فرهنگ ملی و رضایت شغلی

اغلب مطالعات در مورد رضایت شغلی برای کشورها وحتی سازمانهای خاص محدود است. این مطالعات نتایج متفاوت و گاهی متناقضی را از تاثیری که ویژگیهای کارکنان از نظر جنس، سن وسطوح تحصیلی بر رضایت شغلی و انگیزش ذاتی کار کنان دارد گزارش می دهد. علاوه بر این ،این مطالعات تفاوت زیادی را درسطح رضایت شغلی بین ملت ها گزارش شده است و اغلب زمانها، این تفاوتها نتیجه تفسیر داده ها بدون لحاظ کردن داده های از فرهنگ های مختلف مربوط به کشورهای مختلف است. تاثیر فرهنگ ملی بر رضایت شغلی اغلب در مطالعات رضایت شغلی بین المللی نادیده گرفته می شود.

یک تعریف کلاسیک از رضایت شغلی بیان می کند که رضایت شغلی بیان عاطفی مثبت یا لذت بخش که از ارزیابی یک شغل یا تجارب شغلی منتج می شود، می باشد ، مطالعات اخیر در زمینه رضایت شغلی تفاوت زیادی را در مورد پیشگویی رضایت شغلی ایجاد کرده است. اما همه این تفاوت ها می تواند در میان پنج گروه اصلی از ویژگی های شغلی و محیط کاری تعمیم شود که عبارتند از :

  • سیمای سازمانی : این حوزه بر ادراک سازمانی بصورت کلی و همچنین بر اثر بخشی ابداعات کار کنان سازمانی تمرکز می کند.
  • چشم انداز سازمانی : این حوزه بر جنبه های اخلاقی و فرهنگی سازمان و توانایی مدیریت شرکتها برای اتخاذ تقسیمات و به همان خوبی برای آگاهی کار کنان در مورد حالت و وضعیت سازمان تمرکز می کند
  • نظارت : این حوزه بر ارتباطی که کارگران با مدیر بدون واسطه دارند و مهارتهای رهبری و حرفه ای را که مدیران درک می کنند تمرکز می کند.
  • همکاران : این حوزه بر شرایط اجتماعی میان همکاران و درجه همکاری حرفه ای و به همان اندازه احساس اجتماعی که کارکنان به آن تعلق دارند، تمرکز می کند .
  • شرایط کاری : این حوزه بر محتوای شغل، محیط فیزیکی کار، امنیت شغلی، پرداختها و بسته های حمایتی و به عبارت دیگر همه جنبه های شغلی شخص که وی آن را مشاهده می کند و آن را از محتوای فرهنگی و اجتماعی شغل جدا می کند، تمرکز می کند.

منبع

قاسمی زاده،محمد(1393)، ارتباط میان برنامه ریزي و مدیریت مسیر شغلی بر تعهد و رضایتمندي شغلی، پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت تحول،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0