سازگاری اجتماعی

انسان موجودی اجتماعی است و اعمال و رفتارهای او تاثر از آداب و رسوم قوانین اجتماعی است. انسان بدون تعلق به جامعه و گروه احساس امنیت نمی‌کند و به تنهایی برای استفاده از طبیعت به منظور ارضای نیازهایش توان کافی ندارد. از این رو با گروه و جامعه بودن و زیستن برای انسان امری اجتناب‌ناپذیر است، لازمه‌ی تداوم، بودن و زیستن و روابط انسان‌ها در جامعه، سازگاری اجتماعی است. که به مفهوم پذیرش و ایفای نقش‌های مورد قبول جامعه با توجه به صمیمت و موقعیت‌های اجتماعی اقتصادی است.

سازگاری طیف گسترده‌ای دارد و جنبه هایی چون خانواده همسالان و اجتماع را در برمی‌گیرد که راس آن‌ها سازگاری اجتماعی قرار دارد. به طور کلی نمی‌توان در مورد سازگاری و به ویژه سازگاری اجتماعی تعریف واحدی ارائه داد، چرا که سازگاری امری کاملاً نسبی است و باید آنرا متناسب با شرایط بومی و اجتماعی تعریف کرد .سازگاری اجتماعی به عنوان مهم‌ترین نشانه سلامت روان از مباحثی است که در دهه‌های اخیر توجه بسیاری از جامعه‌شناسان، روانشناسان و بویژه مربیان را به خود جلب کرده است.

رشد اجتماعی مهمترین جنبه رشد هر شخص است. معیار اندازه‌گیری رشد اجتماعی هر کس، سازگاری او با دیگران است. این دیگران شامل افرادی مانند دوستان، معلمان، افراد خانواده، بستگان و همسایگان می‌شود. رشد اجتماعی نه تنها در سازگاری با اطرافیانی که فرد هم اکنون با آن‌ها در ارتباط است موثر است بلکه بعدها در میزان موفقیت شغلی و پیشرفت اجتماعی آن‌ها نیز تاثیر دارد..

سازگاری اجتماعی مانند رشد جسمی و ذهنی یک کمیت پیوسته است و به تدریج به کمال می‌رسد و در طول زندگی، به طور طبیعی و در برخورد با تجربه‌ها حاصل می‌شود و همان کیفیتی است که به اصطلاح تمایل یا پختگی نامیده می‌شود. سازگاری اجتماعی دارای مولفه‌ها و نشانه‌های خاص است که در دیدگاههای مختلف، متنوع و متفاوتند، هر چه اکثر این نشانه‌ها دارای همپولی می‌باشند، یکی از نشانه‌های سازگار بودن با محیط و اجتماع، داشتن استقلال می‌باشد. استقلال یعنی توانایی انجام کارها، بدون کمک گرفتن از دیگران به توانایی تحمل تنهایی و حتی لذت بردن از آن.

مسئولیت‌پذیری یکی از نشانه‌های سازگاری اجتماعی می باشد. آینده‌نگری و درک این امر که تصمیمات و اقدامات امروز می‌تواند بر زندگی و فردای فرد تاثیر بگذارد نیز از ویژگی‌های فرد سازگار است. توانایی تصمیم‌گیری، حفظ اعتدال و میانه روی در امور زندگی نیز از دیگر ویژگی‌های فردی می باشد که دارای سازگاری اجتماعی می‌باشد. فرد دارای سازگاری اجتماعی، توانایی برنامه‌ریزی برای تمام ساعات خود را دارد و تا جایی که امکان دارد در تمام ابعاد زندگی خود جانب اعتدال را نگه می دارد و از افراط و تفریط خودداری می‌کند.

روانشناسان سازگاری فرد در برابر محیط مورد توجه قرار داده‌اند و ویژگی‌هایی از شخصیت را بهنجار تلقی کرده‌اند که به فرد کمک می‌کند تا خود را با جهان پیرامون خویش سازگار سازد، یعنی با دیگران در صلح و صفا زندگی کند و جایگاهی برای خود بدست آورد.در این میان سازگاری اجتماعی انعکاسی از تعامل فرد با دیگران، رضایت از نقش‌های خود و نحوه‌ی عملکرد در نقش‌هاست که به احتمال زیاد تحت تاثیر شخصیت قبلی، فرهنگ و انتظارات خانواده قرار دارد .سازگاری اجتماعی معمولا در اصطلاح‌های نقش های اجتماعی، عملکرد نقش، درگیر شدن با دیگران، و رضایت با نقش‌های متعدد مفهوم سازی شده است .

