ارزش نسبي مهارت ها در رده هاي مديريت

كاتز ، كه مهارت هاي مديـران را به سه دسته مهارت هاي ادراكي، انساني و فني تقسيم مي كند، معتقد است كه ميزان اين مهارت ها بر حسب سطوح تغيير مي كند. به نحوي كه در رده هاي بالاتر، خصوصيات مديريتي غالب، مهارت ادراكي است. در حالي كه در سطوح سرپرستي و عملياتي مهارت هاي فني نقش آفرينان اصلي هستند. زيرا مديران سطوح سرپرستي وظايفشان ايجاب مي كند كه زير دستان خود را راهنمائي كنند يا آموزش دهند در حاليكه مديران رده بالاي سازمـان ها نيازي به مهارت هــــاي فني ندارند بلكه وظايف تصميم گيري، برنامه ريزي و سازمانــدهي ايجاب مي كند كه به مهارت ادراكي قابل ملاحظه اي مجهز باشند. مهارت هاي انساني، تقريباً لازمه انجام دادن همه وظايف در همه رده هاي مديريت است. زيرا كه مديران، صرف نظر از نوع وظايف يا سطح مسئوليت و مقام با افراد انساني سر و كـار داشته، براي جلب همكاري و اثرگذاري بر رفتار آنها بايد از مهارت انساني برخوردار باشند.امـروزه در مديريت سازمان ها، تأكيد بر مهارت هاي انساني اولويت ويژه اي پيدا كرده است.

اثربخشی و کارایی: مفهوم، تعریف، رابطه

لفظ كارآيي و كارآمدي را معادل آورده‌اند. همچنان كه واژه اثر بخش و ثمربخشي را يكي دانسته‌اند. اگرچه بين اين دو تفاوت قايل شده‌اند، ولي مطالعاتي كه روي اثربخشي و كارايي انجام شده است نشان مي‌دهد كه مرز كاملاً روشن و دقيقي بين دو اصطلاح فوق وجود ندارد و بسياري از نويسندگان و صاحب‌نظران آنها را به صورت مترادف، تكميل كننده يا جايگزين استفاده كرده‌اند. ميركمالي به نقل از «اتزيوني»، اثربخشي را ميزان تحقق اهداف و كارايي را ميزان استفاده از منابع براي دست يابي به يك واحد از برون‌داد تعريف مي‌كند. همان طور كه بيان شد مرز دقيقي بين اثربخشي و كارايي وجود ندارد، ولي نويسندگان مديريت تمايز بين آنها قايل شده‌اند. براي مثال: از جمله اولين كساني كه ميان مفهوم اثربخشي و كارايي تفاوت قايل شد «بارنارد» را مي‌توان نام برد. او معتقد است كه اثربخشي سيستم‌گراست و مربوط به تحقق اهداف سازمان مي‌شود و كارايي فردگراست و مربوط به احساس رضايت كاركنان از عضويت در سازمان مي‌گردد. «پيتر دراكر» يكي از صاحب‌نظران مشهور مديريت ، اثربخشي را « كار درست انجام دادن» و كارايي را «كارها را درست انجام دادن» تعريف كرده است. اثربخشي يعني انجام كارهاي درست، به نحوي كه دقيقاً متناسب با هدف باشد و كارايي يعني انجام درست كار و توانايي به كارگيري حداقل منابع براي دستيابي به اهداف سازماني .

برای ارزیابی عملکرد سازمان، دو شاخص اثربخشی و کارایی به کار برده می شوند. اثربخشی در  سازمان های آموزشی یکی از مهم ترین مباحثی است که مدت هاست توجه صاحب نظران و مسئولان این سازمان ها را به خود مشغول کرده است. نظرات مختلف و تا حدودی مشابه در مورد اثربخشی عنوان شده است. از نظر آرمسترانگ، اثربخشی مفهوم پیچیده ای است که به طرق گوناگونی تعریف شده است و متناسب با هر تعریف قابل اندازه گیری و ارزیابی است.

منبع

مهدی زاده،فرزانه(1393)، اثربخشی وکارآیی مدیران ومسئولین انتصابی وانتخابی ازنظرمیزان برخورداری ازمهارت های مدیریتی،پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0