این نظریه که روابط صمیمانه ممکن است جزء روابط دلبستگی باشند تاثیر زیادی بر پژوهشهای اخیر در حوزه دلبستگی داشته است. در ارتباط با این موضوع ذکر چند نکته حائز اهمیت است. اولا اگر روابط صمیمانه بزرگسالان راجزء روابط دلبستگی دانست ، انتظار مشاهده ی تفاوتهای فردی ، آنگونه که اینزورث، در روابط نوزاد/مراقب مشاهده کرده بود, در اینگونه از روابط محتمل است.برخی از بزرگسالان در روابط خود بصورت ایمنعمل میکنند. این افراد به دیگران اعتماد کرده و این اعتماد را دارند که دیگران در زمان نیاز در دسترس و پاسخدهنده خواهند بود.تعدادی دیگر از بزرگسالان در روابط خود بصورت ناایمن عمل میکنند.این افراد از اینکه دیگران انها را دوست نداشته باشند نگرانند و زمانی که نیازهای دلبستگی انها ارضا نشود،احساس ناکامی و خشم خواهند کرد.میتوان گفت که این افرادبه صورت اضطابی / مقاوم عمل میکنند.

در مقابل تعدادی دیگری از بزرگسالان به روابط صمیمانه اهمیتی نمی دهندو از اعتمادبه دیگران و اعتماد دیگران  به خود اجتناب می ورزند. به نظر میرسد سبک دلبستگی این افراد اجتنابی است. اگر بتوان روابط صمیمانه بزرگسالان را جزء روابط دلبستگی دانست میتوان انتظار داشت که نحوه کارکرد بزرگسالان در روابط صمیمانه همانندروابط مراقبان و نوزادان باشند. بعبارت دیگر همان عواملی که فرایند اکتشاف را در کودکان تسهیل میکند, همانند یک مراقب پاسخده میتوان اکتشاف در بزرگسالان را نیز تسهیل نماید. انواع عواملی که در نوزادان به محبوبیت چهره دلبستگی می انجامد. همان عواملی هستند که در روابط دلبستگی بزرگسالی نیز مطلوب خواهند بود.پاسخدهی و در دسترس بودن، سبک دلبستگی فرد بزرگسال تا حد زیادی منعکس کننده تجربیت دلبستگی او در دوران کودکی است،بالبی اعتقاد داشت که بار نمایی های ذهنی یا الگو های کارکردی تابع تجربیات کودکان مراقبت میباشد.

براساس روش ارزیابی که توسط مین، تهیه شده  ، سبک های دلبستگی بزرگسالان را میتوان به چهار طبقه تقسیم بندی کرد:

ایمن

به نقل از جوادی، در فرایند مصاحبه بزرگسالان ایمن تجربیات مثبتی را از دلبستگی با والدین نشان میدهد و موقعیتهای را توصیف می کنند که در انها راحتی،محبت و عشق را تجربه کرده اند.این افراد حتی زمانی که حتی زمانی که تجربیات دوران کودکی شانل درد،جدایی و فقدان است.قادرند درباره انها به صورت تفصیلی و با ذکر جزییات صحبت کنند. مین، عقیده دارد بزرگسالانی که میتوانند تجربیات منفی را بصورت منسجم گزارش دهند این توانایی را از تجربیات بعدی خود که با چهره دلبستگی مهم داشته اند بدست اورده اند نوع دیگر دلبستگی  ایمن که توسط مین گزارش شده است ایمنی اکتسابی است. مین اعتقاد داشت که این نوع دلبستگی به دنبال تجربیات ایمن بعدی و زندگی بدست میاید.

انکار کننده

این دسته از بزرگسالان معمولا خاطرات اندکی را در مورد دوران کودکی خود دارندو اهمیت بسیار کمی را به چهره دلبستگی خود میدهند.

نگران

این افراد درمورد روابط خود با دیگران نگرانند و در یاد اوری خاطات دوران کودکی به ذکر جزییات یا تناقض گویی میپردازند.

بازنمایی غیر مصمم

این افراد نیز از ارتباطات صمیمی گریزانند و به هنگام توصیف روابط عاطفی، جملات بسیار سازمان نیافته ای را بیان میکنند.هازان وشیور، اولین پژوهشکرانی  بودند که ایده های بالبی را در زمینه روابط صمیمانه بررسی کردند. طبق نظر این دو پیوند عاطفی بین دو شریک صمیمی بزرگسالتابع همان نظام رفتاری دلبستگی  است که پیوند نوزاد مراقب را بوجود میاورد.

این پژوهشگران مشاهده کردند که نوزادان مراقبان وشرکا صمیمی بزرگسال ویژگیهای زیررا به اشتراک دارند:

  • هردو زمانی که دیگری نزدیک و پاسخدهاست احساس راحتی و انیت میکنند.
  • هردو به تماس بدنی نزدیک و صمیانه می پردازند.

منبع

بادروزه،معصومه(1392)، معنا درما ني گروهی بر کیفیت زندگی وتغییرسبک دلبستگی ناایمن،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی گیلان

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0