تربیت: تربیت از ماده «ربو» مصدر باب تفعیل، به معناى پرورش دادن است كه در آن نموّ و زیادتى ملاحظه شده است؛ مانند تزكیه كه آن نیز به معناى نمو و رشد است. راغب گوید: «ربّ» در اصل به معناى تربیت است و ربّ به طور مطلق فقط برخداوند اطلاق مىگردد كه متكفّل اصلاح موجودات است. در قران كریم، مشتقّات تربیت چند بار به كار رفته است از جمله :الف) «و تَرَى الاَرضَ هامِدَه فَاِذا اَنزَلنا عَلَیهَا الماءَ اهتَزَّت وَ رَبَت» (حج، آیه 5) . زمین را خشك و بى حاصل مىبینى، پس هنگامى كه باران فرو مىفرستیم تكانى مىخورد و رشد و نموّ گیاهان در آن آغاز مىشود.ب ) «وَ قُل رَبِّ ارحَمهُما كَمارَبَّیانى صَغیراً » ( اسراء، آیه 24.) بگو خدایا والدینم را مورد رحمت خود قرار ده همانطورى كه آنان مرا در كودكى مورد لطف و رحمت خویش قرار دادند. بعضى ازمحققّین گویند: ربّ درجمله «ربّیانى صغیرا» از مادّه «رَبَوَ» است نه از مادّه «رَبَبَ» چون معناى تربیت، در نوع مواردى كه به كار رفته عبارت است از نموّ و زیادت جسمانى و پرورش مادّى؛ و تربیت و سوق دادن به كمال وسعادت معنوى دراغلب مواردملاحظه نشده است البتّه تربیت یك مفهوم عامّى داردكه جمیع مراتب حصول نشوو نما وزیادتى رابه هركیفیتى كه باشد اعم ازمادى ومعنوى شامل مىشود(راغب الاصفهانی ، ج4، ص 36) بنابراین واژه تربیت، – با توجه به ریشه آن – به معناى فراهم آوردن موجبات فزونى و پرورش است.
علاوه براین، تربیت به معناى تهذیب نیز استعمال شده كه به معناى ازبین بردن صفات ناپسند اخلاقىاست. گویا در این استعمال نظر به آن بوده است كه تهذیب اخلاقى مایه فزونىِ مقام و منزلت معنوى است و از این حیث مىتوان تهذیب را تربیت دانست .تربیت را به گونه های مختلف تعریف کرده اند : افلاطون عقیده داشت که « تربیت خوب آن است که روح و بدن را از همه زیباییها و کمالاتی که قابلیت پذیرش آنها را دارند ، برخوردار سازد » .هربرت اسپنسر معتقد بود که « هدف تربیت تکوین منش است » . (مایر ، ترجمه فیاض ، 1374) .هوراس مان ( Horace mann ) عقیده دارند که « تنها تربیت می تواند ما را به سوی لذّتی راهنمایی کند که از لحاظ کیفیت بی نظیر و از لحاظ کمیّت بی انتها باشد » ( همان ) .یکی از مشهورترین نظرهای معاصر درباره تربیت از آن جان دیویی است . او تربیت را عبارت از نوسازی تجربه می داند که این به نوبه خود به هستی ما معنا و مفهوم می بخشد و نیز در کسب تجربه های بعدی به ما یاد می دهد ؛ امّا خود دیویی هم به نقص تعریف خود معترف است . زیرا معنای تجربه چندان وسیع است که شمول مفهوم ، با واژه زندگی برابری می کند (همان). « اخلاق » در اصل ، واژه ای عربی است که مفرد آن « خُلق » و « خَلق» می باشد . در لغت به معنای « سرشت و سجیه » به کار رفته است ، اعم از اینکه سجیه و سرشتی نیکو و پسندیده باشد مانند جوانمردی و دلیری ، یا زشت و ناپسند باشد مثل فرومایگی و بزدلی .
مشخصات
نوشتار حاضر حاصل مطالعه گروه تخصصی بوبوک می باشد که به منظور مطالعه و آشنایی بیشتر پژوهشگران عزیز با ادبیات نظری موضوع ارائه شده در اختیار آنها قرار گرفته شده است.
تعداد صفحات:73 صفحه فایل WORD
مقدمه: دارد
مبانی نظری: دارد
بحث و نتیجه گیری: دارد
منابع: دارد
در صورت بروز هر گونه مشکل می توانید در هفت روز هفته و 24 ساعت شبانه روز با تیم پشتیبانی بوبوک از طریق راه های ارتباطی زیر ارتباط برقرار کنید.
Site: www.bobook.ir
Phone number: 09194448186 – 09059793565
Telegram number: 09059793564
Email: bobook.team@gmail.com
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
دیدگاهی بنویسید