آزمون سنجش رفتاری در اضطراب

اگر سوال های مطرح شده فوق قادر به شناسایی ویژگی های کامل سندرم شناختی  توجهی؛  نباشد ، احتمالاً چارچوب زمانی سوال ها برای دستیابی به هیجان  مثلاً اضطراب  کافی نبوده است . اگر زمان را بیش از دو هفته در نظر بگیریم ، ممکن است مفید واقع شود ، اما این کار باعث می شود بیمار نتواند وقایع را به یاد بیاورد . گاهی اوقات بیمار به خوبی توانسته است با اجتناب خود ، از پس موقعیت های اضطراب برانگیز برآید و به همین دلیل نمی تواند واقعه ی فعال ساز را به یاد بیاورد . در چنین مواردی استفاده از آزمون سنجش رفتاری (BATs) به همراه سوال های از جنس سوال هایی که در بخش قبلی مطرح شدند ، توصیه می شود .

در آزمون سنجش رفتاری ، بیمار را با موقعیت های شبیه به موقعیت های مشکل آفرین روبه رو می کنیم . به عنوان مثال ، می توانیم از بیمار به ترس اجتماعی بخواهیم که با دوست خود به ایفای نقش یک موقعیت بپردازد یا موقعیت های واقعی را تجربه کند که قبلاً از آنها اجتناب می کرده است مثل : ایسادن در صف بانک. می توانیم از بیمار مبتلا به اضطراب سلامتی که درباره سرطان اشتغال ذهنی دارد ، بخواهیم که مقاله ای درباره تشخیص سرطان را مطالعه کند . می توانیم از فرد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بخواهیم که موقعیت های نگران کننده را شناسایی کرده و آن ها را پیگیری کند . همچنین می توانیم از بیمار مبتلا به اختلال وسواس اجباری؛ بخواهیم وسواس های ذهنی خود را به یاد بیاورد یا به اشیاء آلوده دست بزند . در اکثر موارد ، صرف پیشنهاد این فعالیت ها ، برای فعال کردن چرخه نگرانی و رفتارهای مقابله ای ناکارآمد کافی است . درمانگر از طریق سوال های زیر می تواند به هدف خود دست یابد :

پیامدهای هیجانی (C)

  • وقتی که با موقعیت روبه رو شدید ، چه فکری به ذهن تان رسید یا چه احساسی تجربه کردید ؟
  • چه علایم جسمی در خودتان مشاهده کردید ؟
  • چه تغییرات رفتاری در خودتان مشاهده کردید ؟
  • چه تغییراتی در افکارتان به وجود آمد ؟

 واقعه ی درونی فعال ساز (A)

  • وقتی که بیمناکی شما شروع شد ، ابتدا چه افکاری به ذهن تان خطور کرد ؟
  • آیا درباره اتفاقات احتمالی ، مشغله فکری داشتید ؟ چه فکری شما را وادار به اشتغال ذهنی کرد ؟

سندرم شناختی توجهی و فراشناخت واره ها (M)

  • وقتی این گونه فکر می کنید ، چه اتفاقی برای تفکرتان می افتد ؟
  • آیا زیاد نگران بودید یا به مسایل زیاد فکر می کردید ؟
  • آیا توجه شما بیشتر به تهدید معطوف شده بود ؟ چه بلایی بر سر توجه تان آمده بود ؟
  • آیا بر ای کنترل احساس خود کاری انجام دادید ؟ چه کار کردید ؟
  • آیا برای تغییر افکار خود کاری انجام دادید ؟ چه کار کردید ؟
  • آیا تلاش کردید به برخی از افکار خاص نیندیشید یا از برخی موقعیت ها اجتناب کنید ؟
  • نگرانی یا اندیشناکی چه مزایایی دارد ؟
  • آیا معطوف کردن توجه به افکار و احساسات سودی هم برای شما دارد ؟ چه سودی دارد ؟
  • معطوف کردن توجه بر روی تهدید چگونه می تواند کمک کننده باشد ؟
  • اگر افکار یا هیجان های تان را کنترل نکنید ، چه اتفاقی خواهد افتاد ؟
  • اگر شما به این شیوه فکر کردن یا احساس کردن را ادامه دهید ، بدترین اتفاقی که ممکن است رخ دهد ، چیست ؟
  • آیا بر این باورید که نگرانی های تان غیر قابل کنترل هستند ؟

