اهداف مدیریت دانش، خلاقيت و نوآوري

اهداف مدیریت دانش

مديريت دانش شامل فرآيند تركيب بهينه دانش و اطلاعات در سازمان و ايجاد محيطي مناسب به منظور توليد، اشتراك و به كارگيري دانش وتربيت نيروهاي انساني خلاق و نوآور است. هدف مديريت دانش ايجاد يك سازمان يادگيرنده و شراكت با ايجاد جرياني بين مخازن اطلاعات ايجاد شده توسط افراد قسمت هاي مختلف شركت : مالي، عملكرد،هوش رقابتي، وغيره و مرتبط كردن آن ها با يكديگر است. به عبارت ديگر هدف نهايي مديريت دانش ارتقای ارزش افزوده دانش موجوددر سازمان به منظور توسعه و بهبود خلاقيت، بهره وري و ايجاد مزيت رقابتي براي سازمان است .

مفهوم خلاقيت و نوآوري

خلاقيت به كارگيري توانايي هاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد است. خلاقيت به معناي توانايي تركيب ايده ها در يك روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده هاست .خلاقیت بر خلق چیز نو دلالت دارد. خلاقیت یک فرآیند انسانی است که به نتیجه نو و مفید ؛ حل مشکلات فعلی یا برآورده ساختن یک نیاز می انجامد. نوآوری به کارگیری ایده های نوین ناشی از خلاقیت است که می تواند یک محصول جدید، خدمت جدید یا راه حل جدید انجام کارها باشد .نوآوری فرآیند ادراک یا ایجاد دانش مربوط و تبدیل آن به محصولات و خدمات بهبود یافته و یا جدید، برای افرادی که خواهان آن ها هستند، می باشد.نوآوری فرآیند اخذ ایده خلاق و تبدیل آن به محصول، خدمات و روش های جدید عملیات است. نوآوری استعداد و توانایی تغییر یا انطباق را به وجود می آورد. بهره برداری + نوآفرینی+ استنباط= نوآوری

در تعریف فوق مفهوم کلمه استنباط به معنی دستیابی به ایده های نو با توجه به بعضی از چهارچوب های مرجع ذهنی می باشد. کلمه نوآفرینی به هر ایده جدیدی که قابلیت تبدیل به واقعیت را داشته باشد، دلالت دارد و کلمه بهره برداری به استفاده از نوآفرینی اشاره دارد . خلاقیت لازمه نوآوری است و تحقیق نوجویی وابسته به خلاقیت است. اگرچه در عمل نمی توان این دو را از هم متمایز ساخت ولی می توان تصور کرد که خلاقیت بستر رشد و پیدایی نوآوری ها است. گاهی ایده ها و اندیشه های نو از ذهن فرد تراوش می کندو در سال های بعد آن اندیشه نو به وسیله فرد دیگری به صورت نوآوری در محصول یا خدمت متجلی می گردد.

اصول نوآوری

برخی از مهمترین اصول نوآوری عبارتند از:

  • همه ایده‌ها ظریف و ارزشمند هستند بنابراین سزاوار است محیطی فراهم نمود که همه ایده‌ها شکوفا و پرورش یابند.
  • مبتکر ایده برای ارتقاء و پرورش ایده به کمک نیاز دارد به عبارتی ایده مبتکر باید توسط یک حامی مورد پشتیبانی قرار گیرد.
  • محصولات نوآورانه جدید برای بقای شرکت لازم و ضروری است.
  • مبتکران ایده، عامل اصلی و اساسی رشد شرکت هستند .

 انواع نوآوري از ديدگاه سازمان

نوآوری بنیادی: این نوآوری بنیادی منجر به خلق بازارهای جدید می شود.

نوآوری توسعه عملکرد ؛ محصول  :وقتی نوآوری در محصولی به وجود می‌آید، شرکت‌ها تلاش می‌کنند که کاربرد این محصول جدید را افزایش دهند.

نوآوری تجدید ساخت تکنولوژی: تجدید ساخت تکنولوژی مستلزم وارد کردن مواد یا تجهیزاتی از دیگر حوزه‌های صنعت برای تولید هر محصول جدید می باشد.

نوآوری نام گذاری و در تبلیغ برچسب کالا: نوآوری در برچسب کالا، ایجاد تمایل به خرید یک محصول خاص را در برمی‌گیرد. تحقیقات نشان می‌دهد که حدود 24 درصد از فروش محصول به تبلیغ آن برمی‌گردد.

