تبین واژه امید

امید به معنای سرشار بودن از انرژی برای زندگی و بهتر کردن آن است . امیددر حوزه اجتماع ,به معنای تحول ورشد ودر حوزه شخصی ،به معنای تغییر  دائمی شرایط برای فرار از ملال و روزمرگی است .البته آنچه بطور معمول با امید اشتباه گرفته می شود ،رضایت و یا تلاش برای رضایت است ونه انتظار برای رضایت و آسایش ،چراکه بعد از رسیدن به رضایت و قرار گرفتن در آن ،زندگی یکنواخت و ملال آورمی شود و به تدریج قوت و نشاط خودش را ازدست می دهد ،اینجاست که می توان گفت: تلاش آهسته برای رسیدن به آینده ،موثرتر از تلاش سریع وبا خستگی است . تلاش آهسته باعث امیدی یک نواخت برای آیندهای بهتر می شود و تلاش سریع ،خستگی و دلزدگی از دستاوردهای زندگی را به دنبال خواهد داشت .

اميد، حالت دروني، نگرش يا وضعيتي است كه آدمي را علاوه بر واداشتن به پيش‌بيني روي دادي خاص، براي تغيير و تحول آماده مي‌سازد.امید به معنای  آرزو ،انتظار و انتظار یعنی چشم داشتن و چشم به راه بودن .امید، در انتظار چیزی بودن است در حالی که بیشتر وسایل و اسباب آن فراهم شده است. طبق این معنا امید و انتظار مفهومی است که با نهاد همه انسانها آمیخته شده ومی توان گفت که همه انسانها به نوعی منتظر و امید وارند.  در فرهنگ امروز” امید و انتظار” تقریبا به یک معنی بکار می روندانسان سالم  دارای امید و آرزوست . انسان سالم دارای هدف در زندگی است که بین هدف وامید و  آرزو رابطه وجوددارد .انسان سالم دارای تلاش وکوشش است انسان امیدوار دارای تلاش و کوشش است پس بین تلاش و امیدواری و هدفداری رابطه وجوددارد. معمولاً امید و آرزو، در فرهنگ فارسی، در کنار یکدیگر به کار می روند، اما در زبان عربی به صورت جداگانه با عنوان های (رجا) و (اَمَل)و (آرزو ) استعمال می شوند.

امید ازمنظر روانشناسان

“امید یک مفهوم چند بعدی مرکب بوده و در قالب اسم وفعل به کار می رود . وقتی امید به صورت اسم باشد معنای احساس فردبه یک امر واقع شدنی ،امری که امید بدان معطوف است را می دهدوعامل امید که امید بدان بسته می شود و منتظر چیزی بودن را می رساند .و وقتی به صورت فعل باشد طبق لغت نامه به عنوان توکل ،چشمداشت همراه باانتظار و یا اعتماد به وقوع یک امر معنی می دهد .”

امید   بیشتر از یک مفهوم در زندگی مطرح است” امید” پایه مهم زندگی بوده و به اندازه آب و غذا ضروری است ویک مشخصه وصفت آدمی بوده که با مفهوم پیروزی و اعتقادات به شدت همراه است . از نظر میلر 1986 امید  تجسم کردن روز های خوب در آینده است.اميد  ، اكسير معجزه كننده اي است كه وجودش از انسان ، فردي مثال زدني ، الگو ، و مورد غبطه ي ديگران مي سازد ؛ فردي که جايگاهش و موفقيت هاي پي در پي اش آرزوي ديگران  مي شود . و به طور كلي ، جنبه ي اصلي شخصيت آدمي، مقاصد سنجيده و آگاه يعني اميدها و آرزوهاي اوست.

