ICT چگونه مي­تواند به يادگيري دانش­آموزان كمك كند؟

در دوره­اي كه فن­آوري اطلاعات و ارتباطات توسعه يافته و به سرعت در حال گسترش است، پيش­بيني اينكه كودكان امروز در زندگي بزرگسالي خود دقيقاً به كدام مهارت­ها نياز خواهند داشت، دشوار است. كساني كه در دهه 1980 بزرگ شده­اند اين موضوع را تصديق مي­كنند، آن زمان مهارت­هايي مثل برنامه­نويسي به زبان بيسيك  ،  تدريس مي­شد كه در حال حاضر تا حد زيادي منسوخ شده است.تحولي كه احتمال دارد در آينده تداوم يابد، كاربر پسندش، روز افزون ابزارهاي رايانه­اي است. به اين معنا كه كاربرد ساده رايانه براي نسل­هاي بعد كه در كنار ICT بزرگ مي­شوند، گيج كننده­تر از به كارگيري تلويزيون براي بزرگسالان امروزي نخواهد بود. با وجود اين، اهميت ICT در جامعه، هم در حال حاضر و هم در آينده، بررسي پيامدهاي آن در آموزش و پرورش را هم از نظر تدريس مهارت­هاي ICT به دانش­آموزان و هم از نظر كاربرد آن در تدريس ساير بخش­هاي برنامه­ درسي ضروري مي­سازد، اگر چه شواهد مربوط به اينكه در استفاده از ICT چه چيزي در عمل موثر است، بسيار محدود مي­باشد. البته پژوهش­هاي موجود تا حدود اثرات مثبت ICT را تاييد مي­كنند. براي مثال يك تحقيق بزرگ بريتانيايي به اين نتيجه دست يافت كه استفاده از ICT بازده دانش­آموزان را افزايش داد، اگر چه اثرات آن در مواد درسي يا گروه­هاي سني مختلف يكسان نبود. همچنين فن­آوري اطلاعات و ارتباطات برانگيزاننده خوبي تشخيص داده شده است. دانش­آموزان ضمن كار با رايانه اشتياق و عملكرد بالايي نشان مي­دهند و غالباً پس از پايان تكليف مي-خواهند به كار مدرسه ادامه دهند .

اگر ICT بر يادگيري دانش­آموزان تاثير مثبت داشته باشد، اين پرسش پيش مي­آيد كه چرا چنين است. استفاده­هاي زير از ICT ممكن است براي يادگيري دانش­آموزان به ويژه سودمند باشند.

ارائه اطلاعات

فن­آوري اطلاعات و ارتباطات قطعاً شيوه ارائه ديدگاه­ها و انديشه­هاي دانش­آموزان را تغيير مي­دهد. شكل سطحي آن افزايش جذابيت شيوه ارائه طراحي شده با استفاده از نرم­افزار پيشرفته واژه ­پردازي است كه اكنون در دسترس است و به دانش­آموزان امكان مي­دهد تا به راحتي در كار خود نمودارها و جداول را بگنجانند. اين مساله مي­تواند اثر انگيزشي بر دانش­آموزان داشته باشد. در سطحي عميق­تر استفاده از اين نوع نرم­افزار به دانش­آموزان امكان مي­دهد تا به راحتي و با سرعت در كار خود تغييراتي به وجود آورند و چيزهايي را حذف و چيزهايي را اضافه كنند. اين مساله خطرپذيري از جانب دانش­آموزان در تهيه متن­هاي خود را بيشتر از وقتي كه مجبور باشند تمام مطالب را روي كاغذ بنويسند يا كل متن را به خاطر بسپارند، ترغيب مي­كند. به عقيده برخي از مولفان اين شيوه كار كردن با ترغيب دانش­آموزان به تامل در مورد اثر خود، فاصله ذهني آنها را از متن تامين مي­كند.

