درونی سازی لاغری

بسیاری از نظریه پردازان افزایش اختلال های تغذیه در سال های اخیر را ناشی از تاکید برلاغری و ارزنده سازی آن در جوامع غربی می دانند . استانداردهای غربی جاذبه زنانه در خلال تاریخ تغییر کرده اند و در حال حاضر برای هیکل های باریک و ظریف مزیت قائل اند بازخوردهای مختلف گروههای فرهنگی- اقتصادی و اقلیتها نسبت به لاغری، تفاوتهای فرهنگی چشمگیر در قلمرو اختلال های تغذیه را تبیین می کند . در دهه های اخیر، زنان سفید پوست طبقه مرفه اقتصادی- اجتماعی آمریکا، بیش از افراد طبقه غیر مرفه نسبت به مساله لاغری و رژیم غذایی توجه دارند و اختلال های تغذیه ای نیز در آن ها بیشتر است. اما چند سالی است که تاکید بر لاغری و رژیم غذایی مورد توجه همه طبقات و اقلیت های نژادی قرار گرفته و در نتیجه فراوانی اختلال های تغذیه از افزایش چشم گیری برخوردار شده است. تفاوت فراوان اختلالهای تغذیه در زنان و مردان را نیز می توان با توجه به مسائل فرهنگی توجیه کرد. تاریخ نشان می دهد که جوامع مختلف همواره برای وضع ظاهری زنان اهمیت بیشتری قائل بوده اند و همین امر موجب شده تا زنان توجه بیشتری نسبت به لاغری نشان دهند و تمایل بیشتری به حفظ یک رژیم غذایی داشته باشند و در نتیجه، آسیب پذیری افزون تری را در برابر اختلال های تغذیه نشان دهند . ذکر این نکته نیز جالب است که تاکید بیشتر مردان بر لاغری و رژیم غذایی در سال های اخیر، با افزایش اختلال های تغذیه درآنان مطابقت داشته است . جوامع غربی نه تنها لاغری را ارج می نهند بلکه نسبت به افراد فربه، جوی توام با تعصب و خصومت را ایجاد می کنند، تحقیقات نشان می دهند که تعصب علیه افراد فربه دارای ریشه های عمیقی است. در یک تحقیق به زنانی که انتظار فرزندی را داشتند، تصاویر یک کودک چاق و یک کودک متوسط ظریف را نشان دادند و از آن ها خواستند تا درباره این تصاویر، نظر خود را بیان کنند، آزمودنیها، کودک متوسط ظریف را دوست داشتنی تر، فعال تر، باهوش تر و مهربان تر از کودک دیگر، توصیف کردند . فیشر و همکاران، در پژوهشی از دانشجویان دانشگاه خواستند تا پس از بررسی مشخصات متقاضیان کار، نظر خود را نسبت به داوطلبان ابراز کنند، نتایج نشان داد که آن ها متقاضیان لاغر را بیش از متقاضیان فربه توصیف کرده بودند در حالی که دیگر شرایط متقاضیان کاملا یکسان بود.

تبلیغات در مورد زیانهای چاقی و اعلام خطر پزشکان درباره پیامدهای آن نیز در طرز تلقی افراد جامعه بسیار موثر است. در حالی که به رغم مضر بودن چاقی مفرط، به نظر نمی رسد که چاقی متوسط به سلامتی افراد آسیبی برساند. هم چنین بر خلاف ادعای بسیاری از روانشناسان، پژوهشگران نتوانسته اند ثابت کنند که اختلالهای روانی در افراد فربه بیش از افرادی است که وزن بهنجار دارند ، چنین دیدگاههای افراطی درباره خطرهای چاقی به ارزنده سازی لاغری و افزایش تعصب نسبت به آن منتهی شده اند و در چهارچوب مجموعه این فشارهای اجتماعی، جوی به وجود آمده که گرایش به لاغری و ترس از چاقی را در افراد ایجادکرده و احتمال گسترش اختلال های تغذیه را افزایش داده است .

خودشی انگاری

نظریه های فمینیستی بر نقشی که هنجارهای فرهنگی و انتظارات جنسیتی در شکل گیری تصویر بدنی بازی می کنند، تاکید می ورزند ، تاثیر این متغیرها به ویژه بر زندگی دختران و زنان جوان که در حال ساختن و بازسازی و رشد هویت هستند و از طرفی رشد فیزیکی – جنسی را تجربه می کنند بیشتر است. یکی از نظریه های خاص فمینیستی که نارضایتی بدنی را در بافتار فرهنگی می بیند نظریه شی انگاری است. فردریکسون و روبرت ، نظریه شی انگاری را به عنوان تبیینی برای نارضایتی تصویر بدنی و اهمیت ظاهر برای زنان مطرح کردند، آنها مدعی شدند که زنان و دختران براساس معیارهای اجتماعی می آموزند که خودشان را بر مبنای ظاهر فیزیکی شان ارزیابی کنند، معیارهایی که دیگران برای قضاوت برای آنها به کار می بندند، بر مبنای این نظریه بعضی از تاثیرات اجتماعی – فرهنگی زنان را به سمت شی انگاری سوق می دهند. آرمان های اجتماعی که به اهمیت ظاهر زنانه توجه می کنند و این تمایل در فرهنگ غربی که زن باید به عنوان یک شی در نظر گرفته شود نه به عنوان یک وسیله کارکردی نمونه هایی از این تاثیرات محسوب می شوند.

منبع

رضایی، مریم(1392)، نقش پیش بین کمال گرایی، درونی سازی لاغری، شاخص توده بدني و خود شیء انگاری بر اختلالات خوردن،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشکده علوم تربیتی وروانشناسی شیراز

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0