دیدگاه هاي هوش هیجانی

در حال حاضر دو دیدگاه عمده در زمینه ي هوش هیجانی مطرح است که تعاریف و مدلهاي هوش هیجانی در حوزه ي این دو دیدگاه ضابطه بندي شده اند.  این دیدگاه ها عبارتند از:

  • دیدگاه اولیه از هوش هیجانی که آن را به عنوان نوعی از هوش تعریف میکند، مبتنی بر مهارتهایی است که در برگیرنده عاطفه و هیجان میباشد.
  • دیدگاه دوم که به دیدگاه مختلط مشهور است، هوش هیجانی را با دیگر توانمندي ها و ویژگیهاي شخصیتی مانند انگیزش و حالت هاي هشیاري و … ترکیب می کند.

دیدگاه توانمندي ؛ پردازش اطلاعات

اصطلاح هوش هیجانی براي اولین بار از سوي سالوي و مایر در سال 1990 به عنوان شکلی از هوش اجتماعی مطرح شد. الگوي اولیه آنها از هوش هیجانی شامل سه حیطه یا گستره از توانایی ها میشد که عبارت بودند از:  – ارزیابی و ابراز هیجان : ارزیابی و بیان هیجان در خود توسط دو بعد کلامی و غیرکلامی تعیین گردیده و همچنین ارزیابی هیجان در دیگران توسط ابعاد فرعی ادراك غیرکلامی و همدلی مشخص میشود.

  • تنظیم هیجان در خود و دیگران: تنظیم هیجان در خود به این معناست که فرد تجربه فراخلقی، کنترل، ارزیابی و عمل به خلق خویش را دارد و تنظیم هیجان در دیگران به این معناست که فرد تعامل مؤثر با سایرین دارد براي مثال: آرام کردن هیجاناتی که دیگران را دچار مشکل می کند.
  • استفاده از هیجان:منظور استفاده از اطلاعات هیجانی در تفکر، عمل و حل مسئله است.

 دیدگاه مختلط

هوش هیجانی از سوي بعضی از پژوهشگران براي توصیف توانایی هایی به کار رفته که برخی از جنبه هاي شخصیت را نشان میدهند. مایر و سالوي و کاروسو، مدل توانمندي را از مدل مختلط هوش هیجانی متمایز کردند. مدل مختلط شامل طیف وسیعی از متغیرهاي شخصیتی است که در تضاد با مدل توانمندي مایر و سالوي، بوده و کاملاً شناختی می باشد. یک وجه کاملاً متفاوت این دو مدل، تفاوت میان مفهوم صفت و  پردازش اطلاعات هوش هیجانی است. این وجه تمایز در دیدگاههاي مختلف سنجش و تعاریف عملیاتی که از سوي نظریه پردازان مدل مختلط و توانمندي بیان شده نیز نمایان است. مفهوم صفت هوش هیجانی با شاخصهاي بین موقعیتی رفتار نظیر همدلی، جرأت و خوشبینی ارتباط دارد؛ در حالی که مفهوم پردازش اطلاعات مربوط به توانایی هایی نظیر توانایی تشخیص و ابراز هیجان میباشد. مفهوم صفت ریشه در چارچوب شخصیتی دارد که از طریق پرسشنامه هاي خودسنجی که رفتار خاصی را می سنجند، اندازه گیري میشود . این دیدگاه در بررسی هوش هیجانی تحت الشعاع متغیرهاي شخصیتی نظیر همدلی و تکانشی بودن و نیز ساختارهایی که همبستگی بالقوه با آنها دارند مانند انگیزش، خودآگاهی و امیدواري قرار میگیرد؛ در حالی که دیدگاه پردازش اطلاعات بیشتر بر بخشهاي سازنده هوش هیجانی و رابطه آن با هوش سنتی متمرکز می باشد .

منبع

عباسی،روناک(1394)، ارتباط هوش هیجانی، سبک های مقابله ای با تنظیم دشواریهای هیجانی در دانشجویان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشکاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0