 طرح سنجش هفت مرحله ای

بهتر است برای توالی سنجش و تعیین روال متداول بررسی فراشناخت واره ها در جلسات سنجش ، از یک نقشه ی راهنما استفاده کنیم . در این قسمت به طرح هفت مرحله ای سنجش می پردازیم که به شکل متداول جلسات فراشناخت درمانی اختصاص دارد :

  • گام اول : تعیین ماهیت اصلی مشکل در ماه گذشته برای مثال :

  در ماه گذشته چه احساسی داشتید ؟

حالت خلقی و اضطرابی شما شبیه به چیست ؟ از کی شروه شده است ؟

در موقعیت هایی دچار اضطراب و آشفتگی می شوید ؟

 این وضعیت چه تاثیری بر روی رفتار ، اجتناب و غیره دارد؟

  • گام دوم : تعیین چارچوب زمانی ، برای مثال :

این مشکل کی به وجود آمده است ؟

 چه مشکلاتی دارید ؟

 توالی این مشکلات چگونه است ؟ اول کدام مشکل به سراغ تان آمد؟

 ممکن است این مشکلات به هم ربط داشته باشند؟

  • گام سوم : تشخیص در صورت لزوم و سنجش خطر

استفاده از روش های غربال گری تشخیصی

بررسی جامع  سابقه پزشکی و مصرف دارو

سنجش میزان آسیب به خویشتن یا دیگران اگر خطر وجود دارد ، بایستی اقدام لازم برای کاهش آن انجام شود.

  • گام چهارم : کاوش درباره ی A-M-C

چه موقعیت ها یا محرک هایی باعث این حالت در شما می شوند (A)؟ چه شناخت واره ها یا باورهایی به عنوان عوامل برانگیزاننده درونی به این حالت های شما دامن می زننند؟

چه فراشناخت واره هایی (M) در مشکل شما نقش دارند ؟ ماهیت سندرم شناختی  توجهی؛  چیست ؟ این شناخت واره ها و سندرم شناختی توجهی ؛ چه اثری بر خیجان های شما دارند ؟

  • گام پنجم : انتخاب و کاربرد ابزار سنجش متناسب ؛این انتخاب بستگی به تشخیص یا ماهیت مشکل دارد.

استفاده از شاخص های کلی تر سنجش خلق و اضطراب و مقیاس های اندازه گیری شناخت و رفتار مختص هر اختلال برای مثال :  پرسشنامه افسردگی بک؛ پرسشنامه اضطراب بک؛ پرسشنامه افکار اضطرابی و مقیاس اختلال اضطراب فراگیر.

  • گام ششم : کاوش میزان انگیزش فرد و تمایل به همکاری در درمان و چاره اندیشی برای رفع مشکلات .
  • گام هفتم : تعیین اهداف بیمار از درمان .

استفاده از گفتگوی سقراطی فراشناخت محور

در فراشناخت درمانی از گفتگوی سقراطی به منظور بررسی معانی ، فرایندهای زیربنایی و باورها استفاده می شود . با این وجود ، کانون توجه گفتگوی سقراطی در فراشناخت درمانی با آن چه در درمان شناختی  رفتاری بکار گرفته می شود ، متفاوت است . در درمان شناختی  رفتاری ، درمانگر با استفاده از فن پرسشگری محتوای افکار و باورها را شناسایی می کند و با تغییر باورها به پیشرفت درمان کمک می کند . در فراشناخت درمانی ، درمانگر با استفاده از پرسشگری ، سندرم شناختی  توجهی؛ را شناسایی می کند و مانع از فعالیت آن می شود . زمانی که تمرکز اصلی درمان بر باورها یا مفروضه ها است . هدف از گفتگوی سقراطی ، شناسایی و اصلاح باورها درباره افکار و هیجان ها ؛فراشناخت واره ها  می باشد ، در حالی که در درمان شناختی  رفتاری ، هدف از گفتگوی سقراطی ، شناسایی افکار درباره خویشتن و دنیای پیرامون است .