استفاده از ICT در توليد مطالب نيز امكان كار مشاركتي بيشتر را در آماده­سازي متن فراهم مي­كند؛ چرا كه استفاده مشترك از صفحه نمايشگر رايانه از مشاركت در كتاب آسان­تر است و دانش­آموزان به سادگي مي­توانند نظر خود را به متن يكديگر اضافه كنند و حين نوشتن با يكديگر ارتباط الكترونيكي برقرار نمايند.

انجام سريع و خودكار تكاليف روزمره

رايانه­ ها مي­توانند با سرعت و سهولت تكاليف تكراري را انجام دهند. تكاليفي كه با نبود رايانه، مي­توانند دانش­آموزان را براي مدت طولاني مشغول سازند، بدون اينكه بر فهم يا يادگيري آنها بيفزايند. در اين مورد مي­توان از دروس رياضيات مثالي عنوان كرد. همان گونه كه هر معلم رياضي دبستان به شما خواهد گفت، در حال حاضر تدريس نمودارها به دانش­ آموزان، غالباً مستلزم ترسيم نمودار با برخي از جزئيات آن است. صرف نوشتن اطلاعات و ترسيم نمودار با راحتي مي­تواند دو جلسه كامل وقت بگيرد، ضمن آنكه طي آن مطالبي اندك آموخته مي­شود. انجام اين كار توسط رايانه، موجب صرفه­جويي در وقت مي­شود كه مي­توان آن را صرف فعاليت­هايي كرد كه درك رياضي را بهتر پرورش مي­دهند.در سال­هاي بالاتر مي­توان در دروسي مثل فيزيك و زيست­شناسي براي انجام محاسبات از رايانه استفاده كرد، كه باز هم باعث آزاد شدن وقت براي انجام فعاليت­هاي از نظر شناختي پاداش دهنده­تر مي­شود .

دستيابي به اطلاعات و استفاده از آنها

دستيابي به اطلاعات و استفاده از آنها يكي از مهمترين مساعدت­هاي ICT به يادگيري دانش­آموزان است. از طريق ابزارهايي مثل شبكه جهاني  ، CD-ROM و دايره­المعارف­هايCD-ROM، دانش­آموزان نسبت به هر زمان ديگري به گنجينه بزرگتري از اطلاعات دسترسي دارند. تعداد عناوين CD-ROMها به سرعت در حال افزايش است و در مورد موضوعات بسيار متنوع گنجينه اطلاعاتي فراهم مي­كنند. نمونه­هايي از آنها عبارتند از: برنامه دايره­المعارفيانكارتا  و همين طور مجموعه­هاي ويژه­اي در مورد مباحث و موضوعات برنامه آموزشي رياضيات و علوم. همچنين تعداد مدارسي كه به شبكه جهاني دسترسي دارند، در حال افزايش است. ميزان اطلاعات موجود در اين شبكه بسيار زياد و نيز غالباً بي­نظم و داراي كيفيت متغير است. بنابراين، آزاد گذاشتن دانش­آموزان در شبكه الزاماً شيوه مفيدي نيست، به ويژه از اين نظر كه دسترسي به مطالب نامناسبي كه ممكن است دانش­آموزان، به خصوص دانش­آموزان دبيرستاني را اغوا كند، نسبتاً آسان است. البته چند سازمان وجود دارد كه «ورودي» مفيدي ايجاد مي­كنند تا مدارس بتوانند به راحتي به شبكه دسترسي داشته باشند و مستقيماً به مطالب مناسب برسند. براي مثال، شبكه ملي يادگيري در انگلستان  نقطه شروع روشن و سودمندي در اين خصوص فراهم مي­كند، همچنين سايت­هاي بسياري هستند كه در زمينه مباحثي مثل رياضي، تاريخ و موضوعات ديگر منابع مفيد تهيه مي­كنند. چند سايت در مورد منابع عمومي تحصيلي نيز وجود دارد.

