اصول چهارده گانه فوردایس

این اصول به نقل از عابدی، شرح داده می شود.

اصل اول: فعال تر بودن و سرگرمی

این اصل مبتنی بر مطالعات زیادی است که نشان می دهند افراد شاد در زندگی خود فعال تر هستند. نتایج نشان می دهد که افراد شاد زندگی شان را با فعالیت، پر و لبریز می کنند و مهم تر اینکه بیشتر اوقات خود را به فعالیتهای جالب و لذت بخش می گذرانند.فوردایس جهت تحقیق این اصل زندگی افراد شاد و ناشاد را با هم مقایسه کرده، فراگیران درمی یابند که زندگی افراد شاد، یک زندگی فعال و پراز فعالیتهای خوشایند است.

این اصل به فعالیت های زیر استوار است:

  • فعالیت های لذت بخش نسبت به فعالیت های غیرلذت بخش، شادکامی بیشتری ایجاد می کنند.
  • فعالیت های جسمانی بیش از فعالیت هایی که تحرک جسمانی ندارند، شادکامی ایجاد می کنند.
  • تجربه های جدید و تازه بیش از فعالیت های تکراری موجب شادی فرد می گردند.
  • فعالیت های جمعی نسبت به فعالیت های فردی شادی بخش تر هستند.
  • فعالیت های سودمند و معنادار بیشتر از فعالیت های بیهوده شادی ایجاد می کنند.

فوردایس، به فراگیران توصیه می کند تا فهرستی از فعالیت هایی با ویژگی فوق را تهیه کنند و سپس آنها را تشویق به انجام آن ها در زندگی روزمره خود می کند.

اصل دوم: گذراندن اوقات بیشتر در اجتماعات و فعالیت های جمعی

مطالعات نشان می دهند که فعالیت ها و روابط اجتماعی در شادمانی فردی نقش مهمی دارد. علاوه بر این اکثر پژوهش ها زندگی فعال اجتماعی را مهم ترین عامل شادکامی می دانند. فعالیت های اجتماعی هم در سطح رسمی شامل عضویت در سازمان ها، کلوپ ها، انجمن ها و … و هم در سطح غیر رسمی مانند ارتباط با دوستانن، همسایگان، خویشاوندان، همکاری و … می باشد. مطالعات نشان دهنده آن است که وجود تعاملات اجتماعی(رسمی و غیررسمی) احساس رضایت از زندگی، حمایت از طرف دیگران و احساس تعلق به گروه را افزایش داده که در نتیجه همه این موارددرایجاد و افزایش شادکامی افرادبسیار موثرند.

اصل سوم: مولد بودن و انجام کارهای سودمند و معنادار

شادکامی و رضایت از زندگی با کار معنادار و مولد ارتباط دارد. همچنین بررسی ها نشان می دهند که شادترین افراد کسانی هستند که از کارشان لذت می برند. نکته مهم این اصل توجه به این است که در جوامع کنونی افراد حدودد 80% از اوقات بیداری خود را در محیط کاری خود می گذارانند و بنابراین در صورتی که از کارشان لذت ببرند و کار برای آن شادی بخش باشد، در افزایش شادکامی کل آن ها بسیار موثر خواهد بود.

مولد بودن و باروری، کارکردی دو گانه دارند. تا زمانی که فرد مولد و دارای بهره وری است شادی او افزایش می یابد. اما دوره هایی کوتاه مدت  از مولد نبودن و عدم بهره وری در کار، منجر به افسردگی فرد می شود. نکته عملی و آموزشی که در راستای آموزش این اصل به فراگیران توصیه می شود، این است که همواره نسبت به اهداف و تعهدات خود، احساس مسئولیت بیشتری داشته باشد و هدف خود را کم نکنند تا دچار احساس عدم بهره وری و سودمندی نگردند.