نوآوری در فرآیند: نوآوری در فرآیند تولید باعث می‌شودکه شرکت، مزیت هایی بر رقبا به دست آورد که عبارتند از: افزایش سرعت فرآیند تولید و افزایش قابلیت انعطاف تولید از یک محصول به محصول دیگر.

نوآوری در طراحی: یکی از مسائل مهم در طراحی، قابلیت انعطاف است به این معنی که کالا با توجه به شرایط بازار و تغییر علائق مصرف کنندگان، قابلیت تعدیل داشته باشد.

نوآوری در زمینه تجدید فرمول سازی: تجدید فرمول سازی شامل تغییر در ساختار محصول فعلی بدون تغییر در اجزاء آن می باشد.

نوآوری در ارائه خدمات: مطالعات نشان می‌هد که هزینه جلب یک مشتری هفت برابر هزینه حفظ آن می‌باشد، بنابراین نوآوری در خدمات یکی از مسائل مهم در رقابت محسوب می‌شود.

نوآوری در بسته بندی: تغییر بسته بندی عموما باعث تغییر میزان خرید کالا و یا میزان استفاده از آن در یک دوره زمانی و باز شدن بازارهای جدید بر روی آن کالا می شود .

شاخص های سنجش نوآوری

اتحاديه اروپا در سال 2000 ميلادي در پاسخ به جهاني سازي وتغييرات اقتصاد دانش محور و جهت دستيابي به هدف خود؛ ارتقاي نوآوري بين كشورهاي عضو وتبديل شدن به پوياترين اقتصاد دانش محور دنيا ، شاخص هاي سنجش نوآوري را در سطح ملي در چهار گروه اعلام نمود:

منابع انسانی: میزان و کیفیت منابع انسانی تعیین کننده‌های اصلی خلق و انتشار دانش جدید در کل اقتصاد به شمار می‌آیند.

خلق دانش جدید: شاخص‌های مرتبط با خلق دانش، ظرفیت و وضعیت اختراعی کشورها را اندازه‌گیری می‌کنند.

انتقال و کاربرد دانش جدید: این حوزه فعالیت‌های نوآورانه غیر رسمی از قبیل اقتباس تجهیزات جدید برای سیستم‌های خدماتی و تولیدی شرکت، اقتباس نوآوری‌هایی که به وسیله سایر شرکت‌ها و یا سازمان‌ها توسعه یافته اند و اقتباس دانش جدید برای نیاز‌های خاص شرکت را پوشش می‌دهد.

امور مالی و ستاده‌های نوآوری: این طبقه شاخص‌های زیر را در برمی‌گیرد: عرضه سرمایه خطرپذیر تکنولوژی پیشرفته، فروش‌های نوآوری و …

فرآیند نوآوری

تغییر ایده های خلاق به نوآوری را به منظور تاثیرگذاری بر سازمان را، فرآیند نوآوری گویند. همچنین فرآیند نوآوری عبارت است از توسعه و اجرای ایده های جدید توسط افرادی که در طول زمان در تراکنش با دیگران در درون یک سازمان هستند. باید توجه داشت که نوآوری یک عمل انتزاعی نیست، بلکه فرآیندی کلی متشکل از فرآیندهای فرعی مرتبط با یکدیگر می‌باشد. توالی فرآیند نوآوری در سازمان را به صورت زیر می‌توان نشان داد:

عوامل موثر بر شکل گیری فرآیند نوآوری در سازمان

بر اساس تحقیقات انجام گرفته در ایران، به طور کلی پارامترها و عوامل موثر بر فرآیندهای نوآور شرکت‌ها و سازمان‌ها را به دو گروه اصلی می‌توان تفکیک کرد:

  • عوامل درونی سازمان ها
  • عوامل بیرونی سازمان‌ها

عوامل درونی را موتور نوآوری نام نهاده‌اند که سیستم پیچیده عوامل داخلی تاثیر گذار بر فرآیند نوآوری را شامل می‌شود. عوامل داخلی شامل توانایی و قابلیت یادگیری سازمان ها برای توسعه و خلق محصولات و فرآیندهای جدید است. عوامل خارجی نیز توانایی‌هایی است که قدرت رقابت و عرضه متناسب با نیازمشتریان و ذینفعان را گسترش می‌دهد.

منبع

قلی زاده،زینب(1393)، ارتباط میان مولفه های مدیریت دانش با نوآوری سازمان،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت بازرگانی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0