رویارویی فراشناخت محور

رویارویی ، مولفه ی مهمی در فراشناخت درمانی به شمار می رود . با این حال ، فراشناخت درمانی برای ایجاد تغییر هیجانی نیازی به رویارویی های طولانی مدت و مکرر ندارد . هدف از رویارویی در فراشناخت درمانی متفاوت است : رویارویی هم برای تغییر باورها بکار می رود و هم برای تقویت پردازش های جایگزین و سازگارتر ، رویارویی فراشناخت محور به سه شکل به کار می رود :

  • تسهیل تغییر باور به طور کلی
  • چالش با باورهای فراشناختی به طور اختصاصی
  • ترغیب پردازش سازگارانه ی واقعه فاجعه بار .

ایجاد تغییرات اساسی در باور

هدف از آزمون باورها این است که بیمار با محرک های ترس برانگیز روبه رو شود . این قبیل آزمایش های رفتاری را میتوان یک تکنیک فراشناختی غیر اختصاصی تلقی نمود ، زیرا باعث می شود که بیمار ، شناخت واره های خود را ارزیابی کند . چنین آزمایش هایی را میتوان به طور اختصاصی تر برای تغییر فراشناخت واره ها نیز بکار گرفت . این آزمایش ها می تواند از طریق کنترل شیوه های پردازش اطلاعات توسط بیمار قبل ، بعد و در طی رویارویی ، تغییر باورها را به حداکثر برسانند . این کار شبیه نوشتن یک برنامه یا طرح فراشناختی برای هدایت الگوی پردازشی است.

چالش با باور های فراشناختی

یکی از اهداف درمانگر در فراشناخت درمانی این است که به طور اختصاصی با باورهای مثبت و منفی بیمار درباره تفکر چالش کند . لذا درمانگر ، رویارویی با این منطق را برای بیمار توضیح می دهد که قصد دارد از آن طریق به طور اختصاصی باورهای فراشناختی را به آزمون در آورد .

آشنایی با تکنیک آموزش توجه

هدف از ایجاد تکنیک آموزش توجه ، طراحی شیوه ای برای تاثیر بر روی ابعاد مختلف سندرم شناختی توجهی ؛و فراشناخت واره هایی است که هدایتگر این سندرم می باشند . نخستین پژوهش منتشر شده در باب اثر بخشی این تکنیک برای درمان یک فرد مبتلا به اختلال هراس گزارش شد. در این پژوهش هدف اصلی ، به کارگیری تکنیکی بود که بتواند از توجه افراطی و متمرکز بر خود جلوگیری کند . توجه بر خود ، عنصر اصلی نگرانی ، اندیشناکی و تهدیدیابی است که مولفه ی اصلی سندرم شناختی  توجهی؛ را تشکیل می دهد برای مثال :  توجه به رویدادهای بدنی در هراس .

سوال مهم در ایجاد تکنیک آموزش توجه مربوط به جنبه ای از توجه می باشد که باید به منظور مداخله در سندرم شناختی  توجهی ؛و افزایش انعطاف پذیری فراشناختی مورد دستکاری قرار می گرفت . توجه یک مقوله چند وجهی  است و به جنبه ای گزینش گری، تغییر پذیری ، پردازش موازی  و محدودیت های گنجایشی تقسیم می شود . طراحی تکنیک آموزش کنترل توجه براساس در نظر گرفتن این ابعاد و نحوه ارتباط این تکنیک با اهداف بیمار می باشد .

ویژگی های مختلف این تکنیک براساس نظریه بنا شده است و در مرحله شکل گیری تکنیک اختصاصی شده است . یکی از مسائل مهم در این تکنیک ، طراحی شیوه ای بود که سیستم توجه را به خوبی درگیر سازد و از سوی دیگر ، با تمرین از قدرت و دشواری آن کاسته نشود ، زیرا در غیر این صورت این تکنیک نمی توانست به صورت نظامند فرایندهای کنترلی را تقویت کند . ما نیاز به تکنیکی داتشیم که بتواند به موضوعات بیرونی غیر مرتبط با خود را پردازش کند و پردازش تکرار شونده متمرکز بر خود را مختل نماید . این تکنیک نباید توسط بیمار به عنوان روشی برای توجه برگردانی ، اجتناب یا راهبرد مدیریت هلایم استفاده می شد ، زیرا باورهای غلط درباره رویدادهای درونی و کنترل ناکارآمد متمرکز برخود را تداوم می بخشید .