اسنایدر و همکاران

“اسنایدر هریس  و همکاران اولین بار نظریه خود را درباره  امید مطرح کردند و آن رامرکب از مولفه های ،قدرت اراده یاتفکر پایوری ،قدرت راهیابی یاتفکر برنامه ریزی –هدف و تشخیص موانع دانستند . امابعدها همکارانش در سال  اعلام کردند رای و نظریه اسنایدر پیام دیگری است که آن را قدرت شکیبایی یا توکل نامیدند .از نظر اسنایدرامید را یک حالت انگیزشی مثبت می داند که مبتنی برحس پایوری و راهیابی است و ناشی از تعامل فرد بامحیط است .در سالهای اخیر روان شناسان به سازه امید به عنوان یک نقطه قوت روان شناختی نگریسته و معتقدند این سازه می تواند به پرورش وایجاد سلامت روانی کمک زیادی کند. به نظر سلیگمن  پدر روان شناسی مثبت : امید به انسان روحیه مثبت می دهد. امید باعث تلاش و کوشش می شود .امید باعث خوش بینی می شود . امید باعث موفقیت می شود.

 امید از نظر آلپورت گوردون

او  جنبه اصلی شخصیت آدمی را مقاصد سنجیده وآگاه  یعنی  امید و آرزوهامی داند . انسان سالم دارای امید و آرزو است .انسان سالم دارای هدف درزندگی است.بین داشتن امید و آرزو و داشتن هدف رابطه وجوددارد.انسان سالم دارای تلاش و کوشش است.انسان امیدوار دارای تلاش و کوشش است.پس بین تلاش وامیدواری و هدفداری رابطه وجود دارد.

ابراهام مازلو

نیازهای انسان را به پنج قسمت می کند. نیازهای جسمانی ،ایمنی ،نیاز به محبت ،نیاز به احترام ،نیاز به خودیابی سپس رسیدن به آنها رااز امیدواری می داند.

اریک فروم

به اعتقاد وی سلامت روان بسته به این است که جامعه تا چه اندازه نیازهای اساسی افرادجامعه رابرآورده سازد نه این که فردتا چه اندازه خودرا با محیط سازگار کرده است،می توان گفت که احساس امیدواری یا ناامیدی در جهت تغیراوضاع خود به عنوان بخشی از شخصیت انسان بسته به شرایط اجتماعی است یعنی جامعه امیدوار ودارای هدف ،شخصیت فرد را می سازد . به نظر فروم احساس خوشبختی دلیل موفقیت شخص در هنرزیستن است و .خوشبختی بزرگترین توفیق آدمی است .

کارل منینجر1995

اولین باراز امید به عنوان نقطه قوت دردرمان جویان اشاره کرد و روان پزشکان را تشویق کرد که قدرت امید به خود و قدرت امیدبه بیماران رادر فهم ودرمان بیماری های روانی به رسمیت بشناسند.

گروپمن 2005

“امید رااحساس وجد ونشاطی در نظر می گیرد که  هنگامی که تجربه می شودفرد آینده ی  بهتری را فراسوی چشمان خود انتظار داشته باشد . امید موانع مهم وپرتگاههای عمیق رادر طی مسیر تصدیق میکند.درامید واقعی باچشمان باز جایی برای وهم نیست به همین دلیل وی اعتقاددارد که امید باچشمان باز به ما جرات می دهدکه با شرایط خویش مواجه شده و ظرفیت غلبه برآن ها را پیدا کنیم در واقع گروپمن امید را خصیصه ای انفعالی می داند و آن را مانند دارونما تلقی می کند .

”  محققانی که برروی مغز کار می کنند معتقدند آنچه در بدن اتفاق می افتد می تواند بر مغز اثر گذارد و آنچه در مغز روی می دهدبرجسم تاثیر دارد امید و قصد ومعنی صرفا حالت روحی نیستند ،بلکه این امور ارتباط الکترو شمییایی دارند که درفعالیت سیستم ایمنی و ارگانیزم نقش مهمی دارد “امید بدون موضوع مرده است بنابراین هرنوع امید باید در خودهدفی داشته باشد البته این هدف بایدارزشمند باشد و ارزش فکر کردن را داشته باشد ،اگر هدف آنقدر کوچک باشد که انگیزهای برای فرد ایجادنکند هیچ امیدی بدست نمی آید. “امید یک رفتارشناختی ناآگاهانهای است که به فرد انرژی می دهد ومنجر به عمل برای دست یابی به هدف شده و بحران ها را به فرصت برای رشد تبدیل می کند و ارتباط تنگاتنگ با اطمینان،ارزو وایمان دارد. “

