عوامل موثر و عناصر بر بهره وری

عوامل موثر بر بهره وری

به شهادت بررسی­های فراوان انجام شده، افزایش بهره­وری سازمان­ها به تلاش­های برنامه­ریزی شده و همه جانبه­ای نیاز دارد که اندازه­گیری بهره­وری و یقین وضع میزان آن در شرایط حاضر، ارزیابی آن در پرتو وضع مطلوب و مورد نظر، تشخیص علت­ها و عوامل موثر بر آن و تنظیم و اجرای طرح­ها و اقدامات لازم برای بهبود و ارتقا سطح بهره­وری در سازمان، حرفه­ی آن تلاش­ها را تشکیل می­دهد.

پیرامون عوامل موثر بر بهره­وری نظرها و دیدگاه­های متعددی مطرح گردیده است اما اصولاً عوامل اثرگذار بر بهره­وری را در دو گروه عمده معرفی می­نمانید :

  • عوامل درونی یا داخلی: این عوامل توسط افراد یا مدیریت سیستم قابل کنترل هستند. این دسته خود به دو گروه عوامل سخت­افزاری و نرم­افزاری تقسیم می­شود. عوامل سخت­افزاری آن­هایی هستند که در کوتاه مدت قابل تغییر نیستند مانند مواد خام و انرژی و تکنولوژی. عوامل نرم­افزاری یعنی عواملی که به آسانی قابل تغییرند و شامل ساختارهای سازمانی، روش­های انجام کار و روش­ها و کسب­های رهبری می­شوند.
  • عوامل خارجی یا بیرونی: این عوامل از کنترل افراد یا مدیریت سیستمی خارج هستند.

سیاست­ها و خط­مشی­های دولت، سازکارهای نهادی و بنیادی، شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، محیط کسب و کار، میزان دسترسی به امکانات مالی، ارتباطات و انرژی در بهره­وری سازمان­ها موثرند ولی مدیریت سازمان­ها در کنترل و بهینه­سازی آن­ها نقش مهم و تعیین­کننده­ای دارند.در میان عوامل درونی موثر بر بهره­وری، مدیریت به عنوان مسئول تلفیق و استفاده موثر از تمامی منابع، جایگاه خاص و ویژه­ای دارد. پاره­ای از اظهار نظرها و حتی نظریه­های علمی حکایت از آن دارد که در بعضی از کشورها، مدیریت عامل 75 درصد دستیابی به بهره­وری است.

عناصر تشکیل دهنده بهره وری

دو عنصر تشکیل دهنده­ی بهره­وری عبارتند از کارایی  و اثربخشی است. که در این بخش به آن ها پرداخته می شود.

  •  کارایی

میزان ستاده کارکنان در یک زمان مشخص را کارآیی می­گویند .در این تعریف کارایی یک شاخص در مورد چگونگی استفاده از منابع است و ستاده بیشتر نشان دهنده­ی کارایی بیشتر است ؛ به شرط آنکه منابع افزایش نیافته باشند.ماشین­نویسی که در زمان مشخص صفحات مطابق با استاندارد تعیین شده و یا نزدیک آن را تایپ می­نماید. کارگری که با ضایعات کمی، کالا تولید می­کند. فروشنده­ای که در ساعات مشخص کاری خود کالای بیشتری را به فروش می­رساند و …. همه این­ مثال­ها نشان­دهنده­ی حرکت افراد مذکور در جهت کارآیی بیشتر است. یعنی از منابعی که در اختیار آنان است به بهترین شکل ممکن استفاده می­نمایند. استفاده مناسبا از مواد، سرمایه، نیروی انسانی، زمان و … حرکت به سوی کارایی است. برای سنجش کارایی باید شاخص­ها و استانداردهای کمی و قابل لمس تعیین نمود. برخی از این استانداردها و شاخص­ها می­توانن به صورت زیر باشند:

  • تعداد صفحات تایپ شده در یک ساعت برای اندازه­گیری کارایی ماشین­نویسی
  • تعداد کالای تولید شده با کیفیت تعیین شده در یک محدوده زمانی مشخص برای سنجش کارایی کارگر و یا واحدهای تولیدی
  • میزان مواد مصرفی در تولید کالا
  • تعداد کالای به فروش رفته در یک محدوده­ی زمانی برای سنجش کارایی فروشنده

از بحث­های بالا مشخص می­شود که کارایی با روش­های انجام کار و چگونگی استفاده از منابع سروکار دارد.  حداکثر کارایی زمانی حاصل می­شود که انجام کار بهتر از آن چه در حال انجام است، میسر نباشد. عملاً چنین چیزی اتفاق نمی­افتد بلکه همیشه می­خواهیم به آن نزدیک شویم.استفاده صحیح و مناسب از منابع ؛ کارایی، با رعایت موارد زیر حاصل می­شود :

  • انجام کارها با حداقل منابع و به کارگیری روش­ها و ابزارهای مناسب.
  • از منابع به کار رفته، حداکثر نتیجه یا ستاده حاصل شود.

اثربخشی

تعریف متداولی که بسیاری از اندیشمندان مدیریت در مورد اثربخشی انجام داده­اند عبارت است از: اثربخشی میزان رسیدن به اهداف سازمانی را گویند .سازمان می­توان اهداف متعددی را فراسوی خود قرار دهد. اهدافی مانند: رضایت کارکنان، رضایت مشتریان، کیفیت تولیدات و خدمات و …و اثربخشی خود را با میزان تحقق اهداف تعیین شده بسنجد.اثربخشی توجه به بازده یا ستاده صحیح و مناسب است. اثربخشی معنای کیفیت را در خود نهفته دارد. اثربخشی می­تواند با اجرای موارد زیر تحقق یابد :

  • حذف کارهایی که هیچ کس نباید انجام دهد.
  • تفویض مناسب اختیار به کارکنان جهت انجام امور سازمان
  • کارهایی که یاقی می­ماند باید توسط شما مدیر انجام شود

منبع

کریمان،مرتضی(1392)، تاثیر استفاده از سیستم های اتوماسیون اداری بر بهره­وری،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت بازرگانی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0