جنبه های خودگفتاری

سافرن و همکاران(2000) با در نظر گرفتن تفاوت های کارکردی بین موارد استفاده ی خودگفتاری، برای خودگفتاری جنبه هایی را مطرح می کند. این جنبه ها شامل نحوه ای است که افراد؛ الف- خود را آرام می کنند و عصبانیت شان را کنترل می کنند، ب- با موقعیت های دشوار مقابله می کنند، پ- تمرکز خود را حفظ می کنند و یا آن را باز می یابند، ت- از لحاظ روانی آماده می شوند، ث- تلاش هایی که به منظور حفظ انگیزه های شان انجام می دهند را کنترل می کنند، ج- اهداف شان را به یاد می آوردند، ج- برنامه  و مهارتهای فردی خود را اجرا می کنند، ح- از لحاظ روانی، رشد می یایند و اعتماد به نفس خود را حفظ می کنند.

فرنادز و آلن (1989) مهم ترین جنبه خود گفتاری را ظرفیت معرفی می کند، او بیان می کند ظرفیت به محتوای هودگفتاری مربوط می شود و شامل توصیف گرهای دو قطبی خودگفتاری منفی و مثبت می شود. این جنبه از خودگفتاری به طور قابل تردیدی نسبت به جنیه دیگر خودگفتاری تحقیق بیشتری را به خود اختصاص داده است. خودگفتاری از یک سو به عنوان شکلی از تحسین بیان می شود و از سوی دیگر خودگفتاری به عنوان شکلی از انتقاد بیان می شود. هاردی (2004) بیان می کند جنبه ای از خودگفتاری که با هرکدام از جنیه های دیگر خودگفتاری همپوشی دارد تکرر خودگفتاری است که به این نکته اشاره دارد که چگونه یک فرد اغلب یک نوع خودگفتاری را با عناوین هرگز،  نه همیشه و  همیشه،  همه وقت به کار می برد.

عوامل موثر بر خودگفتاری

الف. بافت خانواده: از ابتدای کودکی والدین یا مراقبان کودک تجاربی را فراهم می آورند که اثرات متفاوتی بر خودگفتاری کودکان دارد. وقتی خانواده به کودک کمک می کند تا به طور اثربخش با محیط برخورد کند تاثیر مثبتی بر تحول باورهای خودگفتاری آنها می گذارد.

ب. تاثیر دوستان و همسالان: یکی از مهمترین راههای تاثیر دوستان و همسالان بر خودگفتاری از طریق سرمشق گیری از کودکانی است که شبیه فرد مشاهده کننده هستند.

ج. مدرسه: مدرسه محلی است که دانش آموزان مهارت ها، دانش و تفکر خود را به بوته آزمایش می گذارند، ارزیابی می کنند و با دیگر افراد مقایسه می کنند. بنابراین نظام مدرسه و بافت تعاملی اش بین اعضای مدرسه باید به شکلی باشد که احساس باورهای خودگفتاری در دانش آموزان نیرومند گردد.

د. اهداف: اهداف آگاهانه با باورهای خودگفتاری ارتباط متقابل دارند. رفتار به وسیله اهداف از پیش تعیین شده برانگیخته و هدایت می شود. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد اهداف چالش انگیز انگیزش افراد را افزایش می دهند.

راهبردهای بهبود خوگفتاری

سه راهبرد عمومی برای بهبود خودگفتاری وجود دارد که عبارتند از الگوسازی، استفاده از بازخورد اطلاعاتی، بازآموزی اسنادی

الگوسازی: این راهبرد به دو دلیل مهمتر است. اول این که الگوبرداری به ویژه میان همسالان از سایر متغیرها بیشتر بر خودگفتاری موثر است. دلیل دوم این است که در الگوبرداری بسیاری اشکال آموزش کلاسی و آزمایشگاهی تلفیق می شوند. الگوهای همسال به دلیل اینکه شباهت هایشان با هم بیشتر است موثرترند. معلمان نیز هم به عنوان الگو مهم هستند. الگوبرداری خودکارآمدی و استفاده از راهبردها را افزایش می دهد.

برنامه های بازآموزی: این برنامه ها تلاش می کنند که اسنادهای یادگیرندگان را در جهتی تغییر دهند که آنها موفقیت را به تلاش نسبت دهند و تلاش و کوشش متغیری قابل کنترل، اما توانایی و استعداد غیرقابل کنترل است. دانش آموزان باید تفاوت و تفکیک بین تلاش و توانایی را درک کنند. برنامه های مرتبط با این راهبرد افزایش شرکت در تکالیف، پافشاری و سطح پیشرفت را گزارش داده اند.

بازآموزی اسنادی: این راهبرد به دانش آموزان کمک می کند تا پاسخ های اسنادی خود را بهتر درک کنند و پاسخ هایی را گسترش دهند که درگیری در انجام تکالیف را تشویق می کنند. اکثر برنامه های بازآموزی اسنادی موفقیت آمیزند.

منبع

عباسیان، جعفر(1395)، تاثیرترکیب  خود گفتاری( آموزشی وانگیزشی) وخود مختاری بر یادگیری مهارت پرتاب دارت، پایان نامه کارشناسی ارشد رفتار حرکتی، دانشگاه تهران.

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0