گاه واژه‌ی اجتماعی شدن، جامعه‌پذیری و رفتار جامعه پسند، مترادف با سازگاری اجتماعی می‌آیند. اجتماعی شدن فرایندیست که فرداز طریق آن قالب‌ها، ارزش‌ها، ورفتارهای مورد نظر فرهنگ وجامعه خود را می‌آموزد. جامعه‌پذیری عبارت است از گرایش به ترجیح دادن این که بیشتر با سایر افراد باشیم تا تنها جامعه‌پذیری شامل تمایل به جلب توجه دیگران، تمایل به تسهیم شدن در انجام فعالیت‌ها به همراه آن ها، تمایل به پاسخ‌دهی و تحریک که جزیی از تعامل اجتماعی است نیز می‌شود .

رفتار جامعه پسند اصطلاحی است که روانشناسان به اعمال اخلاقی که از لحاظ فرهنگی تجویز می‌شود مانند مشارکت با دیگران کمک به دیگران و ابراز همدردی، اطلاق می‌نماید . از آنجایی که سازگاری اجتماعی مفهوم عام و گسترده‌ای می‌باشد، تعریفی که مورد اتفاق نظر اکثریت محققان باشد وجود ندارد، اما از عمده‌ترین تعاریف سازگاری اجتماعی می‌توان به تعاریف زیر اشاره کرد:

شافر و شربن ؛ معتقدند که سازگاری تمایل ارگانیزم برای تغییر فعالیت خود در راستای انطباق یا هوا است که در واقع پاسخی به تغییرات محیط پیرامون می‌باشد. این ویژگی تعامل و سازگاری فرد با دیگر افراد دو ساختارهای ارزشی در واقع مهارت اجتماعی است که تعامل پیوند‌ها و مناسبات او را با دیگران و جنبه‌های ارزشی جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند را تامین می‌کند. با توجه به این تعریف باید تمایزی بین سازگاری فیزیولوژیکی و سازگاری اجتماعی قایل شد. زیرا اگر ارضای نیازهای فیزیولوژیک زندگی برای موجود غیر ممکن شود بقای موجود زنده به خطر می‌افتد. ولی سازگاری اجتماعی بر عکس نیازهای فیزیولوژیک در صورت برآورده نشدن آسیبی به بقای موجودزنده از نظرزیستی نمیرساند، امارفتارهای اورا غیر‌انطباقی می‌کند.

براون، سازگاری اجتماعی را در جریانی می‌داند که توسط آن روابط میان افراد، گروه‌ها و عناصر فرهنگی در وضع رضایت بخشی برقرار باشد. به عبارت دیگر روابط میان افراد دو گروه‌ها طوری برقرار شده باشد که رضایت متقابل آن‌ها را فراهم سازد. صدیقی، سازگاری اجتماعی را به عنوان جریانی تعریف کرده است که به وسیله‌ی آن روابط میان افراد، گروه ها و عناصر فرهنگی، در وضع رضایت بخش برقرار باشد. به عبارت دیگر روابط میان افراد و گروه‌ها به گونه‌ای برقرار شده باشد که رضایت متقابل آن‌ها را فراهم سازد. اسلبی وگورا، سازگاری اجتماعی را مترادف مهارت-اجتماعی می‌دانند. از نظر آن‌ها مهارت اجتماعی عبارت است از توانایی ایجاد ارتباط متقابل با دیگران در زمینه‌ی خاص اجتماعی، به طریق خاص که در عرف جامعه قابل قبول و ارزشمند باشد .

شعاری نژاد، معتقد است تغییرات ضروری برای مواجه شدن با خواسته‌های اجتماعی و ارتباط پیدا کردن با آن‌ها، سازگاری اجتماعی خوانده می‌شود. بنابراین سازگاری اجتماعی عبارت است از مکانیزم‌هایی که توسط آن‌ها یک فرد به توانایی تعلق به یک گروه را پیدا می‌کند. به همین دلیل لازمه‌ی سازگاری اجتماعی در فرد بوده و آن نیز مستلزم یکپارچگی مکانیزم‌هایی است که توسط آن‌ها، گروه یک عضو جدید را می‌پذیرد.

اسلامی نسب ، ابعاد سازگاری اجتماعی را به ترتیب زیر مطرح می‌کند: خانواده ، محیط ، مدرسه ، همسالان ، شخصیت فرد، عزت نفس

منبع

رزمجو،حمدیه(1393)، سبك هاي دلبستگي با سازگاري اجتماعي و هوش هيجاني دانشجويان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0