مؤلفه‌هاي خودکارآمدي

مطابق گفته بندورا ، باورهاي خودکارآمدي سه مؤلفه وبعددارد  :

الف) سطح: اولين بعد باورهاي خودکارآمدي مي‌باشد. کارآمدي يک فرد در يک قلمرو ممکن است در حد کارهاي ساده، متوسط و يا شامل سطوح سخت گردد. اگر هيچ مانعي وجود نداشته باشد، انجام آن کار ساده بوده و هر کس ممکن است احساس خودکارآمدي بالا در مورد انجام آن داشته باشد.

ب )عموميت: دومين تفاوت باورهاي خودکارآمدي در بعد تعميم­پذيري است. افراد ممکن است در يک قلمرو يا بخش کوچکي از آن خود را کارآمد بدانند، عموميت خودکارآمدي از چند عامل تأثير مي‌پذيرد: شباهت فعاليت‌ها، حيطه بروز آن، ‌کيفيت شرايط و خصوصيات اشخاصي که آن رفتار يا فعاليت به آنها مربوط است.

ج )نيرومندي: باورهاي خودکارآمدي ضعيف در اثر تجارب ناموفق به آساني بي‌اعتبار مي‌شوند. اما کساني که اعتقاد محکمي به قابليت‌هاي خود دارند، در برابر موانع آن را حفظ مي‌نمايند. باورهاي خودکارآمدی هر چه قدر نيرومندتر باشد، دوام بيشتري مي‌يابد و رابطه بيشتري با رفتار پيدا مي کند. بندورا ، معتقد است که باورهاي افراد درباره کارآمدي‌شان تحت تأثير چهار منبع عمده رشد و تحول مي‌يابد. اين چهار منبع عبارتند از: تجارب مسلط ، تجارب جانشيني ، قانع سازي کلامي , اجتماعي و حالت‌هاي فيزيولوژي و هيجاني.

 مادوکس ، منبع ديگري را به آن چهار منبع اضافه کرد که تجارب تصوير­سازي  مي‌باشد:

 الف) تجارب مسلط: يکي از اثربخش‌ترين طرق براي خلق احساس کارآمدي بالا،‌ تجارب مسلط قبلي مي‌باشد. موفقيت باورهاي کارآمدي شخص را افزايش مي‌دهد و شکست باعث کاهش آن مي‌شود.

ب) تجارب جانشيني: دومين طريق براي خلق و نيرومندسازي باورهاي خودکارآمدي تجربه جانشيني مي‌باشد که بواسطه الگوهاي اجتماعي فراهم مي‌گردد. باورهاي خودکارآمدي تحت تأثير مشاهده رفتار ديگران و پيامدهاي رفتار ديگران قرار دارد، بخصوص افرادي که به عنوان يک الگو پذيرفته مي‌شوند. افراد از اين اطلاعات براي بنا و شکل دهي تجاربشان درباره رفتارشان و پيامدهاي رفتارشان سود مي‌جويند و اين کاملاً به اين وابسته است که افراد چقدر خودشان را شبيه فردي بدانند که آن را مشاهده مي‌کنند.

ج) قانع سازي اجتماعي ,کلامي: سومين طريق براي نيرومندسازي باورهاي افراد است. بدين معني که آنها توانايي دستيابي به موفقيت را دارند باورهاي کارآمدي افراد تحت تأثير گفته‌هاي افراد ديگر درباره توانايي و قابليت‌هاي آنها قرار دارد. قانع سازي کلامي زماني با نفوذتر و اثربخش‌تر خواهد بود که بوسيله افراد متخصص و متعهد و جذاب صورت گيرد. براي اينکه قانع سازي کلامي مؤثر واقع شود بايد واقع بينانه باشد.

د) حالت‌هاي فيزيولوژيکي و هيجاني: افراد يادگرفته‌اند که عملکرد ضعيف يا ادراک شکست را با برپايي فيزيولوژيکي آزار دهنده و موفقيت را با حالت‌هاي احساس لذت بخش و خوشايند تداعي و مرتبط کنند. بنابراين وقتي افراد از برپايي فيزيولوژيکي خوشايند آگاه مي‌شوند، صلاحيت خودشان را زير سئوال مي‌برند. البته بايد توجه داشت نشانگرهاي فيزيولوژيکي با برپايي خودکار متفاوت است. وقتي برپايي فيزيولوژيکي و هيجاني بالا باشد، سطح خودکارآمدي او پايين خواهد بود. در يک موقعيت معين هر چه بيشتر دچار ترس، اضطراب يا تنيدگي شويم، کمتر احساس مي‌کنيم که مي‌توانيم  با آن کنار بياييم.

ه‍) تجارب تصويرسازي ؛ ذهني: افراد با تصويرسازي ذهني يک موقعيت فرضي و رفتارهاي اثربخش يا غير اثربخش خودشان يا ديگران در آن موقعيت، مي‌توانند باورهاي خودکارآمدی­ خود را تحت تأثير قرار دهند. بايد توجه داشت که تصويرسازي ذهني افراد در انجام کارها و تکاليف به نحو بهينه و مطلوب، مسلماً آن تأثير تجارب مسلط واقعي را ندارد . بنابراين افراد باورهاي خودکارآمدي‌ خود را بواسطه تفسير اطلاعات اساسي بدست آمده از منابع پنج‌گانه بنا مي‌کنند .

منبع

میری،تهمینه(1394)، مقایسه کیفیت زندگی و خودکارآمدی هیجانی، اجتماعی و تحصیلی در دانشجویان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0