در تلاش های اولیه برای ایجاد یک تکنیک اثر بخش ، از راهبردهای توجه دیداری استفاده شد ، اما نتایج آن ضعیف بود . در تلاش های بعدی از راهبرد توجه شنیداری استفاده شد که نیازمند تخصیص فضایی توجه بود . این شیوه اساس تکنیک آموزش توجه شناخته شد. تکنیک آموزش توجه از سه مولفه تشکیل می شود:

  • توجه انتخابی
  • تغییر سریع توجه
  • توجه تقسیم شده .

 هر سه مولفه به صورت یکپارچه تمرین می شوند. این فرایند تقریبا دوازده  دقیقه به طول می انجامد و در سه بخش ارائه می شود : پنج دقیقه برای توجه  انتخابی ، پنج دقیقه برای تغییر توجه و دودقیقه برای توجه تقسیم شده .دستورالعمل توجه انتخابی عبارت است از هدایت توجه بیمار به صداهای جداگانه ای که در موقعیت های مکانی مختلف در محیط به گوش می رسند . از بیمار خواسته می شود تا توجه خود را به صورت اختصاصی بر صدای خاصی متمرکز کند و در برابر انحراف توجه توسط سایر صداها مقاومت کند .

تغییر سریع توجه شامل درخواست از بیمار برای تغییر توجه بین صداهای جداگانه و موقعیت مکانی است . سپس از بیمار خواسته می شود تا با پیشرفت مرحله ، تغییر توجه را سریع تر انجام دهد . در ابتدای این مرحله تقریباً  ده ثانیه به هر صدا اختصاص داده می شود . در مراحل بعدی سرعت تغییر توجه به یک صدا در هر پنج ثانیه افزایش  داده می شود . تکنیک آموزش توجه با اجرای کوتاه مدت تمرین تقسیم شده : به مدت  یک یا دو دقیقه به پایان می رسد . در این مرحله از بیمار خواسته می شود تا دامنه و عمق توجه را افزایش دهد و به طور همزمان چندیدن صدا و موقعیت را پردازش نماید .

این روش به گونه ای طراحی شده است که به طور مداوم نیازمند توجه است . برای رسیدن به این هدف باید از صدای مختلف به صورت همزمان برای آموزش استفاده شود . سرعت تغییر در مرحله ی تغییر توجه را میتوان با توجه به شرایط تعدیل نمود . این روش با مرحله توجه تقسیم شده به پایان می رسد تا ویژگی ,الزام رجوع به منبع  تکنیک حفظ شود .بین شش تا نه صدا ، همراه با موقعیت های فضایی ، براساس میزان دشواری تخصیص توجه برای تمرین انتخاب می شود و به بیمار معرفی می گردد . برخی از این صداها ؛ صداهای بالقوه  ، هستند و به ندرت می توان مکان آنها را به صورت دقیق در فضا مشخص کرد . ممکن است در جریان انجام تمرین ، صداهای خاصی وجود نداشته باشند . برای مثال ، از بیمار خواسته می شود تا بر هر صدایی که از سمت راست به گوش می رسد توجه کند . در این شیوه ، توجه به مکان خاصی تخصیص می یابد ، بدون اینکه صدای خاصی در محیط مدنظر باشد . بنابراین ، این تکنیک از نقشه درونی فراشناختی برای تشخیص فضایی ، کنترل و شدت توجه استفاده می کند .

