رضایت شغلی واسترس شغلی

هدف نهایی در هر سازمان که موجب ارضاء نیازهای کارکنان و نیازهای مدیریت می شود از طریق تحقق اهداف سازمانی بدست می آید، بدین معنی که در تمام سازمان ها چه عمومی و چه خصوصی، اگر طرف مدیریت دارای نیات بهره وری از سرمایه و سایر عوامل تولید در سازمان باشد، در مقابل افراد نیز طالب منافعی هستند که در قبال کار انجام داده سازمان، باید بدست آورند. هر گاه این امر یک سویه شود، یعنی یکی از طرفین نیازهای خود را رفع کند و طرف دیگر ناکام شود معادله منافع طرفین در هم می ریزد. در این صورت ادامه حیات سازمان دچار مشکل می شود.در توجه به نیازهای مشترک، معلوم می شود که غایت سازمان ها ترکیبی از نیازهای افراد تشکیل دهنده آن است. زمانیکه در تشکیل سازمانی این نیازها رفع شود، فرد در سازمان برای انجام کار راغب می شود و طبعاً موجب رضایتمندی شغلی در افراد می شود. ایجاد انگیزه در افراد می تواند با شناخت و پاسخگویی به نیازهای آنها میسر شود. شناخت انگیزه های خود را به راحتی بروز نمی دهند ونظر مدیریت برای پیش بینی زیربنای سلوک و رفتار افراد دچار مشکل می شود.

رضايت شغلي

مقصود از رضایت شغلی نگرش کلی فرد در باره کارش می باشد. کسی که رضایت شغلی او در سطحی بالاست، نسبت به شغل یا کار خود نگرشی مثبت دارد. کسی که از کار خود راضی نیست، نگرش منفی به شغل خویش دارد.عوامل تعیین کننده رضایت شغلی عبارتند از: معارضه یا گیرایی کار، سیستم پاداش که بر اساس عدل و مساوات قرار گرفته باشد، شرایط کاری که فرد را حمایت کنند و همکاران و یاران شغلی که فرد را یاری دهند و پشتیبان وی باشند.معمولاً کارکنان شغلهایی را ترجیح می دهند که بتوانند بدان وسیله برای بالا بردن مهارت ها و توانایی های خود از فرصت های موجود استفاده کنند، در آنها تخصص داشته باشند، آزادی عمل داشته و در باره کارهایی که خوب انجام می دهند، نتیجه به آنان داده شود.

این ویژگی ها باعث می شود که فرد از نظر ذهنی احساس رضایت کند و با شغل خویش سازگاری نماید در غیر این صورت نه تنها سازگاری ننموده بلکه ادامه شغل باعث بوجود آمدن کسالت در وی می شود.رضایت شغلی با تولید یا بازدهی فرد نیز رابطه دارد. هنگامی که نیازهای فردی یک کارمند برطرف می گردد، از نظر شغلی در مقامی است که دوست دارد آن را انجام بدهد، بازخورد و بازدهی کار وی نیز افزایش می یابد. پژوهش‌ها نشان مي‌دهد که خشنودي شغلي با شادکامي کلي، بهداشت رواني و اميد زندگي طولاني‌تر ارتباط دارد. ويلنت، دريافت که کارکرد شغلي خوب با کارکرد سالم در بسياري از زمينه‌هاي زندگي ارتباط دارد.

 آنچه حائز اهميت است تلفيق زندگي کاري و خانوادگي است. هر روز رابطه ميان رضايت شغلي و رضايت از زندگي خانوادگي از لحاظ روندهاي جمعيت‌شناسي مهمتر مي‌شود؛ براي مثال افزايش تعداد خانم‌ها در نيروي کار؛ به ويژه خانم‌هاي بچه‌دار، افزايش درصد بچه‌هاي پيش دبستاني، افزايش تعداد زوج‌هايي که دو شغل دارند و مسن‌تر شدن جمعيت کشور، فشار وارد شده براي ايجاد تعادل اثربخش ميان مسائل زندگي کاري و خانوادگي را افزايش مي‌دهد. هنگامي که زندگي شغلي و کاري افراد با هم سازگار باشد آنان شادتر و راضي‌تر خواهند بود.در سال ۱۹۳۵ رابرت هاپاک، یکی از متخصصان مدیریت گفت: رضایت شغلی مفهومی پیچیده و چند بعدی است که با عوامل روانی، اجتماعی و جسمانی ارتباط دارد.

تنها یک عامل موجب رضایت شغلی نمی شود و ترکیب معینی از مجموعه عوامل گوناگون سبب می‌شود که فرد شاغل در لحظه معینی از زمان از شغل خود احساس رضایت کند که از شغل خود راضی است و از آن لذت می‌برد. فرد با تأکیدی که بر عوامل مختلف از قبیل میزان درآمد، ارزش اجتماعی شغل، شرایط محیط کار و اشتغال در زمانهای متفاوت دارد به طرق گوناگون از شغلش احساس رضایت می‌کند. گینزبرگ و همکارانش، به دو نوع رضایت شغلی اشاره می کنند:

رضایت درونی: که از دو منبع حاصل می شود اول احساس لذتی که انسان صرفاَ از اشتغال به کار و فعالیت عایدش می شود.