اصل چهارم: برنامه ریزی و سازماندهی بهتر

تحقیقات نشان می دهند افرادی که شادتر هستند، اغلب در کارها و برنامه ریزی ها سازمادهی بهتری دارند. آن ها کارآمد و بابرنامه هستند و اهل طفره روی و به تعویق انداختن امور نیستند. سازمان دهی علاوه بر این در کارهای روزمره مفید واقع می شود، در برنامه های درازمدت زندگی نیز تأثیر به سزایی دارند. افراد شاد می دانند که هدفشان از زندگی چیست و مقصدشان در زندگی کدام است. بنابراین به برنامه ریزی و سازمان دهی فعالیت های خود اهمیت بیشتری می دهند. در این مرحله شیوه تدوین اهداف و برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت آموزش داده می شود. همچنین جهت انتخاب از به تعویق انداختن و انجام به موقع کارها، تکنیک های مدیریت زمان آموزش داده می شود.

اصل پنجم: دور کردن نگرانی ها

یکی ار تفاوت های مهم افراد شاد و ناشاد در این است که افراد شاد خیلی کمتر به خود نگرانی راه می دهند. فوردایس در برنامه آموزشی خود ناراحتی و نگرانی را دشمن شماره یک شادکامی معرفی می کند. در این مرحله از آموزش، فراگیران آموزش می بینند تا اوقات بیشتری را صرف فعالیت های لذت بخش نمایند. همچنین به آنها آموزش داده می شود تا افکار منفی خود را کنار بگذارند. زیرا افکار منفی باعث کاهش شادکامی و افزایش ناراحتی می شود. هنگام آموزش این اصل، از فراگیران خواسته می شود که افکار منفی خود را به طور روزانه فهرست کنند. پس از چند هفته این فهرست به کمک خود آن ها مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد تا مشخص شود که اولاً بیشتر نگرانی ها و ناراحتی های آن ها بی مورد بوده است و ثانیاً بیشتر این ناراحتی ها و نگرانی ها را می توان کنترل کرد. در این مرحله با استفاده از تکنیک های رفتاری چون جایگزینی فکر  و نظارت ذهنی به  فراگیران آموزش داده می شود تا افکار منفی خود را کنترل کنند.

اصل ششم: کاهش سطح توقعات و آرزوها

این اصل مبتنی به نقشی است که توقعات روزمره و موفقیت های درازمدت در شادکامی افراد ایفا می کنند و بر این اصل اثبات شده که میزان رضایت فرد از زندگی صرفاً به آن چه که در دنیای واقعیت روی می دهد، وابسته نیست بلکه به آن چه برایش اتفاق خواهد افتاد نیز مربوط است. فوردایس طی برنامه آموزشی خود مطابق این اصل فراگیران را با مواردد زیر آشنا می کند: انتظارات و توقعات خیلی بالا معمولاً منجر به ناکامی و ناامیدی می شود ولی انتظارات کمتر معمولاً منجر به نتایج خوشایندی می شود. خیال پردازی ها و آرزوهای بلند مدت برای رسیدن  به شادمانی خیالی چندان به میزان شادی افراد نمی افزاید. افراد شاد، منتظر شادی نمی مانند. آنها شادی را به عنوان راهی برای عبور می بینند نه مکانی برای رسیدن. شواهد نشان می دهد که افراد شاد، تمایل به انتخاب اهدافی در زندگی خود دارند که توانایی رسیدن به آن اهداف را در زندگی داشته باشند، بنابراین به آن چه می خواهند می رسند. شادمانی در رسیدن به اهداف دست یافتنی به دست می آید؛ نه در شکست در رسیدن به هدف خیل پردازانه.

