تعهدات سازمان تامین اجتماعی

سازمان تامین‌اجتماعی یک سازمان بیمه‌گر اجتماعی است که پوشش دهنده کارگران حقوق بگیر و مزدی (به صورت اجباری) و صاحبان حرف و مشاغل آزاد (به صورت اختیاری) را در بر می‌گیرد.جمعیت تحت پوشش این سازمان بیش از 11 میلیون نفر بیمه‌شده اصلی  وبیش از  2  میلیون نفر مستمری بگیر می باشد که با در نظر گرفتن خانواده بیمه‌شدگان  به بیش از 34 میلیون نفر می‌رسد.

سازمان تامین‌اجتماعی براساس قانون، یک نهاد عمومی غیردولتی است که عمده منابع مالی آن از محل حق‌بیمه‌ها با مشارکت کار فرما و  بیمه شده تامین می گردد  و متکی به منابع دولتی نیست و به همین دلیل سرمایه و دارایی‌های آن متعلق به افراد تحت پوشش در نسل‌های متوالی است و قابل ادغام با هیچ یک از سازمان‌ها و موسسه‌های دولتی یا غیردولتی نمی باشد.

تکیه گاه اصلی این سازمان، مشارکت سه جانبه کارفرمایان، بیمه‌شدگان و دولت در عرصه‌های مختلف سیاستگذاری و تصمیم‌گیری‌های کلان و تامین مالی است. تعهدات این سازمان برابر استانداردهای تعیین شده به‌وسیله سازمان جهانی کار و سازمان بین‌المللی تامین‌اجتماعی تنظیم شده و چگونگی ارائه خدمات و تحقق این تعهدات به وسیله این سازمان را قانون معین کرده است.

تعهدات و حمايت هاي سازمان

بطور كلي تعهدات سازمان به بيمه شدگان به دو نوع مختلف تقسيم مي شود :

  • تعهدات كوتاه مدت
  • تعهدات بلندمدت

تعهدات كوتاه مدت

مجموعه حمايت هايي كه از سوي سازمان درخصوص بيمه شدگان در قالب تعهدات كوتاه مدت صورت مي گيرد به شرح زیر مي باشد :

  1. حمايت هاي درماني در موارد بيماري ، بارداري، حوادث و…،
  2. غرامت دستمزد ايام بيماري
  3. غرامت دستمزد ايام بارداري
  4. هزينه سفر و اقامت بيمار و همراه
  5. پروتز و اورتز (تأمين هزينه وسايل كمك پزشكي )
  6. غرامت نقص عضو مقطوع
  7. كمك هزينه ازدواج
  8. هزينه كفن و دفن
  9. مقرري بيمه بيكاري

تعهدات بلندمدت

مجموعه حمايت هايي كه از سوي سازمان درخصوص بيمه شدگان در قالب تعهدات بلندمدت صورت مي گيرد به شرح زیر مي باشد :

  1. مستمري بازنشستگي
  2. مستمري از كارافتادگي كلي
  3. مستمري از كارافتادگي جزيي
  4. مستمري بازماندگان
  5. مزاياي نقدي ، غيرنقدي و عيدي مستمري بگيران (كمك عائله مندي ، كمك هزينه اولاد ، عيدي.

بر اساس قانون الزام سازمان تأمين اجتماعي به اجراي بندهاي الف و ب ماده «3» قانون تأمين اجتماعي حمايت در برابر حوادث ، بيماري ها و بارداري از تعهدات سازمان مي باشد كه اجراي آن به عهده معاونت درمان واگذار شده است . در نتيجه تدوين خط مشي ها و سياستگذاري و برنامه ريزي و نظارت و هماهنگي در انجام تعهدات درماني در ستاد مركزي توسط معاونت امور درمان و مديريت هاي تابعه مربوطه ( اداره كل درمان مستقيم، اداره كل درمان غيرمستقيم ، اداره كل پشتيباني درمان ) انجام مي گيرد و در استانها اجراي برنامه ها و تعهدات درماني به عهده مديريت هاي درمان استانها و واحدهاي تابعه مربوطه (بيمارستانها، دي‌كلينيك ها، درمانگاها و ….) مي باشد . بطور كلي حمايت هاي سازمان بیمه شده را از روز تولد تا زمان مرگ در بر می گیرد .

قسمت درآمد

اهم وظايف اين قسمت جهت اجرای سیاستها و برنامه های اداره کل درآمد حق بیمه و کسب درآمدهای موضوع‌ قانون‌ تامین‌ اجتماعی‌ بشرح زیر می باشد:

تشكيل پرونده مطالباتي حق بيمه جهت هر يك از كارگاه ها ، دريافت اظهار نامه ، ليست بيمه شدگان و مستندات واريز حق بيمه به حساب سازمان و رسيدگي به حساب هاي كارفرمايان مي باشد . به اين صورت كه متصديان شاغل در اين قسمت جهت هر يك از كارفرمايان پرونده‌هاي مطالباتي جداگانه تحت عنوان پرونده درآمد تشكيل داده و تمامی اطلاعات مربوطه اعم از تعداد بيمه شدگان ، نرخ حق بيمه ، حق بيمه وصولي و بدهي اين كارگاه ها در اين پرونده ضبط و نگهداري مي‌شود. ضمناً  اين قسمت داراي يك زيربخش به عنوان باجه دريافت بوده که  ضمن دريافت  اظهار نامه هاي بيمه اي از كارفرمايان ، وظیفه رسيدگي و بررسي ليست ، فيش ، چك يا حواله مربوط به پرداخت حق بيمه را بعهده دارد و اطلاعات مذكور را به ساير واحدهاي ذي ربط از جمله مطالبات ، حساب هاي انفرادي و نامنويسي ، مالي ، امور بيمه شدگان منتقل مي نمايد .

محوريت دستورالعمل ها ومقررات سازمان

يكي از مهمترين عوامل توسعه، تعميق و نهادينه سازي فرهنگ بيمه های اجتماعي ميزان رضايت و اعتماد بيمه‌شدگان و خدمت به آنها می باشد و اگر اين نکته که كليه فعاليت‌هاي بيمه‌اي، پشتيباني و سرمايه‌گذاري سازمان به خاطر ارائه و تداوم خدمت به بيمه‌شدگان بوده مورد توافق نظر و اعتقاد قلبي مديران و كاركنان سازمان باشد. بنابراين بررسي اين موضوع كه محوريت اصلي دستورالعمل‌ها و قوانين سازمان چه چيزي مي‌باشد، بسيار مهم و در خور توجه مي‌باشد. رسالت اصلي سازمان تأمين اجتماعي در اساسنامه و قانون آن ذكر شده و يك سري مفاهيم اوليه و اصول كلي پس از سال‌ها تجربه در ذهن كاركنان آن تثبيت شده است. اما آيا در واقع  و در عمل كاركنان سازمان و علي‌الخصوص مديران برداشت واحدي از مأموريت و اهداف اصلي سازمان دارند؟ محوريت و مفهوم اصلي دستورالعمل ها و مقررات سازمان چه چيز يا چيزهائي مي باشد؟ چه متدلوژي مشخصي براي بررسي اين نكته وجود دارد ؟ آيا اتفاق نظر و درك مشترك كاركنان سازمان از تمركز و مقصد نهائي دستورالعمل ها و مقررات سازمان عاملي مطلوب و تاثيرگذار در گسترش و نهادينه سازي فرهنگ بيمه اجتماعي در جامعه مي باشد؟

براي بررسي اين موضوع كه محوريت و مفهوم اصلي دستورالعمل ها و مقررات سازمان چه چيزهائي مي باشند از روش هاي مختلفي مي توان استفاده كرد، یکی از مهمترین و موثرترین روشها، روش «تحليل محتوا» می باشد که استفاده از این روش نیاز به فرصت کافی و استفاده از متدلوژی مناسب و در قالب یک پروژه تحقیقاتی دارد. روشی که این مقاله به یافته های آن متکی است، نظرسنجی از کلیه روسای شعب بعنوان یکی از مهمترین ارکان سازمان تامین اجتماعی می باشد. لازم به ذکر است یافته های این تحقیق، نتایجی مقدماتی بوده و برای حصول اطمینان و دقت بیشتر می بایست مطالعات مفصل تری صورت پذیرد.

 در بررسي پاسخ هاي دريافتي از روساي شعب به پاسخ هاي متنوعي مي رسيم. البته تمركز اصلي و اكثريت پاسخ ها در حول محورهاي مشخصي دور مي زند از جمله اينكه «افزايش تعداد بيمه شدگان»، «تكريم ارباب رجوع»، «جلب رضايت مخاطبين» و «مشتري مداري» بيشتر از سایر موارد توسط روساي شعب ذکر شده است. همانگونه كه از محتواي اين پاسخ ها مشهود است، محوريت پاسخ ها حول موضوع بيمه شده به عبارت ديگر افزايش كمي بيمه شدگان و ارتقاي كيفيت خدمات ارائه شده و جلب رضايت بيمه شدگان مي‌باشد. نكته قابل توجه در بررسي پاسخ ها اين است كه افزايش تعداد بيمه شدگان بيشتر از ساير موارد به عنوان محور اصلي دستورالعمل ها مطرح شده است. البته افزايش تعداد بيمه شدگان تا سقف 10 ميليون نفر، موضوعي است كه در يكي دو سال اخير بارها توسط مديرعامل محترم و ساير مديران عالي سازمان در مجامع، مصاحبه ها و جلسات مختلف مطرح شده است، حتي دستورالعمل هائي جهت تسهيل شرایط بيمه شدن و رفع موانع موجود تهيه و به واحدهای اجرائی ابلاغ شده است. اما اينكه آيا محوريت اكثريت دستورالعمل ها بر حول اين مفهوم مي چرخد يا تنها بخشي از دستورالعمل هاي سال هاي اخير در اين حوزه مي باشد خود سئوال ديگري است.

بديهي است گسترش كمي بيمه بين آحاد جامعه خود يكي از عوامل توسعه فرهنگ بيمه اجتماعي است. اما اگر منظورمان از فرهنگ يكسري ارزش ها و نگرش هاي مشترك باشد بايد پذيرفت نهادينه سازي و گسترش فرهنگ بيمه های اجتماعي بيشتر يك مفهوم كيفي است تا كمي. منظورمان اين است كه مي بايست يك سري ديدگاه هاي عميق و مثبت مشترك در بين اكثريت افراد جامعه نسبت به مقوله بيمه اجتماعي ايجاد گردد و اين موضوع با گسترش بيمه اجباري و استفاده از مكانيزم هاي الزام آور قانوني و يا با فراهم آوردن مزاياي حداقلي به وجود نمي آيد. بنابراین مشتری مداری که یکی از مهمترین اهداف و محورهای عملیاتی سازمانهای موفق می باشد می بایست مورد توجه قرار گرفته به نحوی که کلیه  کارکنان نسبت به این مقوله اعتقاد قلبی پیدا کنند. مشتری مداری موضوعی است که مديريت كيفيت جامع (TQM) بر آن تمرکز یافته است .

منبع

نظری، هوشنگ(1394)، الویت بندی عوامل موثر بر روش های مناسب سرمایه گذاری، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامي

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0