دوم لذتی که بر اثر مشاهده پیشرفت و یا انجام برخی مسئولیتهای اجتماعی و یا ظهور رساندن توانایی ها و رغبت‌های فردی به انسان دست می دهد. رضایت درونی از رضایت بیرونی پایدارتر است.

رضایت بیرونی: که با شرایط اشتغال و محیط کار ارتباط دارد و همیشه در حال تغییر و تحول است.

 ویکتور وروم، رضایت شغلی را به عنوان تمایلات روانی فرد نسبت به نقشی که شاغل در شغل خود ایفاء می کند، تعریف کرده است. در این تعریف با توجه به مفهوم نقش که عبارت است از جنبه کارآمدی از انجام یک وظیفه به وسیله فرد می توان گفت بدین وسیله شاغل خود را در سازمان مفید می یابد. در نتیجه احساس رضایت به او دست می دهد.

 دیویس نیواستورم،رضایت شغلی را  مجموعه ای از احساسات سازگار نسبت به شغل می داند. این احساسات زمانی حاصل می شود که خواسته ها، نیازها، آرزوها و تجربه هایی که شاغل هنگام ورود به سازمان با خود دارد، از طریق شغل برآورده میشود، شاغل نگرشی مثبت به شغل پیدا می کند که موجب رضایت او می گردد. با نگرش به تعاریف و مفاهیم ذکر شده، معلوم می گردد که رضایت شغلی تحت تأثیر عواملی از قبیل:

  1. حقوق و مزایا
  2. محتوی شغل
  3. انگیزه های ارتقاء
  4. تجلی در کار
  5. مشارکت
  6. کارگروهی
  7. محیط و شرایط کاری می باشد. ، تجلی کار، غنی سازی شغلی، حقوق و مزایا، انگیزه کاری،مشارکت کارکنان، کارگروهی، محیط و شرایط کاری و زمان کاری شناورعلاوه بر وابستگی به یکدیگر بر افزایش رضایت شغلی تأثیر دارند.

ویژگیهای فردی:

سن:

تحقیقات وسیع نشان میدهد كه سن با رضایت شغلی ارتباط دارد. با چند توضیح ممكن است علت این رابطه روشن شود. با افزایش سن، افراد به ارشدیت سازمانی میرسند و معمولاً به مواضع پر مسئولیتتر نائل میشوند. این افراد غالباً نوعی پاداش سازمانی برای ماندن در سازمان دریافت میكنند و این امكان وجود دارد كه افراد مسنتر توقعات خود را با سطوح واقع گرایانه بیشتر تعدیل نموده و از پاداشهای موجود راضیتر باشند،كاركنان جوانتر گرایش به آن دارند كه به دلیل توقعات بالاتر، سازگاری كمتر، و دیگر دلایلی همانند گرایش به رضایت كمتر داشته باشند. با آنكه در این زمینه استثناهایی هست ولی گرایش كلی این است كه با بالا رفتن سن رضایت شغلی افزایش مییابد.این گرایش درباره مدیران و كاركنان به طور برابر درست است.

سطح مهارت:

كاركنانی كه دارای سطح مهارت بالاتری هستند، رضایت بیشتری از كارشان دارند؛ زیرا آنان حقوق و دستمزد بهتری دریافت میكنند، از شرایط محیط كاری بهتری برخوردار هستند و از تواناییهای خود استفاده بیشتری میبرند و لذا دلایل خوبی برای اظهار رضایت شغلی بیشتری دارند و نتیجه اینكه مدیران و كاركنان حرفهای و متخصص به طور معمول بیش از كاركنان ساده و بیمهارت، رضایت شغلی دارند.در ضمن شایان ذکر است كه سطح مهارت بیش از سن با رضایت شغلی پیوند دارد. آنان كه از سطح مهارت بالایی برخوردار هستند به طور قابل ملاحظهای راضیتر از كاركنان بیمهارت هستند.

سطح تحصیلات:

شواهد نسبتاً پایداری وجود دارد كه با ثابت نگه داشتن سطح شغل، میان سطح تحصیلات فرد و رضایت شغلی او رابطهای منفی وجود دارد. میتوان چنین استدلال كرد كه سطح تحصیلات فرد بیشتر باشد، طرح گروهی كه وی برای راهنمایی و چگونگی ارزشیابی پاداشهای شغلی به آنان مینگرد، بالاتر خواهد بود. بنابراین، هر چه سطح مرجع گروهی كه وی ممكن است به آن بنگرد، بالاتر باشد، كمتر از امتیاز معینی كه دریافت میدارد، راضی میشود.

منبع

احیایی، رویا(1392)، بررسی روابط بین استرس شغلی، رضایت­مندی شغلی با انگیزه کارکنان مورد مطالعه،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاداسلامی قشم

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0