اخلاق سازمانی

امروزه در تازه ترين مطالعاتي كه در زمينه زندگي كاري انجام شده است، اين مفهوم به عنوان موضوعي كه داراي باري قوياً اخلاقي است مطرح شده است. تعهدي كه نسبت به رعايت اصول اخلاقي در محيط كار و مسئوليت اجتماعي سازمان ها وجود دارد، نحوه رفتار با كاركنان محسوب شده است.  براساس اين معنا، مديريت سازمان ها به موازات اينكه بايستي موفقيت خود را در زمينه عملكرد مد نظر داشته باشد، مي بايستي در راستاي جلب رضايت كساني كه در سازمان كار انجام مي دهند، گام بردارند .آنچه در این باب می بایست مورد توجه قرار گیرد آنست که افراد بر حسب تصور خود از اخلاق به ترویج آن می پردازند. کسانی که اخلاق حرفه ای را در اخلاقی بودن صاحبان مشاغل منحصر می کنند، در ترویج اخلاق به ترغیب منابع انسانی و به تخلق آنان همت می گمارند. اما کسانی که اخلاقی بودن سازمان ها را را نیز بخشی از اخلاق حرفه ای می دانند، بر اخلاقی سازی سازمان ها و موسسه تاکید می کنند .اخلاق حرفه ای سازمانی، فرایندی عقلایی برای کشف گزینه های تصمیمی و رفتاری است. امروزه سازمان ها دارای کالبد و جسمی همچون انسان ها می باشند، و همچنان که از افراد انتظار مسئولیت اخلاقی می رود، از سازمان ها نیز این انتظار وجود دارد.( اخلاق سازمانی به عنوان یک مفهوم علمی در غرب از نیمه دوم قرن بیستم ظهور نموده و در سطوح فردی و سازمانی توجه پژوهش گران مختلف را در چهار دهه گذشته به خود جلب کرده است و از آن بعنوان یک چالش اساسی فراروی سازمان های مختلف در سطح جهان یاد می شود.از دیدگاه دیوید، اصول اخلاقی شرکت، اصول راهنما در سازمان هستند که رهنمودی برای تصمیم گیری  و رفتارها خواهند بود. در سازمان اصول اخلاقی خوب از پیش شرط های مدیریت استراتژیک خوب است.به عقیده اندیشمندان، زیر بنای تمام ارزش ها در سازمان، ارزش های اخلاقی می باشد.سازمان ها به صورت فزاینده ای خودرا درگیر مسأله ای می بینند که آن را معمای اخلاقی می نامند، یعنی اوضاع و شرایطی که باید یک بار دیگر کارهای خلاف و درست را تعریف کرد. رعایت اخلاق و حفظ ارزش های اخلاقی  به صورت یکی از مهم ترین پدیده هایی درآمده است که در بیشتر سازمان ها مورد توجه واقع می شود. به طور کلی، می توان اخلاق را مطالعه و بررسی معیارها و قواعدی دانست که راهنمای عمل افراد و گروه ها در انجام امور قابل قبول است.می توان گفت سازمان به عنوان شخصیتی حقوقی بیش از افراد تشکیل دهنده آن در جامعه تاثیرگذار است و متناسب با تاثیر خود در جامعه دارای مسئولیت اخلاقی می باشد. بر این اساس می توان گفت مراد از اخلاق سازمانی، مسئولیت پذیری سازمان در قبال حقوق همه اعضای داخلی و خارجی، مستقیم و غیر مستقیم است و این مفهوم پیچیدگی و وسعت دامنه اخلاق سازمان را نشا., ن میدهد.اخلاق در سازمان جایگاه راهبردی دارد و مسئولیت اخلاقیات سازمان بر دوش مدیران استراتژیست سازمان است. بسیاری از سازمان ها برای سازماندهی اخلاقیات خود و تحقق اهداف اخلاقی به مدیریت اخلاق روی آورده اند  سازمان های ایرانی در تدوین سند جامع اخلاقی از منابع فراوانی برخوردارند: میراث اخلاق حرفه ای در تمدن ایران باستان، آموزه های اخلاقی قرآن وسنت، میراث اخلاق حرفه ای درتمدن ایران اسلامی بیانیه های اخلاق جهانی ودانش اخلاق حرفه ای. مواجهه اخلاقی سازمان با کارکنان در درجه اول در گرو تلقی اخلاقی از آنان است. تلقی ابزار انگارانه از کارکنان، آنان را مزد بگیران و خدمت کاران ملزم به طاعت و فرمانبرداری می بیند. و این انگاره سبب می شود از آنان سلطه پذیری را طلب کنیم و ارتباط رفتاری خود را بر چنین توقعی بنا نهیم و پاداش و تنبیه را بر اساس میزان سلطه پذیری آنان قرار دهیم. چنین تلقی غیر اخلاقی است و با شان و منزلت انسانی و کرامت کارکنان منافات دارد . در هر حال ما براي كنترل اخلاقي ناگزير به طرح اصول و چارچوب هاي راهنمايي هستيم لذا ايجاد يك نظام اخلاقي مدون در اين حيطه يك ضرورت است. بدون ترديد در اين حيطه، فقه اسلامي بسيار تأثير گذار است . در نظام اخلاقي اسلام، عقايد مذهبي و اعتقاد به پاداش و كيفرهاي روز بازپسين، مجري و پشتوانه اصول اخلاقي مي باشند.باید در نهایت توجه نمود که، اصول اخلاقی  به صورت بخشی از سیاست های  رسمی و فرهنگ های غیر رسمی سازمان در آمده است.

منبع

رستمی ، ام البنین (1393-1394) ، رابطه جو اخلاقی  با نیت ترک خدمت از طریق رضایت شغلی  و تعهد سازمانی  پرستاران بیمارستانها ی دانشگاه علو م پزشکی رشت ،پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی رشت

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0