دی نابل مقیاسهای خودکارآمدی را چگونه مطرح کرد؟

مهارتهای مدیریت خطر و عدم قطعیت، مهارتهای توسعه محصول و نوآوری، مهارتهای مدیریت شبکه و میان فردی، مهارت تشخیص فرصت، مهارت تخصیص منابع، مهارت توسعه محیط نوآورانه. همچنین آن‌ها این مقیاسها را توسعه داده و در مقاله مشترکی به بررسی آن‌ها پرداختند که در ادامه به آن اشاره می‌شود.آن‌ها مقیاسی که بر زمینه کارآفرینی تمرکز دارد اینگونه مطرح کردند: توسعه محصول جدید و فرصتهای بازار، ایجاد محیط نوآورانه، روابط با سرمایه‌گذاران،انطباق با چالش‌های غیر قابل انتظار و توسعه منابع انسانی وتبیین اهداف و شناسایی هدف اصلی. پس از آن ویلسون، کیکول، و مارلینومقیاس دی نابل و همکارانش را تعدیل نمودند و سعی کردند آن را برای جامعه افراد بالغ مناسب تر کنند. در نتیجه، آن‌ها به یک مقیاس 6 موردی دست یافتند که نوآوری، رهبری، و مدیریت مالی را که اجزای خودکارآمدی کارآفرینانه بودند، اندازه­گیری کنند. با توجه به مقیاس­های چن و همکاران، دی­نابل و همکاران، و ویلسون و همکاران، به نظر می­رسد که توانایی یک فرد در ریسک­پذیری، مدیریت مالی، رهبری و نوآوری می­تواند بیانگر خودکارآمدی کارآفرینانه او باشد. چن و همکاران و دی­نابل و همکاران عوامل مرتبط با خودباوری کارآفرینانه را از طریق آزمایش تخمین­های یک فرد از مهارت­های خاص کسب­وکار تعیین کردند. محققان دیگر مسیر متفاوتی را اتخاذ نمودند.طی سه دهه اخیر، تحقیقات عوامل متفاوتی را معرفی کرده­اند که با خودکارآمدی کارآفرینانه ارتباط دارد. بطور خلاصه، این عوامل شامل سطح مهارت در رهبری، مدیریت مالی، نوآوری، ریسک پذیری، تجربه حرفه­ای و مدلسازی اجتماعی هستند؛ بسیاری از محققان معتقدند که افراد با خودکارآمدی کارآفرینانه بالاتر قصد کارآفرینی بیشتری خواهند داشت.بوید و وزوکیس پیشنهاد کردند که: “افراد با درجه بالاتری از خودکارآمدی کارآفرینانه در مراحل اولیه ارتقاء شغلی، قصد کارآفرینی بیشتری خواهند داشت”. این دو محقق همچنین بیان داشتند که افراد با سطح بالاتری از خودکارآمدی کارآفرینانه و قصد کارآفرینی زیاد، شانس بیشتری برای شرکت در فعالیت­های کارآفرینی در زندگی دارند. ادبیات تجربی همواره بیانگر یک ارتباط شفاف بین خودکارآمدی کارآفرینانه و قصد کارآفرینی بوده است.میان خودکارآمدی کارآفرینانه و قصد کارآفرینی ارتباط مثبتی یافت شده است،مخصوصا که یافته ها نشان می‌دهد که کارآفرینان برای انجام کار خود نیاز به خودکارآمدی بالا دارند.خودکارآمدی کارآفرینانه براساس اعتماد فرد به توانائی خود در انجام جنبه های گوناگون کارآفرینی مانند مالی، بازاریابی، مدیریت و خطرپذیری اندازه‌گیری می‌شود.نتایج تحقیق نشان می‌دهد که رابطه میان خودکارآمدی کارآفرینانه و موفقیت در مدیریت کسب‌و‌کار وجوددارد.علاوه بر آن اینگونه بیان می‌شود که تقابل و اثر متقابل میان ویژگی‌های شخصی کارآفرین و زمیته محیطی داده هایی برای خودکارآمدی کارآفرینانه ایجاد می کند.

 منبع

رحمانی ، سارا (1391) ، بررسی تاثیر خود کارآمدی کار آفرینانه بر تقویت قصد کار آفرینی دانشجویان دانشگاه مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبایی ،پایان نامه کارشناسی ارشد حسابداری و مدیریت ، دانشگاه علامه طباطبایی

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0