معمولاً حداقل ترکیبی از سه صدا در موقعیت های فضایی متفاوت در اتاق مشاوره استفاده می شوند ، دو صدای دیگر خارج از اتاق مشاوره در فاصله ی نزدیک مشخص می شوند و دو صدا ؛ یا موقعیت دیگر در فاصله دور به کار می روند ؛  این دو صدا می توانند موقعیت های فضایی باشند. برای مثال ، یک موقعیت در سمت راست و دیگری در سمت چپ برای تمرکز توجه به فاصله. فاصله نزدیک معمولاً خارج از اتاق مشاوره ولی داخل ساختمان و فاصله ی دور خارج از ساختمان در نظر گرفته می شود . دامنهی پارامترها به قدری زیاد است که ماهیت دقیق این تکنیک بین جلسات به شیوه های مختلف قابل اجراست و همین ویژگی بر اثر بخشی تکنیک می افزاید و به اندازه کافی در تکنیک انعطاف ایجاد می کند تا در بیشتر موقعیت ها قابل اجرا باشد . نمونه صداهای ضبط شده نیز در به کارگیری تکنیک آموزش توجه استفاده می شوند.

معمولا از بیمار خواسته می شود تا به نقطه ثابتی تمرکز کنند و توجه دیداری خود را در ضمن تمرین ، ثابت نگه دارند . تکنیک آموزش توجه زمانی تمرین می شود که بیمار در حالت اضطراب یا نگرانی حاد نباشد . این امر باعث می شود تا این تکنیک نتواند به عنوان راهبرد مدیریت هیجان عمل کند . با این حال ، در درمان افسردگی ، به ناچار لازم است تا این تکنیک در شرایطی به کار گرفته شود که بیمار در خلق پایین به سر می برد ، اما حتی در این موارد هم از این تکنیک به منظور کاهش سریغ غمیگنی استفاده نمی شود .

دستور العمل های استاندارد برای اجرای تکنیک آموزش توجه

برای اجرای صحیح تکنیک آموزش توجه می توان از دستورالعمل زیر استفاده کرد . در این دستورالعمل صداها با S1 ، S2 ، S3 و … مشخص می شوند. اگرچه فقط سه مورد از این صداها مشخص و خاص هستند ، برخی از صداها اغلب مکان هایی فضایی هستند که هیچ صدای معینی برای آنها وجود ندارد . این دستورالعمل ها نسخه ی جدید نوشته نوشته های قبلی من هستند ، است .

پسخوراند بیمار

پس از بکار بردن شیوه ی فوق درمانگر از بیمار می خواهد که شدت تمرکز بر خود را با استفاده از مقیاس دو وجهی درجه بندی کند . کاهش دو درجه در جلسه ی اول معمول است . شکست در رسیدن به این سطح تغییر ، نشان دهنده ی مشکلات مربوط به عدم آشناسازی درست با تکنیک است که باید بررسی شوند . در چنین مواردی لازم است تا تکنیک آموزش توجه با ایجاد تغییرات ضروری تکرار شود .عدم کاهش تمرکز بر خود می تواند به دلیل بدفهمی منطق تکنیک آموزش توجه باشد . بویژه ، ممکن است بیماران سعی کنند تا افکارشان را کنترل و یا سرکوب کنند یا در حین توجه به محرک بیرونی گاهی توجه شان به سمت نگرانی و اندیشناکی کشیده شود . برخی از بیماران از کنار گذاشتن راهبردهای کنترل ذهن خود اکراه دارند و این موضوع مانع از انجام تکنیک آموزش توجه می شود . در این شرایط دغدغه های مراجع مثل تغییر در راهبرد مورد چالش قرار گرفته و بررسی می شود .

