ضرورت ترويج اخلاق حرفه‌ای در سازمان

هرچند مباحث اخلاق حرفه ای ، پیشینة طولانی دارد اما به ویژه از دهة51  در قرن بیستم میلادی بود که به دنبال جنگ ویتنام و پیامدهای رسوایی واترگیت، موج تازه ای از توجه به ابعاد اخلاقی علم و فناوری به میان آمد .در 1885 ، دانشگاه ییل و انجمن ارزشهای آموزش عالی، مبتكر فعالیت های دانشگاه محور شدند که کانون توجه آن ، ترویج اخلاق پژوهی بود.

موضوع دیگری که به اهمیت اخلاق حرفه ای در یكی دو دهة اخیر دامن زد، رشد پرشتاب علم و فناوری، همزمان با ضعف و مسئله آمیز شدن نظام های سنتی اخلاقی در جوامع (به ویژه در مراحل گذار اجتماعی تغییرات) بود .در نتیجه این پرسش به میان آمد که با این حد از تصرف ذهنی و فنی در عالم و آدم که با پیشرفت دانش و فناوری ظاهر می شود آیا فعالیتهای علمی و فناوری ما، متعهد به کیفیتی مبتنی بر منطق اخلاقی و خیر جمعی نیز هست؟ اعتماد عمومی  به کیفیت نظام حرفه ای ، به یک لحاظ، موکول به پاسخ این پرسش است . به ویژه باتوجه به فرایند جهانی شدن و بین المللی شدن علم و آموزش عالی، نیاز به زبان مشترك در اخلاق ، آن هم در مقیاس جهانی احساس می شود.

توسعة سازماني تلاشي پي‌گير، منسجم و كاملاً برنامه‌ريزي شده است كه به منظور بهبود و نوسازي نظام صورت مي‌گيرد. هدف از توسعة سازماني، هم بهبود زندگي (شغلي) فرد و هم بهبود كاركرد سازمان است.

با توجه به اهميت اخلاق حرفه‌اي در توسعة سازمان، لازم است در تعيين اثربخشي (ميزان تحقق اهداف سازماني) و هدايت منابع (از جمله منابع انساني) به ميزان آموزش اخلاق حرفه‌اي در سازمان توجه شود. البته در زمينه مذكور از جمله موانع تغيير رفتار اخلاقي در هر سازمان، جهل و ناآشنايي كاركنان از اخلاقيات شغل و سازمان بيان شده است. با توجه به اينكه امروزه هيچ سازماني قادر نيست بدون آموزش توسعه يابد.  لازم است در سازمان‌ها افزون بر آموزش تخصص‌ها و مهارت‌هاي مورد نياز هر شغل به كاركنان، ايجاد روحية تعاون، كار مشترك و دسته‌جمعي و به ويژه اخلاق اداري و سازماني جزو برنامه‌هاي آموزش در سازمان قرار گيرد.

از آنجا كه منشور اخلاقي در هر سازمان طي فرايند گفت‌وگو و مشاركت تمامي كاركنان و رئيسان به وجود آمده است، به منزلة يك ميثاق عمومي سازمان پذيرفته شده است. به تدريج سازمان گسترش اين اصول را جزو اهداف خود مي‌پذيرد. بدين منظور، شيوه‌هاي مختلفي براي آموزش اخلاق حرفه‌اي در سازمان‌ها به وجود آمده است كه يادگيري مستقيم، رايج‌ترين آنهاست؛ اما اين شيوه نشان داده است كه كارآيي لازم را ندارد. پس با توجه به اينكه ترويج اخلاق در سازمان، به معناي يادگيري سبك خاصي از زندگي سازماني است، بايد به شيوه‌هاي غيرمستقيم مانند آموزش‌هاي حين عمل و آموزش‌هاي اجتماعي و فرهنگي، توجه بيشتري شود.

اما جداي از نوع آموزش، به منظور تعيين محتواي آموزشي، سازمان بايد نيازهاي آموزشي را از مقايسه ميان وضع موجود و وضع مطلوب (با آنچه لازمة پاسخ‌گويي به منشور اخلاقي و اهداف سازمان است) مشخص كند. براي تعيين وضع موجود (ميزان پايبندي کارکنان به اخلاق حرفه‌اي سازمان) و حتي براي تعيين وضع مطلوب (ديدگاه کارکنان به عنوان افرادي آگاه به شرايط سازماني براي ارائه مؤلفه‌هايي کاربردي) لازم است از تحقيقات دربارة اخلاق حرفه‌اي حمايت شود.

منشور اخلاقي هر سازماني، از اشتراک عمومي همة اعضاي سازمان در مورد اصول و قواعد اخلاقي خاصي که در جهت بهبود و توسعة فعاليت‌هاي سازماني است، به دست مي‌آيد. در صورتي که اگر بخواهيم ارزش‌هاي خاصي را به صورت پذيرش همگاني در آوريم، بايد در ابتدا از توسعة آگاهي‌ها و دانش‌هاي مرتبط شروع کنيم. سپس به تدريج نگرش‌ها را تغيير، و در نهايت به عنوان خروجي، رفتارها را تحت تأثير قرار داد.

منبع

عباسی، نریمان(1397)، طراحی و تببین مولفه های اخلاق حرفه ای(مورد مطالعه: دبیران آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی)، پایان نامه دکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه ارومیه.

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0