اصل هفتم: افزایش تفکر مثبت و خوش بینی

با توجه به بررسی های انجام شده از مهم ترین ویژی گی های افراد شاد، تفکر مثیت و خوش بینی می باشد. بر مبنای همین اصل فوردایس در تلاشهای خود سعی بر این دارد که ابتدا یک چهارچوب نظری از ارتباط شادی با تفکر مثبت و خوش بینی ایجاد کند. فوردایس در آموزش خود به این امر می پردازد که شادکامی و نشاط فرد به تعداد افکار مثبت و تجارب خوشایندی که در طول روز تجربه می کند، بستگی دارد. از دیدگاه فوردایس خوش بینی، به طرق گوناگونی در فرایند ایجاد شادکامی تأثیر می گذارد. خوش بینی، تفسیر و برداشت مثبت از وقایع است. شادکامی ار داشتن چیزی حاصل نمی شود بلکه به طرز نگاه فرد، نسبت به آن چیز بستگی دارد. برای آموزش این مطلب فوردایس مواردی از زندگی واقعی افراد مختلف را برای فراگیران مطرح می کند و از آن ها می خواهد مثبت ترین و منفی ترین برداشت ها را در مورد آن ها ابراز نمایند. خوش بینی تصوری است که از نگرش فرد نسبت به پیرامون خود بدست می آید. همانگونه که در روان شناسی نیز ثابت شده است: شخص آن چیزی را می بیند که به دنبال آن است. دردنیای اطراف ما اتفاقات زیادی روی می دهد که به خودی خود نه خوب هستند و نه بد. این برداشت ما از این اتفاقات است که آنها را خوب یا بد تفسیر می کنیم. از اتفاقی واحد ممکن است دو برداشت کاملاً متفاوت وجود داشته باشد. فراوانی برداشت های مثبت فرد را خوش بین و فراوانی برداشت های منفی فرد را بدبین می کند. فوردایس برای تقویت خوش بینی افراد، از آن ها می خواهد که از وقایع ناگوار تفسیر های مثبتی ارائه کنند. اگر فرد تصور کند که کارها به گونه ای انجام می گیرند که شادی او را فراهم می کنند احتمالاً رفتاری را که از خود بروز می دهد منجر به شادی تو می شود. لذا فوردایس به فراگیران آموزش می دهد که قبل از انجام هر کاری تصور کنند که کار را با موفقیت انجام خواهند داد و بنابراین چه هنگام انجام آن کار و چه پس از پایان آن کار، از شادی زیادی برخوردار خواهند شد.

نهایتاً خوش بینی بیان این عقیده است که:  هر اتفاقی بیفتد من شاد خواهم بود .

آموزش این ایده این آگاهی را به وجود می آورد که: تفسیر رویدادها از خود رویداد ها مهم تر است و شخص خوش بین اسیر اوضاع و شرایط نمی شود و عواطف خود را منوط به شرایط خاصی نمی کند و او همیشه احساس می کند که به طور بالقوه می تواند شاد بودن را انتخاب کند. در آموزش این اصل، از تکنیک های رفتاری چون جایگزینی فکر، نظارت ذهنی و خیال پردازی مثبت استفاده می شود. همچنین به تهیه لیستی از رویدادهای مثبت و تفسیر مثبت رویداد های روزمره توصیه می گردد.

اصل هشتم: زندگی در زمان حال

تحقیقات نشان می دهند که افراد شاد همواره متوجه زمان حال هستند و سعی می کنند که با توجه به امکاناتشان حداکثر لذت را از فعالیت های روزمره خود ببرند. فوردایس خود آموزش می دهد که شادکامی همواره در اینجا و اکنون  واقع است نه در جای دیگر و زمانی دیگر. افراد شاد بیش از افراد ناشاد از زندگی خو لذت می برند زیرا ذهن خود را متوجه اتفاقات تلخ گذشته و احیاناً پشیمانی از انجام برخی امور نمی کنند و غم روزهایی که هنوز نیامده اند را نمی خورند.

 اصل نهم: پرورش شخصیت سالم

برخلاف انتقاداتی که از سوی منتقدان اجتماعی بر شادی وارد شده، مبنی بر اینکه فقط افراد مجنون می توانند در جامعه امروزی  شاد باشند، یافته های تحقیقات متعددی حاکی از آن است که افراد شاد سلامتی روانی بسیار بالایی دارند و به طور معناداری نسبت به سایر افراد کمتر از مشکلات و ناراحتی های روانی رنج می برند. اجرای یک دوره آموزشی کامل برای سلامتی شخصیت و بهداشت روانی مستلزم مدت زمان یک ترم تحصیلی است. لذا فوردایس ، در راستای اصل نهم برنامه آموزشی خود طی چند جلسه اصول اساسی سلامت روانی را مطرح می نماید. این اصل شامل دوست داشتن خود، پذیرش خود، شناخت خود و کمک به خود می باشد.