همچنین درمانگر درباره تجربه های معمولی که ممکن است پس از تکنیک آموزش توجه اتفاق بیفتد ، صحبت می کند . این تکنیک تغییرات ادراکی مثل افزایش حساسیت موقت و متوسط به محرک های بیرونی و تجربه های فراشناختی ایجاد می کند که ممکن است برای بیماران غیر معمول باشد . مثل تجربه ی سکوت موقت ذهنی  که طبیعی است .در پایان ، درمانگر باید درباره سهولت انجام تکنیک توسط بیمار ، سوال کند . درمانگر تاکید می کند که این تکنیک زمان بر و نیازمند تمرین است . بسیار مهم است که درمانگر نسبت به مفروضه های بیمار درباره غیر مفید بودن تکنیک آموزش توجه آگاه باشد . برای مثال ، برخی از بیماران با این فرض که آنها به دلیل داشتن افکار و احساس های مزاحم در طی این تکنیک نمی توانند به خوبی تمرین کنند . در این موارد ، معمولاً درمانگر مجدداً تاکید می کند که هدف این تکنیک از بین بردن آگاهی به رویدادهای درونی نیست ، بلکه این تمرین به منظور کنترل توجه انجام می شود . یک راهبرد می تواند این باشد که درمانگر به مفید بودن تجربه احساس ها و افکار منفی و مزاحم ضمن تمرین اشاره کند و هدف از ارائه این تکنیک ، یعنی ، کنترل انعطاف پذیری توجه حتی با وجود این  صداهای درونی  را به بیمار یادآور شود .

تکنیک منزل

یکی از مولفه های اصلی تکنیک اصلی آموزش توجه ، تمرین مداوم تکنیک به صورت تکلیف منزل است . معمولاً ، از بیماران خواسته می شود که دو بار در روز تمرین کنند ولی اغلب بیماران این تکنیک را فقط یک بار در روز انجام می دهند . تمرین باید تقریباً به مدت دوازده  دقیقه انجام شود و توالی ارائه شده در جلسات باید رعایت شود .در برگه ی خلاصه ی تکنیک آموزش توجه ، سه منبع بالقوه ی صدا شناسایی و ثبت می گردد و از این جهت همکاری بیمار را افزایش می دهد . برای مثال ، بیماری تصمیم گرفت تا رادیویی را در اتاقی که در آن تمرین می کند ، قرار دهد و از طریق تغییر دادن موج کانال ها صدا ایجاد کند . او همچنین تصمیم گرفت تا از طریق دستگاه استریو از اتاق مجاور موسیقی پخش کند ، ولی در مورد صدای سوم هیچ فکری نکرد . پس از بحث با درمانگر او تصمیم گرفت تا با استفاده از یک زمان سنج صدای سوم را ایجاد کند . او برای بقیه صداها هم تصمیم گرفت که به صدای اتفاقی بیرون توجه کند . درمانگر معمولاً با استفاده از برگه خلاصه ی تکنیک آموزش توجه ، جلسه ی اول را شروع می کند

تکنیک توجه آگاهی انفصالی

توجه آگاهی انفصالی در آغاز توسط ماتیوس و ولز ، مطرح شد . تاکید توجه آگاهی انفصالی بر نحوه برخورد فرد با شناخت واره های خود و ایجاد یک کنترل انعطاف پذیر بر توجه و سبک های تفکر است . تمرکز اصلی این تکنیک بر روی طراحی یک راهبرد ویژه برای انعطاف پذیری بیشتر و موثرتر در کنترل توجه و قادر به رها کردن روش های ناکارآمد در ارتباط با تجربه های درونی است . تکنیک های توجه آگاهی انفصالی نیز عمدتاً بر ایجاد فرآگاهی تاکید دارند ، به صورتی که پردازش مفهومی به تعویق بیفتد و خود   از رویدادهای شناختی مجزا شود . همانطور که قبلا توضیح دادم . توجه آگاهی انفصالی به عنوان :

حالتی از آگاهی از وقایع درونی ، بدون پاسخ گویی به آن ها ، ارزیابی ، تلاش برای کنترل ، سرکوب و یا پاسخ دهی رفتاری به وقایع درونی است . در واقع منظور از توجه آگاهی انفصالی این است که در برابر افکار مزاحم ، نگران نشویم و بدون هیچ عمل یا تفسیر اضافی ، به افکارمان اجازه دهیم که کل فضای ذهن مان را اشغال کند و آن ها را به عنوان یک واقعه در ذهن ببینیم .

