده میشود ؛ علاوه بر این پژوهشگران در چند تحقیقات امیدوارکننده جدید با استفاده از فنون پت شواهدی دال بر وجود نواحی متمایز مغزی برای جنبههای مختلف حافظه فعال به دست آوردهاند. به نظر میرسد حلقه واجشناختی که نگهدارنده اطلاعات مرتبط با گفتار است درگیر فعالسازی دو جانبه قطعات پیشانی و گیجگاهی باشد . جالب آن که به نظر میرسد لوح دیداری فضایی مناطق کمی متفاوت را فراهم میسازد. این که کدام یک را فعال سازد بستگی به طول فاصله نگهداری دارد. فواصل کوتاهتر مناطقی از قطعات پسسری و پیشانی راست را فعال میسازند. فواصل طولانیتر مناطقی از قطعات گیجگاهی و پیشانی چپ را فعال میکنند ، در نهایت به نظر میرسد کارکردهای مرکزی بیشتر درگیر فعالسازی قطعات پیشانی باشد.
منبع
آقاجانی،نورا(1392)، اثربخشی آموزش نرمافزار انبک بر بهبود حافظه فعال دانش آموزان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی ، دانشگاه آزاد اسلامی گیلان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید