اندازه گیری هوش هیجانی

علاقه به هوش هیجانی تا اندازه ای این ادعا را منعکس می کند که براساس آن تفاوتهای فردی در پردازش اطلاعات هیجانی – عاطفی، موفقیت در زندگی را پیش بینی می کند. مفهوم هوش هیجانی تا حدودی از باورهای نخستین در مورد هوش اجتماعی مشتق می گردد. سالوی و مایر، امکان تفاوتهای فردی در تواناییهای ادراک و بیان هیجانی و فهم و مدیریت اطلاعات هیجانی را مطرح می سازند و بر این باورند که این تواناییها قابل فراگیری هستند. آنان هوش هیجانی را در قالب چهار عامل تعریف کرده اند که بر این اساس هوش هیجانی عبارت است از توانایی ادراک صحیح هیجان، ارزیابی و بیان هیجان، توانایی و تشخیص و یا تعمیم احساسات به نحوی که تفکر را تسهیل کنند. توانایی فهم هیجان و اطلاعات هیجانی و در نهایت توانایی تنظیم هیجانات پا به پای ارتقا در رشد عقلی و هیجانی. از مخرج مشترک توانائیهای فوق با عنوان هوش هیجانی یادکرده اند.

چندین مؤلف کوشیده اند تا مدل مبتنی بر توانائیهای هوش هیجانی را از طریق خود گزارش دهی و روشهای عملکردی حداکثری عملیاتی نمایند. امروزه دو روی آورد سنجش در اندازه گیری هوش هیجانی مطرح است:

  • روی آورد سالوی و مایر که استفاده از شاخص های عملکردی است و از قضاوت هیجانات تجربه شده توسط مردم مشتق شده است که این هیجانات تجربه شده در داستانهای کوتاه توصیف شده یا در عکس ها و تصاویر ارائه می شوند.
  • روی آورد دیگر رایج برای سنجش هوش هیجانی استفاده ازابزارهای خود گزارش دهی پرسشنامه هاست که متغیرهای شخصیت و گرایش وتمایلات درونی شخصی را ارزیابی می کنند.

در این راستا مقیاس سنجش هیجانات (AES) به منزله ی یک ابزار خود گزارش دهی در ارزشیابی ابعاد چند گانه ی هوش هیجانی توسعه پیدا کرده است. پژوهشگرانی چون دیویس و همکاران، و مارتنیس – پونس، نیز مقیاس فرا خلق صفت (TMMS) را به عنوان شاخص خود گزارش دهی هوش هیجانی به کار برده اند. مایر و همکاران ابتدا شاخص توانایی حل مساله هیجانی را اختراع کردند و نام آن را مقیاس هوش هیجانی چند عاملی (MEIS) گذاشتند. آنها قصد داشتند تا نسخه ی چهار عاملی هوش هیجانی را ارزشیابی نمایند. تحلیل عاملی آنها از MEIS فقط سه عامل را آشکار کرد: ادراک،  فهم و تنظیم هیجانات. این سه مؤلفه با همدیگر 402 عبارت را تشکیل دادند که به توسعه ی آزمون هوش هیجانی مایر، سالوی و کاروسو که 141 عبارت را در بر می گیرد منجر شد .

تا کنون ابزارهای متعددی جهت سنجش این نوع از هوش طراحی شده اند که در این زمینه سیاروچی و همکاران ، به پرسشنامه های کنترل هیجان ، پرسشنامه ی سطوح آگاهی هیجان ، پرسشنامه سبکهای‌پاسخ، آزمون هوش هیجانی گلمن ، پرسشنامه ی هوش هیجانی بار – ان ، پرسشنامه ی خود گزارش دهی اسکات و آزمون هوش هیجانی مایر، سالوی و کارسو، اشاره کرده اند.

پترایدز و فارنهام ، نیز به این باورند که دو سازه ی هوش هیجانی متفاوت وجود دارد که بسته به روش عملیاتی نمودن هوش هیجانی موجودیت می یابند: یک سازه با عنوان هوش هیجانی صفت، به عملکرد نوعی ارتباط دارد وازطریق خود گزارش دهی بهتر عملیاتی می شود. دومین سازه باعنوان هوش هیجانی توانایی به توانایی واقعی ارتباط دارد،از روشهای عملکردی حداکثری بهترازروش خودگزارش دهی عملیاتی می شود.

ابعاد مسأله دار هوش هیجانی از طریق پرسشنامه سوالاتی را مورد وسعت رابطه ی هوش هیجانی خود گزارش شده با مهارتهای هیجانی واقعی و همبستگی معنادار میان اندازه های هوش هیجانی و شخصیت را مطرح می سازد. با این وجود استفاده از این روش سنجش به خاطر اینکه در مقایسه با روشهای سنجش مبتنی بر تکلیف بیشتر قابل فهم است ادامه دارد.

منبع

کشاورز،بهنام(1393)، تاب‌آوری بر اساس سبک‌های فرزندپروری و هوش هیجانی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی ارسنجان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0