اهداف توجه آگاهی انفصالی

چندین هدف برای به کارگیری توجه آگاهی انفصالی وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می شود . توجه آگاهی انفصالی سبب تغییر بیمار از طرح عینی به طرح فراشناختی می شود . از آن می توان برای قطع فرآیندهای شناختی مداوم مثل نگرانی و اندیشناکی استفاده کرد. از آن می توان برای افزایش کنترل اجرایی در حین تخصیص توجه استفاده کرد. علاوه بر این توجه آگاهی انفصالی به بیمار کمک می کند که افکار بر روی خودپنداره او تاثیر کمتری داشته باشند . زمانی توجه آگاهی انفصالی می توان بیشترین تاثیر را داشته باشد که اولاً به درستی اجرا شود ، ثانیاً دلیلی برای اجرای آن موجود داشته باشد . از توجه آگاهی انفصالی نباید به عنوان یک تکنیک برای اجتناب شناختی یا هیجانی و یا وسیله ای برای پیشگیری نادرست از پیامدهای ترسناک ، استفاده شود . برای مثال ، ممکن است بیمار به طور نامناسب از توجه آگاهی انفصالی به عنوان وسیله ای برای کنترل کردن یا خنثی سازی تاثیر افکار تهدید آمزی استفاده کند .

این استفاده نادرست سبب می شود بیمار ، این باور غلط که افکار می تواند آسیب زا باشند ، حفظ کند. مهم تر از همه ، هدف از آموزش توجه آگاهی انفصالی این نیست که فرد از آن به عنوان یک شکل دیگری از راهبرد ناکارآمد کنترل افکار استفاده کند و یا از افکار اجتناب کند . هدف اصلی ما از به کارگیری توجه آگاهی انفصالی ، مشاهده کردن افکار و تجربه کردن آنها بدون تلاش برای پاسخ گویی به آنها است . توجه آگاهی انفصالی نوعی راهبرد مشاهده بدون عمل است که با مقابله کردن و سندرم شناختی  توجهی؛  در تضاد است و به همین علت ، حالتی از آگاهی انفصالی محسوب می شود . همچنین به دلیل این که در توجه آگاهی انفصالی ، ارتباط بین خود با محتواهای هشیاری به عنوان تجربه ای ژرف و عمیق قطع می شود ، می توان از واژه آگاهی انفصالی برای اطلاق به این وضعیت استفاده نمود . زمانی که افکار یا احساسات وارده شده در هشیاری با خود پنداره فرد ترکیب شوند ، این قطع ارتباط بین خود با محتواهای هشیاری به صورت خاص سودمند باشد .

مولفه های توجه آگاهی انفصالی

توجه آگاهی انفصالی یک نوع آگاهی درونی بدون درگیر شدن در فرایندهای خود پردازشی است . به ویژه توجه آگاهی انفصالی شامل آگاهی یافتن از افکار به عنوان یک واقعه گذرا در ذهن ، متمایز از واقعیت و مجزا از خود می باشد . از آن جایی که توجه آگاهی انفصالی شامل آگاهی در غیاب پردازش فکری است ، اجرای آن مستلزم کنترل فراشناختی پردازش های تکرار شونده و افکار تحلیل گر است . توجه آگاهی انفصالی صرفاً عبارت است از آگاهی درباره وقایع درونی بدون قضاوت از منظر خود مولفه های روانشناختی توجه آگاهی انفصالی را می توان از هم جدا و در قالب موارد ذیل فرمول بندی نمود :

  • فرا آگاهی یعنی: هشیاری از افکار.
  • تمرکز زدایی شناختی یعنی : ادراک افکار به عنوان وقایعی مجزا از حقایق.
  • انفصال توجه و کنترل یعنی: انعطاف پذیری توجه و قفل نشدن بر روی هیچ یک از افکار.
  • کاهش پردازش مفهومی یعنی : کاهش میزان تجزیه و تحلیل از وقایع یا گفتگوی درونی .
  • کاهش مقابله ناکارآمد یعنی : کاهش رفتارهای اجتنابی یا بی توجهی به خطرهای احتمالی که هیچ گاه به وقع نمی پیوندد.
  • خودآگاهی اصلاح شده یعنی:  تجربه منحصر به فردی از آگاهی یافتن از خویش به عنوان یک مشاهده گر مجزا از افکار و باورها.

منبع

فاضلی،کریم(1394)، اثر بخشی آموزش موئلفه های فراشناخت بر اضطراب امتحان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید

0