مدیران ومهارت های مدیریتی

در سازمان­ها مهم­ترین رکنی که برای رسیدن به هدف­ها تأثیر­گذار است مدیریت است. مدیر به عنوان نماینده­ی رسمی سازمان به منظور ایجاد هماهنگی و افزایش اثربخشی در رأس آن قرار می­گیرد و مؤفقیت سازمان در تحقق هدف­ها در گرو چگونگی اعمال مدیریت او است. توفیق در ایفای نقش و انجام این مسئولیت سنگین بیش از هر چیز به توانمندی و اثربخشی مدیران مربوط است. اثربخشی مدیران نیز، اساساً به شایستگی، مهارت، سطح دانش، بینش و توانایی­های آن­ها بستگی دارد و به دلیل اهمیت این عوامل در موفقیت مدیران، جستجوی پیگیر و تلاشی مستمر به منظور یافتن و تربیت کسانی که دارای این نوع از شایستگی­ها، توانایی­ها و مهارت­ها باشند که آن­ها را به مدیرانی مؤثر و رهبرای مفید تبدیل کند در جریان است. آن چه در ادامه­ی مطالب این فصل آورده شده است نیز در راستای اشاره به موارد فوق می­باشد. در انتها نیز سعی گردیده است به پژوهش­های انجام یافته در این خصوص پرداخته شود.

تعاريف مديريت از ديدگاه صاحب نظران

مديريت از نظر لغوي يعني اداره كردن و مدير اسم فـــاعل از مصدر اداره، به معني اداره كننده است. به عبارتي مدير يعني گرداننده و مديريت يعني گرداندن يك سازمان در جهت اهداف آن. معمولاً واژه­ی مديريت با معاني مختلف به كار برده مي شود. به عنوان مثال، گاهي ممكن است مديريت به فرايندي اشاره داشته باشد كه مديران در جهت تحقق اهداف سازماني آن را پي گيري مي كنند.

تعاريف مديريت از لحاظ ابعادي كه مورد توجه و تأكيد قرار گرفته اند:

در بعضي از تعاريف مديريت، تعامل افراد مورد تأكيد قرار گرفته است:

  • مديريت عبارت است از انجام دادن كارها بوسيله ديگران،
  • مديريت يعني كار كردن با افراد و بوسيله افراد و گروه ها براي تحقق اهداف سازماني ،
  • مديريت يك فرايند اجتماعي است كه يك سلسله اقداماتي را كه به تحقق اهداف منجر مي شود را شامل مي گردد و اين اقدامات اساساً متوجه روابط بين افراد است.
  • در برخي از تعاريف هماهنگي مورد توجه و تأكيد واقع شده است:
  • فراگرد هماهنگ سازي فعاليت فردي و گروهي در جهت هدفهاي گروهي،
  • هماهنگ سازي منابع انساني و مادي در جهت تحقق هدفها ،
  • مديـــريت يعني هماهنگي همه منابع و امكانات از طريق فـــراگردهاي برنامه ريزي، سازماندهي، هدايت و كنترل به نحوي كه اهداف تعيين شده برآورده شود.
  • تعاريفي كه به وظايف يا كاركردهاي مديريت تأكيد بيشتري دارند:
  • مديريت فراگرد برنامه ريزي، سازماندهي، هدايت و كنترل فعاليت هاي اعضاي سازمان و استفاده از همه منابع سازماني براي دست يابي به هدف هاي سازمان است.
  • مديريت فراگردبرنامه ريزي، سازماندهي،كارگزيني،فرماندهي،هماهنگي، گزارش دهي،بودجه بندي است .
  • در بعضي تعاريف بر تصميم گيري تأكيد خاصي شده است:
  • مديريت فــراگرد تبديل اطلاعات به عمل مي باشد اين فــراگرد تغيير و تبديل را تصميم گيري مي نمائيم
  • مديريت با تصميم گيري مترادف بوده و فعاليت و رفتار سازماني شبكه پيچيده اي از فراگردهاي تصميم گيري است.
  • مديريت يعني تصميم­گيري و اين وظيفه­ مهم ترين و اصلي ترين نقش مديريت است
  • تهیه تدارک و اتخاذ شیوه های لازم برای ایجاد محیطی که آموزش و یادگیری بتواند در آن اتفاق افتد.

 اصول بنیادی مدیریت:

  • مدیریت در مورد موجودات انسانی می باشد. کارمدیر اینست که افراد را قادر سازد به انجام کار بپردازند، قوتهای افراد را اثربخش سازد و ضعفهای ایشان را کنار بگذارد.
  • چون مدیریت به انسجام افراد در یک فعالیت مشترک می پردازد ، عمیقاً به فرهنگ وابسته است. آنچه مدیران در ژاپن، انگلستان، برزیل و آمریکا انجام می دهند، دقیقاً شبیه هم هستند. چگونگی انجام کار است که می تواند کاملا متفاوت باشد. به همین دلیل یکی از چالش های اصلی که مدیران در کشورهای توسعه یافته با آن روبرو می شوند، این است که بخشی از سنت ها، تاریخ و فرهنگی را که در آن هستند، پیدا کرده و شناسایی نمایند تا بتوانند به عنوان آجرهای بنای مدیریت خود از آنها استفاده کنند.
  • هر سازمانی نیازمند تعهد به اهداف عمومی و ارزش های مشترک است. بدون چنین تعهدی سازمانی وجود نخواهد داشت.سازمان باید اهداف روشن،ساده و وحدت بخشی داشته باشد. ماموریت اصلی سازمان باید به اندازه کافی روشن، عمومی و قابل تصدیق و تایید باشد. مقاصدی که تجلی بخش آن اهداف هستند باید روشن، عمومی ، قابل تصدیق و تایید باشند.
  • مدیران باید سازمان و اعضای آن را قادر سازند که به موازات نیازها و تغییر فرصت ها رشد کرده و توسعه یابند. هر سازمانی یک موسسه یادگیری و آموزش است. تربیت و رشد در همه سطوح برقرار گردد.
  • هر سازمانی مرکب از افرادی با مهارت ها و دانش های مختلفی است که انواع کارهای بسیار متفاوتی را انجام می دهند. باید مبتنی بر ارتباطات و مسئولیت های فردی باشند. همه­ی اعضا نیاز دارند که به هدفی که در پیش دارند فکر کنند و مطمئن گردند که همکاران آنها آن هدف را می شناسند و درک می نمایند.
  • نه تعداد برونداد و نه رده پایین بودن به خودی خود ملاک مناسبی برای ارزیابی عملکرد مدیریت و سازمان نمی باشد.
  • مهم ترین چیزی که باید در مورد هر سازمانی به یاد داشت این است که نتایج تنها در خارج (سازمان) وجود دارند. نتیجه یک کسب و کاری رضایت مشتری استو

مدیران عامل دگردیسی هستند. نیروی کار را در کشورهای توسعه یافته از حالت کارگران دستی به کارگران دانشور تحصیل کرده تبدیل نموده است. این کار با بکارگیری دانش کار تحقیق یافته است. مدیریت تلاش انسان را از همه جهات در یک سازمان واحدی بهم پیوند می دهد و در نتیجه یک عملکرد اجتماعی نوین می گردد.اصول و کاربرد مدیریتی که برای اثربخشی همه سازمان های جامعه مهم است .

منبع

مهدی زاده،فرزانه(1393)، اثربخشی وکارآیی مدیران ومسئولین انتصابی وانتخابی ازنظرمیزان برخورداری ازمهارت های مدیریتی،پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0