با وجود اين بايد به خاطر داشته باشيم اغلب مطالبي كه در شبكه جهاني در دسترس قرار دارد، مثلاً برخلاف كتاب­ها، ويرايش نشده­اند. بنابراين لازم است به دانش­آموزان القا كنيم كه نسبت به مطالب موجود در شبكه جهاني تا حدي ترديد داشته باشند.

غالباً مي­توان درك مفاهيم دشوار را با ديداري نمودن آنها از طريق ICT، آسان­تر ساخت. مفهومي مثل تداوم جريان الكترونيكي را مي­توان روي يك تابلو ترسيم كرد، اما واضح است كه انيمشين آن در رايانه مي­تواند به درك آن و ساير مفاهيم توسط دانش­آموزان بيشتر كمك كند .

مدل يادگيري در كلاسهاي آينده

در اين مدل محدوديت مكاني و زماني از ميان برداشته‌مي‌شود و مفهوم كلاس توسعه پيدا مي‌كند در اين كلاسها از تخته سفيدهاي الكترونيكي استفاده مي‌شود و سطح تعامل ميان يادگيرندگان  و معلم بسيار بالا مي‌باشد اتصال به كلاس از طريق رايانه صورت مي‌گيرد و معلم بهتر مي‌تواند فعاليتهاي يادگيري را به صورت مشاركتي طراحي كند يادگيرندگان يك تيم را تشكيل مي‌دهند و در يادگيري مشاركت مي‌كنند در اين مدل يادگيري استفاده از كتابها و مجلات الكترونيكي و وب سايتهاي مختلف مورد نياز ضروري مي‌نمايد كه لازم است همانطوريكه اينترنت و ساير شبكه‌هاي ارتباطي وارد زندگي روزمره‌ ما مي‌شود دانش‌آموزان و كاربران اين شبكه را در سنين پايين طوري تربيت نماييم كه خود را شهروند شبكه‌‌‌‌‌اي احساس كنند يك شهروند شبكه‌اي مي‌تواند يك معلم ، يك دانش‌آموز ، والدين يا هر كس ديگري باشد كه از طريق شبكه‌هاي جامعه‌مدار به يادگيري مي‌پردازند.

براي آموزش و يادگيري مبتني بر فناوري اطلاعات چهار شيوه در نظر گرفته‌شده است اين روشها عبارتنداز :

خود‌يادگيري : دراين نوع يادگيري فرد بايد با استفاده از منابعي كه در اختيار دارد به كسب دانش بپردازد و به مجموعه‌اي از سؤالاتي كه در پايگاههاي اطلاعاتي قرار دارند پاسخ دهد و بلافاصله واكنش نظام را ببيند در صورت خوب يا بد بودن نتايج آزمون يادگيرنده نظام رايانه‌اي خيلي سريع واكنش نشان مي‌دهد پس در اين نوع يادگيري وجود يك ارتباط مبتني بر اينترنت جهت كسب منابع روزآمد ضروري مي‌باشد .

يادگيري از راه دور : در اين حالت يك ياددهنده از راه دور يك يا چند يادگيرنده را كنترل مي‌كند و در صورت درخواست يادگيرندگان براي حمايت از آنها فعال مي‌شود عناصر تشكيل‌دهنده اين نوع يادگيري به شرح ذيل مي‌باشد :

  1. اتصال به يك ياددهنده
  2. نظارت بر يك يا چند دانش‌آموز دور دست
  3. پاسخ به درخواست يادگيرندگان
  4. قابل دسته‌بندي ساختن مواد آموزشي روي پايانه‌يادگيرندگان

نمونه‌هايي از اين نوع يادگيري نظامهاي ويدئو كنفرانس يا نشست شبكه‌اي مي‌باشد آنها امكان‌ برقراري ارتباط ديداري ـ شنيداري كاربران و به اشتراك گذاشتن مدارك مورد نياز آنها را با هم فراهم مي‌سازد افراد از طريق پست‌الكترونيكي نيز مي‌توانند با هم در ارتباط با شند .

