امید وخلق مثبت

متخصصين باليني در سال هاي اخير به جاي مطالعه ضعف‌هاي بشر، به  نيروهاي روان شناختي  كه رشد و افزايش سلامت روان را در پي دارند، تاکيد دارند. شاخه جديد علم روان شناسي، تحت عنوان روان شناسي مثبت، درصدد  بررسي ظرفيت‌ها و قدرتهاي روان شناختي، به جاي آسيب شناسي رواني مي‌باشد. اعتقاد اساسي روان شناسي مثبت اين است كه ويژگي‌هاي مثبت قابل اندازه گيري مي‌توانند به عنوان سپري افراد را در برابر حوادث نامطلوب محافظت  نمايند. يكي از مسائلي كه در تأمين بهداشت رواني فرد مؤثر است،‌ اميدواري است. اميد مي‌تواند به هنگام گرفتاري به فرد كمك كند، همان گونه كه فعاليت و پيروزي افراد در موقعيت‌هاي دشوار و ظاهراً غير ممكن، موجب تقويت روحيه آنان مي‌شود. احساسات ظرف چند دقيقه نمايان شده و سپس کاهش مي يابند؛ اما خلق که وضعيت عاطفي پايداري است، براي ساعت‌ها و يا حتي روزها، باقي مي ماند. محققان دانشگاه ميشيگان اظهار مي‌دارند كه خلق منفي به ‌طور متوسط از هر 10 روز، سه روز به سراغ ما مي‌آيند. تقريبا ۲ درصد مردم  هر روز شاد هستند در صورتي که  حدود ۵ درصد افراد، از هر پنج روز، چهار روز  خلق منفي را تجربه مي کنند.. پژوهشگران، متوجه شده‌اند كه مردم در كشورهاي گوناگون، شيوه هاي متفاوتي را براي تغيير خلقشان به كار مي‌برند: گوش‌دادن به موسيقي، صحبت با يك دوست، پياد‌ه‌روي، تلاش براي رفع مشكل، خوردن، عبادت، نماز و خريد. تفاوت‌هاي جنسيتي در مديريت حالات دروني وجود دارند. مردان به‌طور معمول براي تغيير حالات خلقي خود از سيگار استفاده مي‌كنند. زنان بيشتر به صحبت با افردي  که بتوانند به آنها كمك كنند مي‌پردازنند يا به فكر مي‌افتند كه چرا اين حس بد را دارند. يادگيري روش‌هاي موثر تنظيم خلق و خو مي‌تواند به مردان و زنان كمك كند تا خود را از ورطه نااميدي بيرون بكشند. هيجانات که محصول حوادث خوشايند و ناخوشايند زندگي روزمره ي ما و پديده‌هايي دفاعي هستند، پس از گذشت زمان  به صورت خلق هاي مثبت و منفي ماندگار، خود را نشان مي دهند. بر اساس پيش‌بيني محققان بين‌المللي در سال 2020 ميلادي، اختلال افسردگي جزء شايعترين اختلالات مي باشد، به همين جهت اغلب کشور‌هاي توسعه‌يافته، برنامه‌هاي سرورآفرين و نشاط‌زايي را در تمامي رفتار‌هاي خانوادگي، شغلي و اجتماعي جوامع خود گنجانده‌اند و تلاشي روزافزون جهت کاهش تنش و آرامش اجتماعي دارند. اميد آنکه که کشور ما نيز، از اين قافله حرکت علمي، در راستاي گسترش سلامت اجتماعي، غافل نماند.

نگاهي بر پيشينه ي اميد

در علم روان شناسي ساليان سال، ديدگاه‌هاي سنتي ، روانكاوي، رفتار گرايي و … غالب بوده است و ‌تقريباً  روان شناسان بر آسيب شناسي رفتار، عملكرد و درمان متمركز بوده اند،‌ شكل گيري انجمن‌هاي روان شناسي و روانپزشكي و تأليف كتبي چون مجموعه­ نشانگان باليني اختلالات رواني ونيز توسعه  بيمارستان هاي رواني گواهي آشكار بر اين مدعاست. در قرن بيستم ميلادي محقق و روان شناس آمريکايي، مارتين سليگمن ، ناخرسندي خود را از اين تئوري هاي غالب ابراز کرد.وي اذعان كرد كه بشر كلكسيوني از درد، رنج ، غصه و بيماري‌هاي گوناگون نيست، بلكه ديدگاه‌هاي خوشبينانه تري براي تبيين رفتار آدمي مي‌توان يافت. اين آغاز حركتي به سوي روان شناسي مثبت بود. سليگمن وسيزن ميهالی، بر اين باورند كه هدف روان شناسي مثبت، حركت از ديدگاه تكراري آسيب شناسي غالب، به سمت تمركز بر شيوه‌هاي ايجاد توانمندي‌هاي مثبت و صفاتي است كه افراد، سازمان‌ها و جوامع را قادر به شكوفايي و موفقيت مي‌سازد.موضوعات روان شناسي مثبت شامل سلامت، لذت، شادي،‌ اميد و …است و در سطح فردي شامل ويژگي‌هاي شخصي مثبت، ظرفيت عاشق شدن و دوست داشتن، شجاعت، شهامت، مهارت‌هاي بين فردي، توانمندي‌هاي زيبايي شناسي، بخشش، گذشت، نوع دوستي و خردمندي است و در نهايت در سطح گروهي شامل مسئوليت پذيري، شهروند خوب بودن،‌ تحمل، وجدان كاري و … مي‌باشد.

مبحث اميد در حوزۀ روان شناسي، سال ها مورد بي توجهي قرار گرفته بود.  با اينكه ايده ي اميد ازآغاز آفرينش آدمي وجود داشته است،  بررسي علمي آن پيشينه اي چندان طولاني ندارد.  در سال هاي 1950 تا 1960، اميد به شكل رسمي و با رو يكردي علمي بررسي شد و برخي افراد مانند فرانک و سمينتون، به اين نتيجه رسيدند چنانچه افکار و هيجان هاي منفي، موجت تضعيف سلامت روان  شوند، مي توان از  فرايند هاي مثبتي مانند اميد به عنوان متغيري براي افزايش سلامت روان انسان ها استفاده كرد. در اين دوره، روان شناسي سلامت هم رشد خود را آغاز كرد و كم كم روح زمان نسبت به اميد و سازه هاي مشابه آن آماده شد؛ بسياري از محققان در رشته هاي مختلف  از پرستاري گرفته تا روان شناسي و… نظريه هايي دربارۀ اميد عرضه كردند. از آنجا كه اين افراد از پژوهش هاي يكديگر آگاه نبودند، ديدگاه  يا نظريه اي منسجم وجود نداشت تا درباره ي آن تحقيقي صورت گيرد. اسنايدر از جمله كساني بود كه به درخواست منينگر، اميد را به شكل علمي بررسي کرد تا اينکه در سال 1990 ميلادي، نظريه خود را با عنوان نظريه اميد مطرح کرد. پس از آن، اين سازه مورد توجه محققان و متخصصان قرار گرفت . اسنايدر ، 23 عنوان کتاب در حوزه روان شناسي مثبت تأليف کرده است که از ميان آن ها، شش كتاب به موضوع نظريۀ اميد اختصاص يافته است.

اميد نيروي قابل توجهي است که، بررسي نظري و كاربردي آن در جهت بهبود عملكرد به خصوص براي محيط‌هاي آشفته امروزي مورد نياز است.

منبع

خلیل پور،سحر(1393)، اثر القاي خلق مثبت بر افزايش اميد در بين دانشجويان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشکده اقتصادوعلوم اجتماعی بوعلی سینا

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0