دوست داشتن خود، به یکی از مهم ترین عناصر شخصیتی فرد، یعنی«خودپنداره مثبت» اشاره می کند. فراگیران آموزش می بینند که چگونه احساس و نگرش خود را نسبت به خویشتن بررسی کنند و اگر برداشت نادرست و منفی نسبت به شخصیت خود دارند آن را برطرف سازند. همچنین به آنها توصیه می شود که لازم نیست کامل ترین فرد باشند تا خود را دوست داشته باشند.

پذیرش خود، اشاره به محدودیت ها و کمبود های فردی دارد. افراد آموزش می بینند که چگونه این محدودیت ها را برطرف سازند و در صورتی که برطرف شدنی نیستند، چگونه با آنها کنار بیایند.

شناخت خود، فوردایس رابطه شناخت خود را با شادی این گونه شرح می دهد که وجود شادی در زندگی منوط به تصمیمات درست است. انسان زمانی می تواند درست تصمیم بگیرد که خود را بشناسد و مشخص کند که آیا توانایی لازم برای اجرای موفقیت آمیز آن تصمیم را دارد یا خیر.

کمک به خود، به مهارت های خودبسندگی و توانایی هایی که فرد را قادر می سازند به طور مستقل در زندگی موفق شوند، اشاره می کند. این مهارت ها عبارتند از: توانمندی و شایستگی ، تسلط ، کنترل سرنوشت  و جهت گیری درونی.

اصل دهم: پرورش شخصیت اجتماعی و برون گرا

یکی از ویژگی های افراد شاد، برون گرایی و اجتماعی بودن است که پس از خوش بینی مهم ترین ویژگی افراد شاد می باشد. کسانی بیشتر شاد هستند که از یک زندگی فعال اجتماعی لذت می برند. بنابراین فوردایس در برنامه شادی، هم در بعد شناختی و هم در بعد رفتاری بر برون گرایی و اجتماعی بودن تأکید می کند. در بعد شناختی به فراگیران آموزش که برون گرایی و اجتماعی بودن مهمترین راه رسیدن به شادکامی است.

در بعد رفتاری تکنیک های ساد و متنوعی از جمله خندیدن بیشتر، قدردانی و سپاسگذاری از دیگران، آغاز کردن بحث و گفتگو و مطرح کردن عقاید و نظرات خود به شیوه مناسب و … به فراگیران توصیه می شود. به کار گرفتن این تکنیک های ساده به فراگیران کمک می کند تا ارتباطات اجتماعی خود را توسعه داده و در نتیجه به شادمانی آن ها افزوده شود.

اصل یازدهم: خود بودن

تحقیقات بر روی افراد شاد نشان می دهد که آن ها تمایل دارند واقعاً خودشان باشند. از دیگر صفات افراد شاد که در ادبیات شادی دیده می شود،  می توان به صفاتی از قبیل طبیعی بودن، خودانگیختگی، راحتی، قابل اعتماد، بی ریا، امین، با انصاف، بی آلایش، صمیمی و اقع گرا شاره کرد. خود بودن مزایای مختلفی دارد؛ یکی این که موجب راحتی و آسایش در زندگی روزانه فرد می شود و دیگر این که وقتی فرد خود را آن گونه که هست بپذیرد و صادقانه ابراز کند، کارها تا حدود زیادی مطابق میل او پیش می روند که این مورد به ویژه در عشق ورزی و دوست یابی بیشتر صدق می کند. معمولاً افرادی که رفتارشان ساختگی نیست و مصنوعی رفتار نمی کنند، دوستان زیادی دارند. فوردایس در برنامه خود مرتباً از فراگیران می خواهد که خود را آن گونه که هستند، نشان دهند و سعی در نشان دادن آن چیزی که نیستند نکنند.

اصل دوازدهم: از بین بردن احساسات و مسائل منفی

بیشتر مطالبی که تاکنون ذکر شد مربوط به افراد عادی و کسانی است که از نظر روان شناختی مشکل خاصی ندارند اما برخی افراد که در جلسات گروه درمانی شادکامی شرکت می کنند، دارای مشکلات خاصی چون اعتیاد، اضطراب، مشکلات عاطفی و غیره هستند. بنابراین، این اصل توصیه می کندکه افرادی که دارای چنین مشکلاتی هستند را به طور انفرادی مشاوره نموده و سعی در رفع مشکل آنها گردد.