كلاس مجازي : در كلاس مجازي يك معلم و چنديادگيرنده به صورت همزمان ولي در مكانهاي متفاوت با هم در ارتباط هستند در اين نوع يادگيري مكانها از طريق ابزارهاي ارتباطي به هم مرتبط هستند معلم با دانش‌آموزان صحبت مي‌كند معلم منابع اضافي را انتخاب و آنها را براي دانش‌آموزان ارسال مي‌كند و تعاملات دانش‌آموزان را مديريت مي‌كند .

براي درك يك كلاس مجازي يك محيط آموزشي مبتني بر فناوري اطلاعاتي بايد بر مبناي ساختار چند رديفه باشد چرا كه كاربران بسياري ممكن است در پايانه‌هاي مختلفي كار كنند و نظام يادگيري مبتني بر فناوري اطلاعاتي بايد سخت‌افزار و نرم‌افزار مستقلي باشد تصوير زير يك كلاس مجازي را نشان مي‌دهد شماره‌هاي 1و2و3و4 به عنوان يادگيرندگان و شماره 5 به عنوان معلم فعاليت مي‌كنند آنها از شماره 6 بعنوان يك پايگاه اطلاعاتي جهت بدست آوردن منابع آموزشي مورد نياز استفاده مي‌كنند از جهت فلشها مي‌توان دريافت كه تمام حاضران در اين كلاس با يكديگر در تعامل هستند،به تبادل اطلاعات با هم مي‌پردازند و همگي از شماره 6 بعنوان منبع مواد آموزشي سود مي‌برند .

يادگيري گروهي : اين نوع يادگيري مشابه كلاس مجازي است با اين تفاوت كه كل جريان را فرد خاصي مديريت نمي‌كند يادگيرندگان به صورت همزمان اما در مكانهاي مختلف با هم به يادگيري مي‌پردازدند عناصر مورد نياز اين نوع يادگيري مشابه همان مواردي است كه در كلاس مجازي بود براي يادگيري گروهي ارتباط در سطح بسيار گسترده‌اي بايد به وجود ‌آيد زيرا هر يادگيرنده بايد با ساير افراد گروه به تبادل اطلاعات بپردازد .محيط آموزشي الكترونيكي بايد كيفيت آموزش را ارتقا دهد يعني يادگيرندگان بايد بتوانند از هر جا و هر زمان اقدام به فراگيري كنند مسأله ديگر اين است كه تعامل يادگيرنده با محتواي آموزشي و تأثير گذاشتن بر سرعت فراگيري باعث رشد يادگيرنده مي‌شود يادگيرنده جريان يادگيري را با تقاضاي فردي خود هماهنگ مي‌كند كه باعث افزايش انگيزه‌هاي او مي‌شود يك نظام آموزشي مبتني بر فناوري اطلاعات بايد بتواند محتواي آموزشي و ابردادها را توليد و بازبيني كند دوره‌هاي آموزشي را ارائه و كنترل كند قسمتهاي مختلف دوره‌آموزشي را از طريق ساز و كارهاي بازيابي توليد نمايد و بعنوان نقش كتابخانه ، منابع آموزشي را انتخاب كند و زمينه مشاوره يادگيرندگان با ‌آن را فراهم گرداند ، مشاهده مي‌شود كه در محيط يادگيري الكترونيكي و به خصوص محيط يادگيري مبتني بر شبكه به مجموعه‌اي از منابع مورد نياز يادگيرندگان جايي كه اين منابع انتخاب و گردآوري شده‌باشند ابزارهاي ارتباطي و يك ياددهنده كه كارمديريت يادگيري را بر عهده بگيرد نيازمنديم.

منبع

خضرلو،مسلم(1393)،بررسی نقش کلاسهای تولید محتوای الکترونیکی برگزارشده درشیوه تدریس معلمان، پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی ارومیه

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0