آلودگي در الگوهای اریک برن

طی آن بخشي از حالت خود فرد، وارد بخش ديگري مي شود. بالغ  بخشي از حالت خود است که به احتمال زياد، به تعصبات والد يا افسانه ها و خیال پردازي هاي کودک آلوده مي شود .بسياري از اوقات من بخشي از محتواي حالات نفساني کودک يا والد را با محتواي بالغ خود اشتباه مي کنم. مادامي که چنين اتفاقي افتاد، گفته مي شود که  بالغ من آلودگی دارد .آلودگی  از طرفي به وسيلة تعصبات و از سوي ديگر به وسيلة توهمات و خيالهاي باطل به وجود مي آيد. در این صورت بين دو حالت من نزديک به هم تداخلي ايجاد مي شود. چنانچه تداخل بين حالت من بالغ با حالت من والديني باشد، رفتار تعصب آميز به وجود مي آيد و اگر این تداخل بين من بالغ  با حالت من کودکي  باشد، رفتارهاي توهم آميز حاصل مي شود .

آلودگی به والد

زماني که پیامهای والد را با واقعيات بالغ اشتباه کنم، آلودگی به والد دارم اينها باورها کسب شده اي هستند که به عنوان واقعيات تلقي مي شوند، برن این حالت را تعصب و پيش داوري ناميد. همه اسکاتلندی ها خسیس هستند، این دنیا جای بدی است ، به کسی نمی توان اعتماد کرد.

آلودگی به کودک

زماني که آلودگی به کودک دارم، افکار دوران کودکي من مي آيد تيره مي سازم. اينها تخيلاتي هستند و از احساساتي نشأت گرفته اند که به عنوان واقعيات تلقي مي شوند برن گاهی از لغت هذیان استفاده می کرد برای توضیح نوعی باور خاص که از آلودگی کودک سرچشمه می گیرد. هذیان های متداول عبارتند از: مردم از من خوششون نمیاد، من یک اشکالی دارم .

آلودگی دو طرفه

آلودگی دو طرفه زماني اتفاق مي افتد که شخص پیامهای والدي را بازنوازي مي کند و با باورهاي کودک درون آنها را تأييد مي کند و هر دوي اينها را با واقعيت اشتباه مي گيرد. محتواي آلودگی دو طرفه شامل تمام باورهاي مخرب و ناسالم کهنه و قديمي است که شخص دربارة خود و ديگران و همة جهان دارد .والد ، به آدمها نمی شود اعتماد کرد. همراه میشود با، کودک ،من هیچگاه نمی توانم به کسی اعتماد کنم. به زبان تحلیل رفتار اینها باورها ی حک شده در پیش نویس زندگی آنها ست.

طرد يا برون راندن

طرد ، تثبيت شدن در يکي از حالات  من  است و عدم قبول دو حالت ديگر من که اين موجب اختلالاتي در محاوره و تعامل مي شود.برن ، خاطرنشان کرده است که گاهي اوقات شخصي يک يا بيش از يکي از حالات نفساني خود را مسدود مي کند و از خود مي راند، او اين حالت را حذف يا بيرون راندن مي نامد

طرد والد

افرادي که والد را از خود مي رانند بدون قواعد از پيش تعيين شده در مورد دنيا عمل مي کنند. اغلب اين افراد شارلاتان هستند و ممکن است از سياستمداران طراز اول مديران اجرايي موفق و يا از سردمداران مافيا باشند.

طرد بالغ

اگر بالغ را حذف کنيم و از خود بيرون برانيم، دريچة توانمندي رشد خودمان را براي واقعيت سنجي مي بنديم و به جاي آن فقط گفتگوي دروني بين  کودک و والد  درون را مي شنويم. در نتيجه، رفتار، احساس ها و افکار من، اين نزاع و برخورد دائمي را منعکس مي کند. افکار و رفتار فرد ممکن است حتي عجيب و غريب شود و احتمال دارد چنين فردي را روان پريش تشخیص دهند.

 طرد کودک

کسي که کودک درون را حذف کند و از خود بيرون راند در را بر روي محفوظات خاطرات درون کودکي خود مي بندد. اگر از او بپرسيم ؛ ‌کودکي شما چگونه بود؟ او جواب خواهد داد ؛ من نمي دانم شخصي که کودک حذف شده اي دارد اغلب سرد، منطقي وخشک بنظر مي رسد. فردي که من کودکي ‌راازخود بيرون رانده و کنارزده است،ازرشدکودکي شاددرشخصيت محروم مانده است.چنين فردي به کارهاي جدي مي انديشد و زندگي اين فرد توأم با اضطراب و افسردگي است اودرتبادل با افرادخانواده اش دچارناسازگاري مي گردد.

منبع

اردشیری لردجانی،فهیمه(1393)، اثر بخشي تحليل رفتار متقابل بر تعارضات زناشویی، سبک های عشق ورزی، هوش هیجانی و هوش معنوی زوجین،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0