اصل سیزدهم: ارتباطات نزدیک و صمیمانه

بیشتر مردم بر این عقیده اند که ازدواج و پیوندهای خانوادگی صرف نظر از درآمد یا موقعیت اجتماعی و میزان شادکامی افراد نقش مهم و حیاتی دارد. در این مرحله از آموزش شادکامی، عمدتاً از روش های شناختی استفاده می شود. موضوعات آموزشی بر اهمیت ارتباط نزدیک با دوستان، خانواده و پیوندهای رمانتیک متمرکز است. همچنین ویژگی های روابط سالم نیز برای فراگیران تبیین می شود.

اصل چهاردهم: اولویت و ارزش دادن به شادی

این اصل اشاره دارد که شادی باید اولین اولویت فراگیران باشد. در این مرحله عملاً به فراگیران نشان داده می شود که افراد شادکام بیشتر از دیگران برای شادکامی ارزش قائل  هستند و بسیاری از آن ها شاد بودن را مهم ترین چیز زندگی خود می دانند. علاوه بر این به نظر می رسد که افراد درباره چگونگی حفظ و ازدیاد شادی خود زیاد اندیشیده اند. آنها شادی را به خوبی برای خود تعریف کرده اند و بینش عمیقی نسبت به منابع آن پیدا کرده اند و لذا به فراگیران تأکید می شود که دستیابی به شادکامی بستگی به این امر دارد که فرد

به چه میزان می خواهد شاد باشد و شاد بودن چقدر برای او اهمیت دارد.

جدول فرمت کلی جلسات گروه درمانی شادمانی فوردایس

شماره جلسهشرح کلی مفاد هر جلسه
جلسه اولآشنایی اعضاء گروه با هم، آشنایی با نحوه گروه درمانی، ارائه پیش آزمون، بحث در مورد تعریف شادمانی ار طرف همه اعضاء، عوامل مرتبط با شادی، و نظرخواهی در مورد سیر جلسه.
جلسه دومگرفتن بازخورد از جلسه قبل، ارائه فرمول شادمانی با تأکید بر عناصر شناختی- رفتاری آن، آموزش تکنیک افزایش فعالیت جسمانی، ارائه تکلیف، انجام تکنیک مذکور، گرفتن بازخورد
جلسه سومگرفتن بازخورد از جلسه قبل، بررسی تکالیف، بحث در مورد فرمول شادمانی و تکنیک افزایش روابط اجتماعی، ارائه تکلیف، انجام تکنیک های قبل، گرفتن بازخورد
جلسه چهارمگرفتن بازخورد از جلسه قبل، بررسی تکالیف، بحث در مورد فرمول شادمانی، آموزش تکنیک های توسعه خوش بینی(تفکر مثبت) و خلاقیت، ارائه تکلیف، انجام تکنیک های مذکور، گرفتن بازخورد
جلسه پنجمگرفتن بازخورد از جلسه قبل، بررسی تکالیف، بحث در مورد فرمول شادی، ارائه تکلیف گریز از نگرانی و کاهش انتظارات و بیان احساسات، ارائه تکلیف: انجام تکنیک های مذکور. گرفتن بازخورد.
جلسه ششمگرفتن بازخورد از جلسه قبل، بررسی تکالیف، بحث در مورد فرمول شادی، آموزش تکنیک های افزایش روابط نزدیک (صمیمیت) و خود بودن، ارائه تکلیف: انجام تکنیک های مذکور، گرفتن بازخورد.
جلسه هفتمگرفتن بازخورد از جلسه قبل، بررسی تکالیف، بحث در مورد فرمول شادی، بحث بر تکنیک های تمرکز بر زمان حال و برنامه ریزی، ارائه تکلیف: انجام تکنیک های مذکور، گرفتن بازخورد
جلسه هشتمگرفتن بازخورد از جلسه قبل، بررسی تکالیف، بحث در مورد فرمول شادی، و گرفتن پس آزمون تعارض کار- خانواده.

منبع

مالمیر،حسین(1389)،مشاوره گروه درمانی باالگوی شادمانی فوردایس برکاهش تعارض کار-خانواده،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی مشاور خانواده،دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی علامه طباطبایی تهران

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0