ویکتور فرانکل 1905

وی اعتقاد داشت بدون امید به آینده محمل معنوی زندگی از میان می رود.هر چه میزان عدم معنا برای زندگی پوچ انگاری بیشتر شود ، احساس امید کم تر و میل به زندگی کم تر ، یعنی داشتن معنایی برای زندگی ، برای فرد و احساس امید رابطه وجود دارد .هرچه میزان عدم معنا برای زندگی پوچ انگاری بیشتر شود احساس امید کم تر است .هرچه میزان معنا برای زندگی کم تر شود میل به زندگی کم تر است . این نگرش به انسان امید می دهد که زندگی به رقم موقعیّت های گذرای آن می تواند غنی و سالم باشد .لوپز و همکارانش بیان می کنند که  قدرت امید به عنوان یک نیروی انگیزشی در تمام دوران معاصر مورد بحث بوده ودر قرون گذشته صاحب نظران پزشکی و روان شناسی آن را بررسی کرده اند .

ابعاد امید از منظر روان شناسان

نظریه ابعاد امید شامل شش بعد است که آنها را در کنار هم بنا کرده و تغییرات آنها سبب بروز فرآیند امیدواری می گردد:

بعد شناختی : فرآیندی است که فرد طی آن آرزو ، درک ، تصور ، یادگیری و قضاوت در مورد موضوع امید را عملی می سازد ، این بعد شامل فرآیندی  مثل تعریف  موضوع امید ،  کشف واقعی بودن امید ، تمیز دادن عوامل ارتقاء دهنده امید از موانع آن و تصویر سازی ذهنی است.در این مرحله فرد به بررسی منابع و محدودیت ها پرداخته و توان و قوت خود را بررسی می کند و در صورت عدم توان کافی ، موضوع امید را تعدیل و تغییر میدهد یا مورد جدیدی  را انتخاب می کند .

بعد عاطفی : بر احساسات و روحیات فرد دلالت می کند و شامل  جاذبه  و کشش یک پیامد خوب ، احساس نسبت به اهمیت امید ، اعتماد و یا عدم اطمینان می باشد . این بعد بر تمامی فرآیند امید نفوذ دارد و احساسات متفاوتی از دردناک بودن تا آرامش را در بر می گیرد.

بعد رفتاری : این بعد مشتمل بر اعمال و رفتاری است که فرد برای رسیدن به موضوع امید انجام می دهدامید می تواند منجر به افزایش انرژی برای انجام اعمال شود ، این اعمال می تواندفیزیولوژیک ،روانی یا فرهنگی باشد

بعد نسبی : این بعد بر احساس وابستگی و ارتباط با دیگران حکم می کند و شامل تعامل اجتماعی ، تقابل برخورد و امنیت وارتباط با موجودات ، افراد و خداوند می  باشد.

بعد زمانی : این بعد بر تجربیات گذشته ، حال و آینده توجه دارد ، امید اگر چه  مربوط به آینده است اما گذشته و حال بر فرآینده امید موثر است. موضوع امید گاه متوجه زمان خاصی است و گاه اختصاص به زمان خاصی ندارد.

بعد زمینه ای:  که مربوط به موقعیت زندگی فرد است که بر امید موثر است . بعضی موقعیت ها منجر به بروز نا امیدی و یا امید می شوند.

منبع

می بتی ،اکرم (1393)، تبیین جنبه های آموزشی و تربیتی امید و نقش آن در سلامت روان، پایان نامه کارشناسی ارشد، تاریخ و فلسفه تعلیم و تربیت، دانشگاه آزاد اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0